فراتر از آنچه تا امروز دیده ایم ممکن است، وقتی با هم به یک سو بنگیرم

کرج، چهار راه طالقانی، ساختمان پزشکان شاه کرم

تلفن تماس : ۰۹۰۵۸۷۹۱۲۲۶

چرا باید خودمان را دوست داشته باشیم؟

چرا باید خودمان را دوست داشته باشیم؟

روانشناس خوب در کرج : خودشیفتگی یک بیماری روانی و ناشی از عدم تعادل روان میباشد. اصولا وقتی بیماری عارض میشود که تعادل امور جسم و روح بر هم بخورد. در مقابل خودشیفتگی وقتی ازخودمان بیزار باشیم دچار خود کم بینی و عدم اعتماد به نفس خواهیم شد.
تعادل در توجه به خود باعث تعادل روان می شود. اگر شما خودتان را دوست نداشته باشید به بدنتان عشق نورزید وسعی نکنید آن را در اوج سلامت و زیبایی نگهداری، اگر مهر و محبتی به خودتان نداشته باشید چطور می توانید سایر انسان ها را دوست بدارید؟ در این مقاله ۷ دلیل برای اینکه عاشق خودتان بشوید و به شکل تازه ای به خودتان بنگرید به شما معرفی میکنیم.

۱ – کی عزیز تر از من؟!
هیچ کس به شما از شما نزدیکتر نمیباشد. موقع درد ها ،رنج ها، سختی ها و شادی ها خوب است که مصاحب خوبی داشته باشیم و کسانی که دوستشان می داریم کنارمان باشند اما حقیقت این میباشد که یک نفر همیشه با ماست آن هم خودمان هستیم.
پس چرا برای خودمان وقت نمی گذاریم. چرا هر ماده غذایی مضری را می خوریم و به خودمان احترام نمی گذاریم. همیشه به دیگران احترام بگذار و برایشان بهترین ها را آرزو کن. اما تو هم شایسته بهترین ها هستی اشکال ندارد بعضی وقت ها در بشقاب خورش زندگی گوشت هایش را برای خودت جدا کنی!!!

روانشناس خوب در کرج
۲ – اول و آخر تویی:
بهترین همسر، بهترین فرزند، بهترین خانواده، بهترین دوست تا کجا با تو هستند؟ آخر دنیا؟ نه حقیقت این میباشد که ما تنها به دنیا می آییم و تنها از دنیا خواهیم رفت. در این مسیر خاطراتمان خواهند ماند پس در هر لحظه تلاش کن بهترین خاطرات را به جای بگذاری برای آرامش خاطر خودت برای نشاط روحت خودت را دوست بدار و به شکرانه حضورت در این جهان به دیگران کمک کن.

۳ – ارتباطات اجتماعی:
ما انسان ها بعنوان موجوداتی اجتماعی خواهان ارتباط و دوستی با سایر همنوعان خودمان هستیم اما خیلی پیش می آید که در این مسیر موفقیت های مطلوبی بدست نمی آوریم.
شاید برای خیلی‌ها عجیب باشد که مهم‌ترین عامل این میباشد که ابتدا بتوانید خودتان را دوست بدارید و برای خود احترام قائل بشوید اما باید بدانید که ما اگر نتوانیم به خودمان عشق بورزیم، نمی‌توانیم دیگران را هم دوست بداریم و به آنان احترام بگذاریم.

۴ – منحصربفرد بودن:
در کل دنیا فقط یکی از شما وجود دارد. حتی اگر خواهر یا برادر دو قلوی همسانی داشته باشید باز هم در کل دنیا یکی از شما هست! هیچ کدام ما بی نقص نیستیم و نخواهیم بود اما تک هستیم و خدایی داریم که عاشق ماست.
پس چرا خودت را می آزاری و انقدر به خودت سخت می گیری؟

۵ – احساساتتان را بپذیرید:
وقتی که خود را دوست بدارید و به خود عشق بورزید، بخش مهمی از این پذیرفتن بی‌چون و چرای خود، پذیرفتن احساسات نیز هست.
هیچ‌گاه سعی نکنید در برابر هیچ احساسی مقاومت کنید. مهم نیست که احساس اندوه باشد یا خشم یا هر چیز دیگر. بکوشید آن را احساس کنید و قبولش داشته باشید. فقط با پذیرفتن احساس و درک اینکه این احساس از کجا نشأت گرفته می‌توانیم از واکنش‌های منفی مانند ترس و خشم دست بکشیم و بار دیگر به آزادی و رهایی برسیم.
وقتی که در صدد انکار و حذف این احساسات برنیایید و خود را به خاطر داشتن این احساسات سرزنش نکنید بلکه آنها را درک کنید، در این صورت امکان دوست داشتن خودتان را فراهم می‌آورید.
فرونشاندن و انکار احساسات ممکن است ما را بیمار کند. در شرایط فشار عصبی، نظام ایمنی ما به خوبی وظایف خود را انجام نمی‌دهد و در این شرایط سرکوب کردن ممکن است بسیار تنش‌زا باشد.
آیا تاکنون اتفاق ناخوشایندی برایتان روی داده که خواسته باشید آن را فراموش کنید؟ هرچه بیشتر برای فراموش‌کردن چنین اتفاقاتی تلاش کنید، بیشتر ذهنتان را اشغال می‌کند. مثلا وقتی دوست‌تان با شما قطع رابطه کند و شما بخواهید به عمد به او فکر نکنید، ذهن شما به این سادگی نمی‌تواند خاطره او را فراموش کند و شما می‌بینید که جز او به کسی فکر نمی‌کنید. هرچقدر تلاش کنید، کمتر می‌توانید او را از ذهن خود دور کنید.
این چرخه تلاش برای فراموش‌کردن و به یادآوردن، کاری بسیار دشوار میباشد. وقتی تمام نیروی‌تان را صرف این فعالیت می‌کنید، نمی‌توانید در زمینه‌های دیگر- مانند کار، تحصیل و سلامتی- موفق باشید.
شما نمی‌توانید از احساسات خود فرار کنید بلکه باید با آن روبه‌رو شوید و درکش کنید.
اگر خشمگین میباشید از خود بپرسید: «این خشم من از کجا آمده است و چرا چنین احساسی دارم؟» از کنار عمل یا سخنی که شما را خشمگین کرده بگذرید و به دلیل زیربنایی آن پی ببرید. علت ظاهری ناراحتی، به ندرت علت ریشه‌ای آن میباشد.
نیکا، روانشناس خوب در کرج
ریشه ی ناراحتی در خود شما پنهان میباشد و درک آن مستلزم تلاش و بررسی میباشد. نیاز اشخاص به رنجانیدن دیگران نیز اغلب ناشی از این حقیقت است که خود آنها به قدری رنجیده‌اند که تنها با رنج‌دادن دیگران می‌توانند احساس خوبی داشته باشند. وقتی کسی نسبت به ما خشم می‌ورزد، ممکن است خشم او ناشی از احساسات سرکوب‌ شده و در بسیاری از موارد ناشی از هراس او باشد.

اما ما باید سعی کنیم با خشم دیگران به شیوه متفاوتی برخورد کنیم. اگر بفهمیم و مسائل را آنگونه که هست درک کنیم، می‌توانیم با میل به جنگیدن متقابل، برخورد کنیم. این میل به فهمیدن به جای میل به جنگیدن، نشانه رشد بیشتر ما است.

۶ – با خود ملایم، با محبت و صبور باشیم:
اشکال بسیاری از ما این میباشد که همیشه می‌خواهیم سریع به همه چیز برسیم. مثلا در یک روز خود را دوست بداریم. شاید نتوانیم در عرض یک روز خود را کاملاً دوست بداریم، ولی می‌توانیم هر روز خود را کمی بیشتر دوست داشته باشیم. اگر هر روز به خود کمی بیشتر عشق بورزیم بعد از دو یا سه ماه در مسیر “خود دوستی” پیشرفت شایانی خواهیم داشت.

۷ – ” دوست داشتن دشمن، آسان است اما دوست داشتن خود مشکل.”:
تو خودت را خوب می شناسی پس چگونه می توانی خودت را دوست داشته باشی با این همه اشکال ؟ اگر هر جور بیماری جسمی یا روحی یا فکری به سراغتون اومده یعنی به حد کافی خودتون رو دوست ندارین!
اگه هنوز هم به وجود این دیو در درونتون شک دارین ، صادقانه به خودتون بگین، چند بار تا حالا به خودتون گفتین :” خیلی دوستت دارم؟ چون بی نظیری! ” و در مقابل اون چند بار به خودتون گفتین :”همه اش تقصیر خودمه! باز خراب کاری کردم ! و…”
پس این رو بعنوان یک قانون به یاد بسپارین :

قانون :
هر گونه عذاب ( جسمی، روحی و فکری ) به دلیل انزجار از خویشتن و احساس گناه میباشد. دست کشیدن از این نفرت و انزجار، حتی مرض سرطان را نابود می کند.” پذیرش خود” کلید دگرگونی های مثبت میباشد.احساس گناه، همواره جویای مجازات میباشد و مجازات درد می آفریند. (پس هر دردی که در بدن، روح، فکر و احساستون دارین، یا دردی که از برآورده نشدن آرزوتون حس می کنین، به همین علته.)

نیکا، روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله درمورد چگونه از سلامت روان خود مراقبت کنیم؟ اینجا کلیک کنید.

روانشناس خوب در کرج

تست روانشناسی شغل

بهترین شغل برای تیپ شخصیتی شما در آزمون MBTI (مایرز بریگز) چیست؟

آزمون شخصیت مایرز بریگز (MBTI) یک آزمون روان‌شناختی به شیوه‌ی خود گزارشی میباشد که افراد را بر اساس نحوه‌ی درک آن‌ها از جهان و الگوی تصمیم‌گیری‌هایشان در غالب ۱۶ تیپ شخصیتی مختلف دسته‌بندی می‌کند.

امروزه بسیاری از متخصصان حوزه روانشناسی و منابع انسانی برای تعیین مشاغل مناسب افراد بر اساس نوع شخصیت آن‌ها، از این آزمون استفاده می‌کنند. طبق گزارشات سالانه حدود ۲۴ میلیون نفر فقط در ایالات متحده از این آزمون استفاده می‌کنند.

شرکت‌های بزرگی هم مثل جنرال موتورز و گوگل نیز اعلام کرده‌اند که از این آزمون برای سنجش تناسب بین شخصیت نامزد شغلی و نقش خاصی که فرد قصد اشتغال در آن را دارد، استفاده می‌کنند.

آشنایی با تیپ شخصیتی و ویژگی‌های شخصیتی خودتان می‌تواند به شما کمک کند مشاغلی را انتخاب کنید که با شخصیت شما بیشترین سازگاری را داشته باشند. در واقع شناسایی مسیر شغلی ایده آل بر اساس آزمون شخصیتی مایرز بریگز می‌تواند به صرفه‌جویی زیادی در زمان و انرژی شما منجر بشود.

آزمون شخصیت‌شناسی مایرز بریگز (MBTI) چیست؟

پرسشنامه‌ی شخصیت (MBTI) پرسشنامه‌ای میباشد که نقاط قوت و ضعف و گرایشات متفاوت افراد را در مورد نحوه درکشان از جهان و همچنین الگوهای تصمیم‌گیری‌شان نشان می‌دهد. این ابزار شخصیت شناسی درطول جنگ جهانی دوم توسط کاترین بریگز و ایزابل مایرز، مادر و دختر روانشناسی که قصد داشتند به زنان آمریکایی در یافتن مشاغل متناسب با شخصیتشان کمک بکنند، اختراع شد. آزمون MBTI بر مبنای تجزیه و تحلیل گرایشات روانی فرد، او در غالب یکی از ۱۶ تیپ شخصیتی مختلف طبقه‌بندی می‌کند که این نتیجه می‌تواند برای شناسایی حرفه‌ی ایدئال فرد مورد استفاده قرار گیرد.

۱۶ تیپ شخصیتی مختلف مایرز بریگز (MBTI) چیست؟

در زیر ۱۶ تیپ شخصیتی مختلف موجود در آزمون (MBTI) به همراه نام اطلاق شده به هر کدام آمده :

  1. تیپ شخصیتی (ISTJ) یا بازرس
  2. تیپ شخصیتی (ISFJ) یا مدافع
  3. تیپ شخصیتی INFJ) یا حامی
  4. تیپ شخصیتی (INTJ) یا معمار
  5. تیپ شخصیتی (ISTP) یا چیره‌دست
  6. تیپ شخصیتی (ISFP) یا ماجراجو
  7. تیپ شخصیتی (INFP) یا میانجی
  8. تیپ شخصیتی (INTP) یا متفکر
  9. تیپ شخصیتی (ESTP) یا کارآفرین
  10. تیپ شخصیتی (ESFP) یا مجری
  11. تیپ شخصیتی (ENFP) یا پیکارگر
  12. تیپ شخصیتی (ENTP) یا مجادله‌گر
  13. تیپ شخصیتی (ESTJ) یا مدیر
  14. تیپ شخصیتی (ESFJ) یا سفیر
  15. تیپ شخصیتی (ENFJ) یا قهرمان
  16. تیپ شخصیتی (ENTJ) یا فرمانده

مشاغل مناسب برای هر یک از تیپ‌های شخصیتیس

در ادامه ویژگی‌های شخصیتی هر یک از تیپ‌های شخصیتی به همراه مشاغل متناسب با هر تیپ شخصیتی بر اساس تناسب ویژگی‌های روانی فرد و ویژگی‌ها مورد نیاز برای آن شغل آمده است:

تیپ شخصیتی (ISTJ) یا بازرس

درون‌گرا – حسی – منطقی – قضاوتی

افراد دارای این تیپ شخصیتی عموماً انسان‌هایی جدی و رسمی به نظر می‌آیند. آن‌ها معمولاً به سنت‌ها علاقه‌ی زیادی دارند و به ارزش‌هایی مانند رعایت احترام، سخت‌کوشی و پذیرش مسئولیت اجتماعی اعتقاد دارند. آن‌ها معمولاً افرادی محافظه‌کار، آرام، ساکت ولی با پشتکار فراوان میباشند. در محل کار، آن‌ها به مسئولیت‌پذیری و قابل اعتماد بودن شناخته می‌شوند. این افراد در یک محل کار سازمان‌یافته به سرعت رشد می‌کنند و ترجیح می‌دهند که برای انجام تمام وظایف کاریشان قوانین مدون و روشنی وضع شود. آن‌ها به تفکر تحلیلی و انتقادی گرایش زیادی دارند و به جزئیات هم علاقه‌ی زیادی دارند.

افراد دارای این تیپ شخصیتی انسان‌هایی منطقی میباشند و تصمیمات تکانشی را دوست ندارند. این افراد برای مشاغل کارمندی گزینه‌ای عالی محسوب می‌شوند زیرا همان‌طور که گفته شد افرادی قابل اعتماد، هدف‌گرا و تیزبین میباشند. این افراد همچنین برای اقتدار و سلسله‌ مراتب اداری احترام زیادی قائل‌اند و انتظار دارند کارشان به آن‌ها احساس امنیت و ثبات بدهد.

نقاط قوت: متعهد، رفتار محافظه‌کارانه در مسائل مالی، انتقادپذیر

نقاط ضعف: مشغله‌ی فکری زیاد، بی‌احساس، بیش از حد ساختاریافته

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ISTJ عبارت‌اند از ملکه الیزابت دوم، وارن بافت، جورج واشنگتن و هری ترومن.

اگر شما یک ISTJ میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • دندان‌پزشک
  • حسابدار
  • مدیر زنجیره تأمین کالا
  • تحلیلگر کسب و کار
  • مشاغل نظامی
  • مشاور حقوقی
  • پزشکی
  • بازرسی (از هر نوع)
  • مدیریت مالی
  • تحلیل داده

تیپ شخصیتی (INFJ) یا حامی

درون‌گرا – شهودی – احساسی – قضاوتی

این افراد معمولاً انسان‌هایی ایدئالیست هستند که نگاه عمیقی به جهان دارند. آن‌ها معمولاً به هیچ پدیده‌ای نگاه سطحی ندارند یا چیزها را همان‌طور که هستند نمی‌پذیرند. آن‌ها اغلب مملو از ایده‌های مختلف و تخیل خلاقی هستند. وقتی صحبت از مشاغل به میان می‌آید، آن‌ها عاشق محیط‌های کاری آرام و بدون تنش هستند و به عنوان متفکرانی عمیق شناخته می‌شوند که از چالش‌های کاری استقبال می‌کنند. آن‌ها همدل و دلسوز هستند و سعی می‌کنند برای دیگران افرادی مفید باشند.

در واقع این تیپ شخصیتی بسیار نادر است و فقط ۱٪ جمعیت جهان در غالب این تیپ شخصیتی قرار می‌گیرند. این افراد به شدت به دیگران اهمیت می‌دهند، اما با وجود قوه‌ی تخیل قوی یک رؤیاپرداز محسوب نمی‌شوند. آن‌ها با اقدامات عملی خود سعی دارند تا جهان را به مکان بهتری تبدیل کنند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی INFJ عبارت‌اند از دکتر مارتین لوتر کینگ، مادر ترزا، نلسون ماندلا و دانیل دی لوئیس.

نقاط قوت: دقیق، قاطع، متمرکز، حساس، خوش برخورد

نقاط ضعف: ولخرج، تفکر و تخیل بیش از حد، درگیری‌های درونی

اگر شما یک INFJ هستید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • مشاور
  • نویسنده
  • دانشمند
  • کتابدار
  • روانشناس
  • مشاور
  • مدیر منابع انسانی
  • نویسندگی/ ویرایش
  • علوم مربوط به محیط زیست
  • آموزش و پرورش ویژه

تیپ شخصیتی (INTJ) یا معمار

درون‌گرا – شهودی – منطقی – قضاوتی

افرادی که در این گروه قرار دارند، معمولاً انسان‌هایی آرام و محافظ کار میباشند که از تنهایی لذت می‌برند. معاشرت با دیگران اغلب انرژی این افراد را از بین می‌برد و در نتیجه نیاز به خلوت کردن و تنهایی برای شارژ مجدد خودشان پیدا می‌کنند. آن‌ها به ایده‌ها و نظریه‌های مختلف علاقه‌مند هستند و دوست دارند از ساز و کار همه چیز سر در بیاورند. آن‌ها در برنامه‌ریزی و تدوین استراتژی مهارت زیادی دارند و از عدم قطعیت خوششان نمی‌آید. این گروه همچنین استعدادی زیادی در تشخیص ارتباط بین مسائل مختلف دارند که این مسئله توان حل مشکل را در آن‌ها بالا می‌برد. آن‌ها همچنین هم در تفکر شهودی و هم تفکر عملی مهارت زیادی دارند.

در واقع این افراد دارای خلاقیت زیادی هستید اما بیشتر روی جزئیات تمرکز دارند و معمولاً دوست دارند به تنهایی کار کنند. آن‌ها همیشه در تلاش برای بهبود سیستم‌ها، فرایندها و هر چیز دیگری هستند که در مسیر کاری خود پیدا می‌کنند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی INTJ عبارت‌اند از هیلاری کلینتون، ایلان ماس، بیل گیتس، اسحاق نیوتن و استیفن هاوکینگ.

نقاط قوت: مطمئن،نده‌ی خوب، خوش مشرب، باهوش

نقاط ضعف: سرشار از مشغله‌های فکری، بی احساس، کم عاطفه

اگر شما یک INTJ میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • نوازنده
  • سردبیر نشریات
  • عکاس
  • مشاور مالی
  • مدیر بازاریابی
  • معلم
  • فیزیوتراپیست
  • مدیریت پروژه
  • مهندسی سیستم
  • تحلیل سیستم
  • مهندسی نرم‌افزار

تیپ شخصیتی (INFP) یا میانجی

درون‌گرا – شهودی – احساسی – ادراکی

افراد دارای تیپ شخصیتی INFP معمولاً افرادی ساکت هستند و ترجیح می‌دهند که در مورد خودشان صحبت نکنند. آن‌ها از گذراندن وقتشان به تنهایی و در مکان‌های آرام لذت می‌برند. این افراد عاشق تجزیه و تحلیل علائم و نشانه‌ها هستند و از گم شدن در تخیلات و رؤیاهای خود لذت می‌برند. در محیط‌های حرفه‌ای، INFPها به دنبال یادگیری چیزهای جدید و تغییر جهان هستند. در حالی که آن‌ها معمولاً برای انجام پروژه‌ها در دیگران شور و اشتیاق ایجاد می‌کنند، اما غالباً در مورد حفظ هیجان و انگیزه‌ی خود در طولانی مدت با چالش مواجه می‌شوند.

این افراد همچنین اگرچه بسیار باهوش و دارای ذهنیتی باز هستند، اما از درس و مدرسه بدشان می‌آید و حتی از تصور انجام کارهای روتین برای طولانی مدت بیزارند. به همین دلیل است که مسائل روتین در مورد این افراد جوابگو نیست و آن‌ها با رفتارهای روتین مثل سر وقت بیدار شدن یا به موقع به محل کار رفتن همیشه مشکل دارند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی INFP عبارت‌اند از پرنسس دایانا، جان لنون، کورت کوبین و ویلیام شکسپیر.

نقاط قوت: باانگیزه، انعطاف‌پذیر، وفادارحامی، درک بالا، خوش مشرب

نقاط ضعف: احساسی، رویکرد بیش از حد انتقادی، خجالتی، تعارضات درونی بی‌پایان

اگر شما یک INFP میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • کپی‌رایتر
  • مدیریت منابع انسانی
  • فیزیوتراپیست
  • متخصص سلامت روان
  • هنرمند
  • عکاس
  • نویسندگی
  • نوازنده
  • هنرهای تجسمی
  • ماساژ درمانی
  • مددکار اجتماعی
  • مدیریت موزه
  • آسیب‌شناسی گفتار و زبان
  • طراح مد
  • طراحی گرافیکی

تیپ شخصیتی (ESFJ) یا سفیر

برون‌گرا – حسی – احساسی – قضاوتی

افراد دارای تیپ شخصیتی ESFJ بسیار اجتماعی میباشند و یاز دارند که همیشه با دیگران تعامل داشته باشند و مردم را خوشحال کنند. آن‌ها معمولاً در تمام زندگی خود در کانون توجه جمع قرار می‌گیرند و از سازماندهی رویدادهای اجتماعی برای دوستان و خانواده‌ی خود لذت می‌برند. از آنجا این افراد همیشه به دنبال ایجاد همکاری و هماهنگی در محل کار خود هستند، به طور کلی به دنبال مشاغلی میباشند که به آن‌ها اجازه دهد نظم اجتماعی را اعمال کنند. آن‌ها معمولاً به نیازهای دیگران حساس میباشند و در خواندن نشانه‌های اجتماعی مهارت زیادی دارند.

این افراد همچنین بسیار وفادار و منظم میباشند و به هر قیمتی از درگیری با دیگران اجتناب می‌کنند. ویژگی خوب دیگر این افراد این است که هیچ وقت از زیر انجام وظایف کاری خود فرار نمی‌کنند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ESFJ عبارتند از التون جان، بیل کلینتون، استیو هاروی، تیلور سویفت، دنی گلاور و مونیکا در سریال فرندز.

نقاط قوت: رفتاری دوستانه، مدیریت مالی خوب، سخت‌کوش، علاقه‌مند به سنت‌ها

نقاط ضعف: از تغییرات ناراحت می‌شوند، سوءاستفاده‌گر، خود را فدا می‌کنند، دارای تعارضات درونی

اگر شما یک ESFJ میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • مدیر دفتر
  • متخصص پشتیبانی فنی
  • سرپرست موزه
  • روانشناس
  • محقق پزشکی
  • برنامه‌ریزی رویدادهای اجتماعی
  • پرستاری
  • حقوقدان
  • مسئول پذیرش
  • امور پذیرایی

تیپ شخصیتی (ENFP) یا پیکارگر

برون‌گرا – شهودی – احساسی – ادراکی

افراد دارای این تیپ شخصیتی رفتاری بسیار فردگرایانه دارند. این افراد همیشه در جهت ایجاد ظاهر دلخواه خود، روش‌های فردی خود، اقدامات فردی خود و عادات و ایده‌های خودشان تلاش می‌کنند. آن‌ها دوست ندارند کسی آن‌ها را مجبور کند که در چهارچوبی بسته زندگی کنند. آن‌ها دارای یک ماهیت شهودی قوی هستند و دوست دارند در کنار دیگران باشند و با دیگران تعامل داشته باشند. آن‌ها دارای درک بسیار بالایی هستند و بیشتر اوقات بر اساس احساسات خود عمل می‌کنند. آن‌ها اغلب اوقات به محیط‌های کاری روتین و معمولی‌تر جذب می‌شوند. انگیزه آن‌ها بیشتر به واسطه‌ی اهدافی است که دنبال می‌کنند تا اینکه در انجام کارهایشان صرفاً به دنبال پول باشند.

این افراد دارای یک روح رها و آزاد هستند که آن‌ها را تبدیل به فردی جذاب، مستقل و پرانرژی می‌کند. آن‌ها همچنین از تعامل با دیگران و کاوش در میان ایده‌های جدید لذت می‌برند که این مسئله در همه ابعاد مختلف زندگی‌شان نمود دارد. این افراد همچنین به خاطر اینکه همه چیز را جالب می‌دانند، معمولاً در انتخاب مسیر شغلی خود اغلب اوقات با مشکلاتی مواجه می‌شوند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ENFP عبارت‌اند از کوئنتین تارانتینو، رابین ویلیامز، ساندرا بولاک، آلن دجنرس و ویل اسمیت.

نقاط قوت: با محبت، صریح، سرگرم‌کننده، الهام‌بخش، وفادار، درک بالا

نقاط ضعف: به راحتی خسته می‌شوند، حساس، تعارضات درونی، غیرواقع‌گرا

اگر شما یک ENFP میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • گزارشگر یا مجری خبر
  • ویرایشگر
  • نوازنده
  • مدیر تولید
  • معلم دبستان
  • مربی مهارت‌های زندگی
  • مددکار اجتماعی
  • مدیریت فروش
  • مشاور املاک
  • امور مشتریان
  • کارگردانی فیلم
  • فیلمنامه نویسی
  • بازاریابی

تیپ شخصیتی (ISTP) یا چیره‌دست

درون‌گرا – حسی – منطقی – ادراکی

افراد دارای تیپ شخصیتی ISTP عموماً افراد اسرارآمیزی میباشند که معمولاً منطقی و عقلانی رفتار می‌کنند اما در عین حال می‌توانند افرادی خودجوش و مشتاق نیز باشند. ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها به راحتی قابل تشخیص نیست و پیش‌بینی واکنش‌های آن‌ها دشوار است. آن‌ها اغلب افراد غیرقابل پیش‌بینی و خودجوش هستند اما این ویژگی‌های خود را از دیگران پنهان می‌کنند. در زمینه کاری خود نیز در عیب‌یابی و حل مشکلات عملکردی عالی دارند. آن‌ها در حالت عادی افرادی ساکت و محافظ کار هستند اما در مواقع ضروری با دیگران همکاری خوبی دارند. بسیاری از افراد دارای تیپ شخصیتی ISTP، کارهای تحلیلی یا فنی را ترجیح می‌دهند و در صورت بروز مشکلات به سرعت راه‌حلی پیدا می‌کنند.

این گروه همچنین افرادی بسیار خلاق میباشند که دارای ذهنیت فردگرایانه هستند و برای رسیدن به اهداف خود از انجام هیچ کاری دریغ نمی‌کنند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ISTP عبارت‌اند از مایکل جردن، بروس لی، تام کروز و آریا استارک از بازی تاج و تخت.

نقاط قوت: دارای اعتماد به نفس، شنونده‌ی خوبی هستند، خوش‌بین، واقع‌بین، با احترام

نقاط ضعف: دارای ذهنیتی بسته، کم‌حرف، بی‌احساس، کوته‌بین

اگر شما یک ISTP میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • تکنسین فنی
  • کارهای ساختمانی
  • مهندس
  • پزشکی قانونی
  • بازرس/ کارآگاه
  • مکانیک
  • ورزش/دو و میدانی
  • سازمان‌های اطلاعاتی
  • مواد غذایی

تیپ شخصیتی (ENFJ) یا قهرمان

برون‌گرا – شهودی – احساسی – قضاوتی

افرادی که دارای تیپ شخصیتی ENFJ میباشند، تمرکز اصلی‌شان معطوف به انسان‌های دیگر است. آن‌ها افرادی برون‌گرا، آرمان‌گرا، دارای چهارچوب اصولی و اخلاقی هستند. آن‌ها می‌دانند چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند و بر شهود و احساساتشان تکیه کنند. هر چند آن‌ها بیشتر در تخیلات خود زندگی می‌کنند تا در دنیای واقعی. افراد دارای این تیپ شخصیتی رهبرانی طبیعی و بسیار با انگیزه هستند اما با این حال به نیازهای اطرافیان خود توجه زیادی دارند. آن‌ها به طور کلی احساس می‌کنند مجبورند دنیا را به مکان بهتری تبدیل کنند.

این افراد همچنین دوست دارند به دیگران کمک کنند و در مرکز توجه باشند. آن‌ها دارای ایده‌هایی عالی و یک نظام ارزشی قوی هستند و از دفاع از ارزش‌ها و باورهای خود هیچ هراسی ندارند. افراد این گروه با انرژی خلاق خود و ضمن همکاری با دیگران می‌توانند به اهداف معنی دار خود برسند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ENFJ عبارت‌اند از باراک اوباما، اپرا وینفری، جنیفر لارنس و مایا آنجلو.

نقاط قوت: با محبت، صمیمی، دلسوز، شوخ‌طبع، الهام‌بخش، وفادار، توان درک بالا

نقاط ضعف: دارای ذهنیتی بسته، کنترل‌کننده، انتقادگر، حساس، درگیری‌های درونی بسیار

اگر شما یک ENFJ میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • مشاور
  • مدیر فروش
  • مدیر منابع انسانی
  • کارگردان هنری
  • مدیر روابط عمومی
  • تدریس
  • مشاغل سیاسی
  • مربی مهارت‌های زندگی
  • سخنران انگیزشی

تیپ شخصیتی (ESTP) یا کارآفرین

برون‌گرا – حسی – منطقی – ادراکی

افراد دارای تیپ شخصیتی ESTP نیاز شدیدی به داشتن تعاملات اجتماعی، پردازش منطقی افکارشان، امکان ابراز احساسات و عواطفشان و آزادی دارند. این گروه همچنین افرادی متفکر و منطقی هستند و بر مبنای داده‌ها و الگوهای موجود اقدام به تصمیم‌سازی می‌کنند. آن‌ها به طور طبیعی همیشه به دنبال فرصت‌های جدید هستند و با اشتیاق کارهای خود را دنبال می‌کنند که همین مسئله اغلب آن‌ها را به سمت موفقیت و فرصت‌های کاری بهتر سوق می‌دهد. آن‌ها توان لازم برای کنار آمدن با چالش‌های مختلف را دارند، اما روال عادی به سرعت برای آن‌ها خسته‌کننده می‌شود.

این افراد به شدت پرانرژی و هدف‌گرا هستند و از دستاوردهای کوتاه مدت خود انرژی و روحیه می‌گیرند. آن‌ها عاشق اقدام کردن و برنامه‌ریزی‌های روزانه هستند. این گروه رایج‌ترین تیپ شخصیتی است و این افراد به راحتی می‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کرده و با آن‌ها تعامل داشته باشند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ESTP عبارت‌اند از دونالد ترامپ، مدونا، ادی مورفی، جک نیکلسون و ساموئل آل جکسون.

نقاط قوت: جذاب، روشن‌فکر، با اطمینان بالا، مشتاق، سخاوتمند، محبوب، با احساس، شوخ‌طبع

نقاط ضعف: به راحتی خسته می‌شوند، دارای حساسیت پایین، بی تعهد، بیش از حد سخاوتمند، پرخطر، کوته‌بین، دارای تعارضات درونی

اگر شما یک ESTP میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • آتش‌نشان
  • پیراپزشک
  • کارگردان هنری
  • مدیر پروژه
  • مدیر ساخت و ساز
  • کارآفرینی
  • مشاغل مدیریتی
  • مشاغل سیاسی
  • مشاور املاک
  • بازیگری
  • پذیرشگر
  • مسئول گزارشات
  • منابع انسانی

تیپ شخصیتی (ESFP) یا مجری

برون‌گرا – حسی – احساسی – ادراکی

افراد دارای تیپ شخصیتی ESFP عموماً از اینکه مرکز توجه دیگران باشند بیشترین لذت را می‌برند و عاشق تعامل و به اشتراک‌گذاری آموخته‌هایشان با دیگران هستند. آن‌ها افرادی خوش‌مشرب، سخاوتمند، دارای رفتاری دوستانه، سرزنده و سرگرم‌کننده هستند. علاوه بر این، آن‌ها بسیار دلسوز هستند و در هر موقعیتی به فکر رفاه دیگران هستند. اگرچه این افراد از اینکه مرکز توجه دیگران باشند لذت می‌برند، اما از هر شغلی که هیجان‌انگیز و دارای ابعاد متنوع باشد، لذت می‌برند.

این افراد در واقع روح و قلب هر مهمانی و رویدادهای اجتماعی هستند. آن‌ها حتی ممکن است بی مقدمه شروع به آواز خواندن بکنند و دوست دارند زمان و انرژی خود را به دیگران اختصاص دهند. هر شغلی که این افراد را از این آزادی باز دارد ۱۰۰٪ آن‌ها را بدبخت می‌کند. چون آن‌ها همیشه به دنبال هیجان، تعامل و فرصتی برای درخشش هستند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ESFP عبارتند از مرلین مونرو، الویس پریسلی، مایلی سایرس، جیمی فاکس و آدام لوین.

نقاط قوت: باهوش، خلاق، مشتاق، انعطاف‌پذیر، سخاوتمند، عمل‌گرا، با احساس

نقاط ضعف: مادی‌گرا، غیر متعهد، بی‌توجه به خود، حساس

اگر شما یک ESFP میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • برنامه‌ریزی رویدادهای اجتماعی
  • کارهای مبتنی بر اجرا و نمایش
  • نماینده فروش
  • متخصص زیبایی
  • مهماندار هواپیما
  • راهنمای تور
  • مدیریت حراج آثار هنری
  • برنامه‌ریزی سفر
  • استندآپ کمدی

تیپ شخصیتی (ESTJ) یا مدیر

برون‌گرا – حسی – منطقی– قضاوتی

افرادی دارای تیپ شخصیتی ESTJ، افرادی به شدت سازمان‌یافته، فداکار، صادق، باوقار، پایبند به سنت‌ها و معتقد به انجام اموری هستند که احساس می‌کنند به لحاظ اخلاقی درست بوده و از نظر اجتماعی قابل قبول است. آن‌ها اغلب در جمع‌های مختلف نقش‌های رهبری را بر عهده می‌گیرند و مردم هم اغلب برای دریافت راهنمایی و مشاوره به سراغ آن‌ها می‌آیند. آن‌ها دارای رویکردی روشمند، سازمان‌یافته، قابل اعتماد و روشن هستند. آن‌ها در پیروی دقیق از رویه‌های تعیین شده و دستورالعمل‌های کاری عملکردی بسیار خوب دارند. آن‌ها همچنین افرادی فداکار و سخت‌کوش هستند و از همه مهم‌تر هدایت دیگران دقیقاً همین چیزی است که آن‌ها به شدت به آن علاقه‌مندند و در آن استعداد دارند.

این افراد یک رهبر واقعی محسوب می‌شوند و برای سنت و نظم احترام زیادی قائل میباشند. آن‌ها دارای یک قطب نمای اخلاقی قوی هستند و از هدایت دیگران لذت می‌برند. آن‌ها معمولاً به مشاغلی تمایل دارند که به آن‌ها حس ساختارمندی و سازماندهی می‌دهد، جایی که می‌توانند حس مسئولیت‌پذیری و وفاداری خود را اعمال کنید.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ESTP عبارت‌اند از جورج دبلیو بوش، سیمون کاول، قاضی جودی، الا بیکر، فرانک سیناترا و لیندون بی جانسون.

نقاط قوت: با اطمینان، مشتاق، مدیریت مالی خوب، با مسئولیت، با ثبات

نقاط ضعف: سرسخت، کنترل‌کننده، بی‌حوصله، بی‌احساس، مادی‌گرا

اگر شما یک ESTJ میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • قاضی
  • مربی ورزشی
  • مسئول امور مالی
  • مدیر هتل
  • نماینده املاک
  • مهندسی فروش
  • ارزیابی اعتبارات
  • کارگذار بیمه
  • مشاور املاک
  • مدیریت شرکتی
  • مدیریت اجرایی
  • مدیریت دولتی

تیپ‌ شخصیتی (ENTJ) یا فرمانده

برون‌گرا – شهودی – منطقی – قضاوتی

افراد دارای تیپ شخصیتی ENTJ عموماً روی مسائل خارجی تمرکز دارند و با مسائل به شیوه‌ای منطقی و عقلانی برخورد می‌کنند. آن‌ها رهبرانی ذاتی هستند و از حس مسئولیت‌پذیری لذت می‌برند. آن‌ها همچنین چالش‌ها را فرصتی برای انگیزه دادن به خود می‌دانند. افراد دارای این تیپ شخصیتی به سرعت ناکارآمدی‌های موجود را شناسایی کرده و راه حل‌هایی برای مشکلات ارائه می‌دهند. آن‌ها برای تعیین هدف، برنامه‌ریزی و سازماندهی ارزش قائل هستند و از انگیزه و تفکر منطقی خود برای دستیابی به اهدافشان استفاده می‌کنند. این افراد به طور کلی کاریزماتیک و با اعتماد به نفس هستند و می‌توانند دیگران را برای رسیدن به یک هدف مشترک گرد هم جمع کنند.

این افراد همچنین به سرعت تصمیم می‌گیرند و به واسطه‌ی پاداش‌های خارجی انگیزه و روحیه می‌گیرند. آن‌ها معمولاً مسئولیت تیم‌های مختلف را بر عهده می‌گیرند و اعتماد به نفس بالایی هم دارند. آن‌ها با تکیه بر اقتدار ذاتی خود سعی می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که تمام اعضای تیم وظایفی را که باید انجام دهد انجام داده و کارها طبق روال پیش می‌رود.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ENTJ عبارت‌اند از استیو جابز، مارگارت تاچر، گوردون رمزی، مالکوم ایکس و وپی گلدبرگ.

نقاط قوت: دقیق، با اطمینان، کنجکاو، صریح، مشتاق، واقع‌گرا، قابل اعتماد

نقاط ضعف: جدال‌برانگیز، بداخلاق، کنترل‌گر، رویکرد بیش از حد انتقادی، بی‌احساس، تهدیدگر

اگر شما یک ENTJ میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • مدیریت کسب و کار
  • مدیریت روابط عمومی
  • مهندس مکانیک
  • قاضی
  • مدیریت ساخت و ساز
  • ستاره‌شناس
    مدیریت بحران
  • کارآفرینی
  • تدوین استراتژی شرکتی
  • مشاغل سیاسی

تیپ‌ شخصیتی (INTP) یا متفکر

درون‌گرا – شهودی – منطقی – ادراکی

INTP ها به طور کلی منطقی‌ترین تیپ شخصیتی میباشند. آن‌ها عاشق کشف الگوها هستند، سریع متوجه مشکلات می‌شوند و توانایی زیادی در خواندن افکار و احساسات دیگران دارند. این افراد معمولاً به فعالیت‌های روتین روزانه علاقه ندارند اما در عوض از محیط‌هایی که بتوانند خلاقیت خود را در آن نشان دهند لذت می‌برند. آن‌ها عاشق ارائه‌ی راه حل‌های حساب‌شده و بی‌طرفانه برای مشکلات مختلف هستند. در محل کار، افراد دارای تیپ شخصیتی INTP در حل مشکلات و یافتن راه‌حل‌های خلاقانه دارای عملکردی عالی هستند و در هنگام بروز مسائل تجاری در محل کار حضورشان برای تیم بسیار مفید است. آن‌ها معمولاً افرادی خلاق و باهوش هستند که حضورشان در هر تیمی مفید و اثربخش است.

افراد دارای این تیپ شخصیتی همچنین عاشق تفکر و آزمایش ایده‌های جدید هستند. آن‌ها معمولاً بسیار مستقل هستند و دوست دارند نظریه‌های مختلف خود را تحلیل کنید و از آنجا که عاشق تفکر عمیق هستند، موقعیت‌های شغلی مختلفی را ترجیح می‌دهند که به آن‌ها امکان نوآوری و بروز خلاقیتشان را بدهد.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی INTP عبارت‌اند از آلبرت اینشتین، چارلز داروین، ماری کوری و آبراهام لینکلن.

نقاط قوت: با اطمینان، خلاق، مشتاق، آرام، دوست‌داشتنی

نقاط ضعف: ذهنیت بسته، بی‌احساس، تعارضات درونی، مشکوک

اگر شما یک INTP میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • آهنگساز
  • استاد دانشگاه
  • نویسنده
  • تهیه‌کننده
  • مهندس پزشکی
  • مشاور بازاریابی
  • توسعه‌دهنده وب
  • برنامه‌نویسی کامپیوتر
  • توسعه نرم‌افزار
  • تحقیق و پژوهش
  • تحلیل کسب و کار
  • تدوین استراتژی شرکتی
  • نگارش فنی

روانشناس خوب در کرج

تیپ‌ شخصیتی (ISFJ) یا مدافع

درون‌گرا – حسی – احساسی – قضاوتی

افراد دارای تیپ شخصیتی ISFJ، افراد نیکوکاری میباشند که از داشتن رویکردی سخاوتمندانه نسبت به افرادی که با آن‌ها با سخاوت برخورد می‌کنند، لذت می‌برند. آن‌ها برای ایجاد هماهنگی و روحیه همکاری بین دیگران ارزش قائل میباشند. این افراد همچنین نسبت به احساسات دیگران حساس هستند و عموماً خونگرم و مهربان هستند. افراد دارای این تیپ شخصیتی دارای اخلاق و روحیه‌ی کاری با ثبات و مستحکمی هستند و وظایف خود را به بهترین نحو به انجام می‌رسانند. آن‌ها کارکنانی وظیفه‌شناس و با انضباط هستند که برای ایجاد و حفظ یک محیط کاری منظم تمام تلاش خود را می‌کنند.

این افراد همچنین بسیار کارآمد و مسئولیت‌پذیر هستید اما تمایل زیادی به کمک به دیگران دارند. ویژگی‌های شخصیتی این گروه برای دنیای مدرن ضروری است، چون آن‌ها افرادی به شدت نوع‌دوست و دارای مهارت‌های کاری خوبی میباشند، بنابراین معمولاً در خدمت به دیگران است که رضایت و خوشحالی خود را پیدا می‌کنند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ISFJ عبارت‌اند از بیانسه، کیت میدلتون، رزا پارکس، سر آرتور کانن دوئل و خود پدرخوانده یعنی ویتو کورلئونه.

نقاط قوت: متعهد، رفتار دوستانه، شنونده خوب، سخت‌کوش، سازمان‌یافته، عمل‌گرا

نقاط ضعف: ذهنیت بسته، روحیه‌ی راکد، درگیری‌های درونی

اگر شما یک ISFJ میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • حسابدار
  • امور مالی
  • کارمند بانکی
  • تحلیلگر
  • مدیر اداری
  • عکاس
  • تدریس
  • پرستاری
  • مددکاری اجتماعی
  • امور مذهبی
  • خدمات مشتریان
  • منابع انسانی

تیپ‌ شخصیتی (ENTP) یا مجادله‌گر

برون‌گرا – شهودی – منطقی – ادراکی

افراد دارای تیپ شخصیتی ENTP معمولاً از مکالمات کوتاه با دیگران یا غرق شدن در موقعیت‌های اجتماعی لذت نمی‌برند. آن‌ها افرادی باهوش و آگاه هستند که باید دائماً از نظر ذهنی تحریک شوند. آن‌ها عموماً افرادی منطقی، عقلانی و ریزبین هستند که ترجیح می‌دهند روی ایده‌های بزرگ تمرکز کنند و در برابر انجام کارهای تکراری و روتین همیشه مقاومت کنند. آن‌ها کار مفهومی و حل مسئله را ترجیح می‌دهند، به همین دلیل برای تفکر کارآفرینانه افرادی ایدئال محسوب می‌شوند. کار کردن در سلسله‌مراتب اداری برای این افراد به شدت دشوار است.

افراد دارای این تیپ شخصیتی همچنین افرادی جسور، خلاق و دارای رفتاری طعنه‌آمیز هستند که از تلاش و سخت‌کوشی برای رسیدن به اهداف خود نمی‌ترسند. آن‌ها دارای هوش زبانی و ذکاوت بالایی میباشند که آن‌ها به گزینه‌ای مناسب برای انجام مناظرات و بحث‌های تحلیلی مختلف تبدیل می‌کند. ویژگی دیگر آن‌ها این است که در محل کار خود، از پیدا کردن راه حل برای مشکلات فنی و فکری لذت می‌برند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ENTP عبارت‌اند از توماس ادیسون، لئوناردو داوینچی، مارک تواین، سارا سیلورمن و تیریون لنیستر در سریال بازی تاج و تخت.

نقاط قوت: دقت بالا، جذاب، با اطمینان، مشتاق انعطاف‌پذیر، تخیل قوی

نقاط ضعف: عاشق بحث کردن، بی تعهد، خطرناک، غیرقابل اعتماد

اگر شما یک ENTP میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • وکیل
  • کپی رایتر
  • برنامه‌ریزی مالی
  • روانشناس
  • تحلیلگر سیستم
  • کارگردان هنری
  • کارشناس عملیات
  • معاملات سهام
  • مدیریت فروش
  • تولید فیلم
  • روابط عمومی
  • مشاوره حقوقی
  • مهندسی

روانشناس خوب در کرج

تیپ‌ شخصیتی (ISFP) یا ماجراجو

درون‌گرا – حسی – احساسی – ادراکی

افراد دارای تیپ شخصیتی ISFP، افرادی درون‌گرا هستند که در ظاهراً چندان درون‌گرا نیستند. آن‌ها افرادی خوش‌مشرب با رفتاری صمیمانه و دوستانه هستند، که بودن در کنار آن‌ها برای هر کسی می‌تواند سرگرم‌کننده باشد. آن‌ها می‌خواهند از زندگی‌شان حداکثر بهره ممکن را ببرند و زمان حال را با تمام وجود در آغوش بگیرند. آن‌ها برای ملاقات با افرادی که از کاوش در امور مختلف و کشف تجربیات جدید لذت می‌برند، ارزش و اهمیت زیادی برخوردار هستند. در محل کار، آن‌ها ترجیح می‌دهند طبق برنامه خودشان و بدون دخالت دیگران وظایف و مأموریت‌های کاری خود را انجام دهند. هماهنگی و آرامش برای آن‌ها بسیار مهم است و ترجیح می‌دهند از هر گونه درگیری اجتناب کنند و نظراتشان را عموماً برای خودشان نگه دارند.

این افراد همچنین عاشق ماجراجویی و زندگی در لحظه هستند. دیدن زیبایی‌ها و آثار هنری برای آن‌ها بسیار لذت‌بخش و الهام‌بخش است. آن‌ها همچنین اهمیت زیادی به ثروت، قدرت یا امنیت نمی‌دهند و در شغل خود به دنبال آزادی عمل، خلاقیت و فرصتی برای ابراز ابعاد هنرمندانه روح خود هستند.

معروف‌ترین افراد دارای تیپ شخصیتی ISFP عبارتند از موتزارت، جان تراولتا، ماری آنتوانت، مایکل جکسون، استیون اسپیلبرگ، فریدا کالو و لانا دل ری.

نقاط قوت: رفتار محبت‌آمیز، انعطاف‌پذیر، خوش‌بین، عمل‌گرا، با احساس، خوش‌مشرب

نقاط ضعف: نگرش بدبینانه، نگرش کوته‌بینانه، تعارضات داخلی

اگر شما یک ISFP میباشید، مشاغل زیر می‌توانند گزینه‌های شغلی مناسبی برای شما باشند:

  • حسابدار
  • مدیریت رسانه‌های اجتماعی
  • بینایی‌سنجی
  • دامپزشک
  • باستان‌شناس
  • مددکار اجتماعی
  • کار درمانگر
  • طراح مد
  • طراح لوازم‌آرایشی
  • طراحی گرافیک
  • نوازندگی
  • مربی تناسب‌اندام
  • کارگردان هنری
  • عکاسی

در صورتی که این آزمون را قبلا انجام نداده‌اید، با کلیک بر روی لینک زیر می‌توانید به صورت آنلاین آزمون MBTI را انجام دهید:

https://www.16personalities.com/fa

روانشناس خوب در کرج

رفتار غلیظ چیست؟

رفتار غلیظ چیست؟

روانشناس خوب در کرج : هر جایی دیدید رفتارهای غلیظ اظهار میشود بدانید که به احتمال بسیار زیاد در پشت صحنه ( یعنی در باطن فرد ) عکس این رفتار وجود دارد!

▪️فردی که خیلی غلیظ «باادب» میباشد، باید بدانید که در عمق باطنش دریایی از بی ادبی نهفته میباشد.

▪️فردی که خیلی غلیظ خودش را سر به زیر و « مأخوذ به حیا » نشان می‌دهد، بدانید که خشمی فراوان پشت این شرم پنهان میباشد.

▪️یا اگر فردی خیلی بیش از حد و غلیظ اظهار «معتمد بودن» می کند، بدانید که در باطنش خیانت اولین گزینه است.

▪️فردی که خیلی غلیظ با «غیرت و متعصب» است در باطنش آتش‌فشانی از فساد منتظر انفجار میباشد.

▪️فردی که خیلی غلیظ به «دینداری» و پاک منشی خود را مطرح میکند، شک نداشته باشید با این نما، باطنی عاری از هر گونه اعتقاد وجود دارد.

آدمها پشت رفتارهای غلیظ پنهان می‌شوند تا حجم بزرگ منفی‌های درونشان را استتار کنند.

مواظب رفتارهای غلیظ باشید و از همه آنها مهم‌تر سراغ غلیظ‌ های خودتان نیز بروید.

▪️تا ببینید کدام « رفتار افراطی » را از خود نشان می‌دهید. آن را بنویسید و با نگاهی «بدون قضاوت» و بی‌طرفانه رهگیری کنید که در باطن شما چه چیزی زیر پوشش این رفتار افراطی پنهان شده است.

▪️غلیظ‌های درونتان را قبل از اینکه سر باز کنند و «زندگی‌تان را به باد دهند» پیدا کنید و بگذارید خورشید آگاهی‌تان به آنها بتابد و محوشان کند.

یک زندگی سالم، زندگی معتدلانه است. رفتارهای غلیظ هرگز زندگی سالمی برای شما به ارمغان نمی آورند.

جهت رزرو وقت در کلینیک مشاوره و روانشناسی نیکا در کرج با شماره ۰۲۶۳۲۲۸۵۰۸۵ تماس بگیرید.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

روانشناس خوب در کرج

بهترین عادت های روانه

بهترین عادت های روزانه در زندگی چیست؟

روانشناس خوب در کرج : شاید شماری از عادت های ما به نظر هدفمند به نظر نیایند، در حالی که هستند، در حقیقت ۲۵ عادات ویژه وجود دارند که نه تنها به شما در رسیدن به موفقیت کمک می کنند، بلکه به شما کمک می کنند تا سالم، شاد باشید و به تمام آرزوهای خود هم برسید. بر این ۲۵ عادت خاص تمرکز کنید و سعی کنید آن ها را در عادت های روزانه خود وارد کنید و این زمانی است که پیشرفت و حرکت شما به سمت هدف قوت خواهد گرفت.

۱٫ زودتر از خواب بیدار شوید:

ساعت های اولیه ی صبح زمان بسیار مناسبی برای تفکر در آرامش و بهر ه وری بالاست، درحالی که دیگران هنوز در خواب هستند، این فرصت برای شما فراهم می شود که با تمام وجود بر روی اهداف بلند مدت خودتان تمرکز کنید. هر شخصی در هر سطحی اگر خواهان موفقیت باشد، صبح ها زود از خواب بیدار می شود. حتی اگر سحرخیز نیستید، در روند روزانه خود تغییر ایجاد کنید و سعی کنید صبح ها زودتر و زودتر از خواب بیدار شوید. در هفته اول می توانید با کوک کردن ساعت خود یک ربع زودتر از زمان همیشگی، شروع کنید، هفته بعد هم یک ربع زودتر از هفته پیش بیدار شوید و به این روند ادامه بدهید تا سرانجام بتوانید دو ساعت زودتر از قبل بیدار بشوید.

۲٫ قدردانی:

ما زمان بسیار زیادی را غرق در مشکلاتمان سپری می کنیم. اما مشکلات هم نشانه ای از زندگی میباشد و اگر بخواهید تمرکز خود را از روی مشکلات دور کنید، باید قدردان هر آنچه که دارید باشید. بله، حتی قدردان مشکلاتتان باشید، قدردان بودن بهترین روش برای رسیدن به سلامتی، شادی و موفقیت است. این کار توجه شما را از آنچه که ندارید، به آنچه که دارید منتقل می کند. قدردان نعمت ها و فرصت های طبیعی که در اختیارتان گذاشته شده، باشید تا برکت در زندگی شما بیشتر بشود.

۳٫ لبخند:

مطالعات نشان داده افرادی که بیشتر لبخند (لبخند واقعی، لبخندی که به لبخند Duchenne معروف است) می زنند، زندگی شادتری دارند. عادت به زیاد خندیدن یکی از بهترین عادت ها میباشد که به شما اجازه می دهد تا همیشه پراحساس و آرامش ذهنی داشته باشید.
فیزیولوژی بدن ما تعیین کننده روانشناسی ذهن ماست. وقتی که غمگین هستیم یا احساس افسردگی می کنیم، ذهن ما همه چیز را با هم ادغام میکند. حتی احساسات درونی ما از ظواهر بیرونی ما پیروی می کند.

۴٫ صبحانه سالم بخورید:

خوردن صبحانه مهمترین بخش زندگی میباشد. تا به حال کسی به شما گفته است که صبحانه مهمترین وعده غذایی است؟ این حرف صد در صد صحیح است. اگر واقعا می خواهید به موفقیت برسید، هر روز صبح یک صبحانه کامل و مقوی بخورید. اضافه کردن این عادت روزانه اصلا کار سختی نیست. تنها نیاز به برنامه ریزی دارد، و اگر مجبور هستید هر روز صبح با عجله از خانه بیرون بروید و هیچ وقت اضافه ای برای خوردن صبحانه ندارید، تنها کاری که باید بکنید این میباشد که صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید تا این عادت خوب را به زندگی روزمره خود اضافه کنید.

۵٫ ورزش کردن:

یکی از بهترین عادت های روزانه ورزش کردن میباشد که نباید هرگز قطع شود. برای اینکار نیاز نیست دوی ماراتن بدوید یا وزنه های سنگین بلند کنید. هدف از ورزش روزانه انجام فعالیت های آرامش بخش برای رسیدن بیشتر اکسیژن به خون و افزایش اندروفین در بدن میباشد. این کار نه تنها به شما کمک می کند که از لحاظ جسمی وضعیت رو به بهبودی را داشته باشید، بلکه وقتی که این عادت روزانه را به زندگی خود اضافه کنید، شما را با انگیزه تر و پر انرژی تر خواهد کرد. با ورزش کردن depaminine، oxytocin و serotonin در بدن آزاد میکند که باعث سرخوشی زیاد شده بدون اینکه نیاز باشد هیچ دارویی مصرف کنید.

روانشناس خوب در کرج

۶٫ آب با لیمو بنوشید:

یکی از عادت های روزانه که برای سلامتی بسیار مفید میباشد، نوشیدن روازنه یک لیوان بزرگ آب به همراه لیمو است. لیمو سرشار از ویتامین C است، البته خواص درمانی دیگری نظیر کمک کردن به هضم غذا، تقویت سیستم ایمنی همراه با پاکسازی و آبرسانی به بدن را نیز در بردارد. آب نیز به تنهایی مهمترین راه برای دفع تمامی سموم از بدن در اول هر روز میباشد. در نهایت، در طولانی مدت باعث کاهش وزن، کاهش هر گونه التهاب و افزایش انرژی خواهد شد.

۷٫ پیاده روی ( حداقل ۱۰ هزار قدم):

بیشتر مردم در خصوص فواید پیاده روی، حداقل ۱۰ هزار قدم در روز شنیده اند. با این وجود، در ابتدا نیاز نیست تا این حد پیش بروید. تحقیقی بدین منظور برای مقایسه تعداد قدم های هر شخص در طول یک روز در بین افراد مختلف از کشورهای سراسر دنیا نظیر آمریکا، سوئیس، استرالیا و ژاپن انجام گرفت که نتایج آن به شدت تکان دهنده بود. آمریکایی ها بطور میانگین ۵۱۱۷ قدم، استرالیایی ها ۹۶۹۵ قدم، ساکنان سوئیس ۹۶۵۰ قدم و ژاپنی ها نیز ۷۱۶۸ قدم در روز پیاده روی میکنند. هنوز هم اضافه کردن این عادت به عادات روزانه ما تاثیر بسزایی در بهبود بی تحرکی ما خواهد داشت. اتومبیل خود را دورتر از محل کار خود پارک کرده و سعی کنید برای افزایش انرژی خود بیشتر پیاده روی کنید و همچنین از پله ها استفاده کنید.

۸٫ ویتامین ها و مواد معدنی:

در فرهنگ غذایی ما، مواد غذایی که روزانه مصرف می کنیم فاقد ویتامین و مواد معدنی لازم است. شکر تصفیه شده، کربوهیدرات ها و دیگر مواد غذایی که جز وعده ی غذایی اصلی آمریکایی ها محسوب می شود، این کمبود را دوچندان می کند. در واقع بدن ما مواد معدنی کافی که به آن نیاز دارد را دریافت نمی کند. بهترین مجموعه از ویتامین ها و مواد معدنی که باید در طول روز مصرف کنید را پیدا کنید. شاید چشم پوشی از این عادت غذایی کار ساده ای باشد، اما اگر آن را به طور منظم در برنامه روزانه خود وارد کنید، تاثیر بی نظیر آن را خواهید دید. این تاثیر در رهاسازی ذهن، بهبود وضعیت روحی و جسمی خواهد بود.

۹٫ مدیریت زمان:

یکی از عادت های بسیار مهم در رسیدن به موفقیت، مدیریت زمان میباشد. هر چه بهتر بتوانید از اتلاف زمان بکاهید، کارهای بیشتری می توانید انجام دهید. فراموش نکنید که همه ما در طول شبانه روز یک مقدار زمان داریم ، شما چگونه می توانید از این منبع بالقوه برای رسیدن به موفقیت نهایت استفاده را کنید؟ بهترین استراتژی برای مدیریت زمان و پیاده سازی آن را پیدا کنید. این کار اصلا پیچیده نیست، اما نیاز به تلاش آگاهانه و مستمر دارد. در نهایت روزی این عادت جزئی از از کارهای روزانه شما خواهد شد، فراموش نکنید که هر چیزی در این دنیا امکان پذیر است و هیچ هدف دست نیافتنی وجود ندارد.

۱۰٫ برنامه ریزی اهداف روزانه:

بیشتر آدم ها در زندگی خود هدفی را دنبال می کنند. این اهداف می توانند کاری یا شخصی باشند، اما همه ما برای رسیدن به این اهداف در یک مسیر از پیش تعریف شده حرکت می کنیم. با وجود اینکه اهداف بلند مدت به مسیر حرکت ما در زندگی جهت می دهند، اهداف روزانه نیز در ایجاد نقطه عطف های کوتاه مدت که در مسیر رسیدن به موفقیت امری جدایی ناپذیر میباشند، نیز بسیار کمک خواهد کرد. شاید اهداف بلند مدت هم در بسیاری از مواقع قریب الوقوع به نظر بیایند، اما با پیاده سازی استراتژی هدف گذاری روزانه، شما می توانید به چیزهای بسیار بزرگ در زندگی برسید. لذت بردن از زمان گذاشتن برای «خود» یکی از عادت هایی که معمولا بیشتر افراد در بکارگیری آن دچار مشکل می شوند، لذت بردن از زمان گذاشتن برای «خود» میباشد. هر روز یک کاری که از انجام آن لذت می برید را انجام دهید. این کارها لزوما در ارتباط با موفقیت و پیشرفت نیستند. با انجام کاری که آن را دوست دارید، آرامش ذهنی و تمرکز شما افزایش خواهد یافت.
موزیک گوش کنید، در پارک قدم بزنید، در جاده ای که دوست دارید رانندگی کنید، یک فیلم تماشا کنید، یا هر کار دیگری که از انجام آن لذت می برید، را انجام دهید. مطمئن باشید که تمام لحظاتی که در روز برای خودتان وقت گذاشته اید را برای همیشه به خاطر خواهید سپرد.

۱۱٫ مشوق خود باشید:

در طولانی مدت، با انگیزه ماندن کاری بس دشوار میباشد. ما خیلی وقت ها از اهداف خود دلسرد و منصرف می شویم و در این زمان است که افکار منفی به سمت ما می آیند و ما را از مسیر درست دور می کنند. اما یکی از بهترین روش های که به باانگیزه بودن شما در زندگی کمک می کند این است که هر روز سعی کنید الهام بخش خود باشید. مطالعه کنید، فیلم های الهام بخش تماشا کنید و با خواندن داستان کسانی که به آرزوهایشان رسیدند، انرژی خود را افزایش دهید. آنتونی رابینز زمان گذاشتن برای انجام این کارها را «ساعت قدرت» می نامد، هرچقدر که می توانید برای انجام این کارها زمان صرف کنید. مشوق خود بودن یکی از بهترین روش ها برای رسیدن به موفقیت است، چون اگر ذهن باور کند، موفقیت حاصل می شود.

۱۲٫ پس انداز و سرمایه گذاری کنید:

لیست عادت های خوب بدون عادت به پس انداز و اندوختن تکمیل نمی شود. ما معمولا به علت مشغله زیاد فراموش می کنیم که چیزی را برای آینده خود پس انداز کنیم. حقیقت این میباشد که به طور مثال آمریکایی ها در هر لحظه کمتر از ۱۰۰۰ دلار ذخیره می کنند. اما این موضوع تنها به پس انداز کردن ختم نمی شود، شما باید بتوانید پولی را که پس انداز کرده اید را در جایی سرمایه گذاری کنید و در این امر به شدت عاقلانه رفتار کنید. هر چه در این امر توجه بیشتری خرج کنید، احتمال موفقیت شما نیز بیشتر خواهد شد. برای جلوگیری از هرگونه مشکل مالی احتمالی در آینده باید حداقل حقوق ۶ ماه خود را همیشه به عنوان پس انداز نگاه دارید.

۱۳٫ بودجه و بررسی هزینه ها:

بنجامین فرانکلین گفته بود: «مراقب هزینه های کوچک خودتان باشید، یک سوراخ کوچک در یک کشتی ممکن میباشد موجب غرق شدن آن شود.» چشم پوشی از هزینه های کوچک کار بسیار آسانی است، اما آنها بزرگ و بزرگتر خواهند شد بخصوص زمانی که با کمبود نقدینگی مواجه هستیم. پس از مدیریت تمامی هزینه های خود اطمینان حاصل کنید. وقتی که این کار جزی از عادت های حسابداری و مالی ما شود، به موفقیت اقتصادی شما در آینده کمک خواهد کرد. پول ذخیره شده از هزینه های فرعی می تواند برای سرمایه گذاری در آینده مفید واقع شود. آینده را به خاطر خوش گذارنی های لحظه ای از یاد نبرید.

۱۴٫ چیزهای جدید یاد بگیرید:

به خودتان آموزش دهید، و سعی کنید هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید. برای یادگیری و بهبود زندگی خود تلاش کنید، حتی اگر این کار به منزله یادگیری یک مهارت جدید یا تقویت مهارت های کنونی خود باشد. از یادگیری زبان های خارجی گرفته تا اپلیکیشن ها و برنامه های کامپیوتری، شما باید یک زمان مشخصی را در روز به تقویت این عادت اختصاص دهید. ممکن است یک چیز جدید از کلاس های آنلاین، کتاب های صوتی، یک مطلب در یک وبلاگ، یک فیلم آموزشی در یوتیوب، از TED Talks یا هر وسیله ای دیگری یاد بگیرید، مهم این است که به هر نحوی که شده این عادت مهم را در برنامه روزانه خود وارد کنید.

۱۵٫ ساماندهی کردن:

آشفتگی های جسمی در نتیجه عدم تمرکز میباشد. وقتی که زندگی ما بدون سازماندهی و برنامه ریزی باشد، متمرکز بودن بر روی اهداف کار بسیار دشواری میباشد. برای ساماندهی به محل کار و زندگی خود وقت بگذارید، و برای ورود این عادت به عادات روزانه خود کافیست که هر روز یک زمان کوتاهی را به این موضوع اختصاص بدهید. از یک کشوی کوچک، یک گوشه از خانه، یک کمد در محل کار خود شروع کرده و سعی کنید آن را ساماندهی و مرتب کنید. نکته مهم در این عادت طبق گزارش آمده در روزنامه Journal of Neuroscience با عنوان « اثر متقابل مکانیزم از بالا به پایین و از پایین به بالا رفتن در قشر بینایی انسان» میباشد، که در آن گفته شده: « محرک های بصری متعددی همزمان با مشاهدات مغزی به رقابت پرداخته که در نهایت فعالیت های فراخوانده شده از قشای بینایی سرکوب خواهند شد.» به زبان ساده تر باید گفت: آشفتگی های جسمی باعث از دست دادن تمرکز میشود.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

۱۶٫ کمک به دیگران:

ما معمولاً در مسیر رسیدن به موفقیت، دیگران را فراموش می کنیم. ما معمولا از کمک کردن به همنوع خود مرد، زن و یا کودک عاجز هستیم. کمک کردن به دیگران شاید در افزایش پولی که دارید کمک نکند، اما در ذخیره سازی زمان که به مراتب از پول بسیار باارزش تر میباشد، کمک خواهد کرد. حتی به شما کمک می کند که تمرکز خود را از حالت نداری و فقر به توانمندی منتقل کند. ما معمولا عادت داریم که زمان بسیار زیادی را در حالت نگران و اضطراب به سر ببریم. اما، وقتی که کمک کردن به دیگران در لیست عادت های خود اضافه کنید، براحتی می توانید نگرانی های شخصی خود را کاهش دهید. در حقیقت، آدم های بسیاری در دنیا وجود داشته اند که با کمک به دیگران به موفقیت ها بسیار بزرگی رسیده اند.

۱۷٫ شبکه سازی:

واضح است که برای رسیدن به موفقیت تنها دانسته های شما کافی نیست و باید با دیگران نیز ارتباط برقرار کنید و تشکیل یک گروه بدهید. ایجاد شبکه به معنای پیدا کردن راهی است که به شما در افزایش ارزش های زندگی برای دیگران کمک کند. بهترین شبکه ساز ها در دنیا، به تنهایی آدم های موفقی بوده اند. اما آن ها در آغاز بطور کامل متمرکز نبودند. آن ها بدنبال راهی بودند که بتوانند به دیگران کمک بلاعوض کنند. اینگونه است که بزرگترین شبکه سازهای دنیا بوجود می آیند.

۱۸٫ مبارزه با ترس:

ما در زندگی زمان بسیار زیادی را در ترس سپری می کنیم. معمولا خیلی نگران و دلواپس آینده میباشیم تا حدی که فراموش می کنیم از زمان حال خود لذت ببریم و این ترس از پیشرفت در ذهن ناخودآگاه ما نقش خواهد بست. مبارزه با ترس یکی از مهمترین عادت های زندگی میباشد که کاملا دست یافتنی و قابل توسعه است. هر روز سعی کنید یک کاری که انجام آن برایتان آسان نیست را انجام دهید و با ترس هایتان روبرو شوید. با آدم ها غریبه صحبت کنید، از کسی تعریف و تمجید کنید یا در مورد چیزی که ناراحتتان می کند، حقیقت را عنوان کنید.

۱۹٫ اقدام به عمل:

اقدام به عمل، یکی از کلیشه ترین جملاتی میباشد که بارها و بارها شنیده ایم ، اما باز هم در انجام آن با شکست روبرو می شویم. در حقیقت، همیشه برعکس عمل می کنیم – در انجام کارها تعلل می کنیم- ما به علت های مختلفی نمی توانیم کاری که می خواهیم را انجام دهیم و در نتیجه در مسیر پیشرفت با شکست روبرو شده و نمی توانیم به اهدافی که در نظر داشته ایم برسیم. بهترین راه برای غلبه بر به تعویق افتادن کارها، یک قانون ۱۵ دقیقه ای میباشد. یک کاری که مدت هاست قرار بوده انجام بدهید اما موفق به انجام آن نشده اید را انتخاب کنید، گوشی تلفن همراه خود را برداشته و تایمر آن را برای ۱۵ دقیقه تنظیم کنید، سپس سعی کنید آن کار را در این بازه زمانی انجام دهید. با این کار در قدم اول، شما توانسته اید که قدمی برای انجام این کار بردارید و در قدم دوم توانسته اید در مدت زمان ۱۵ دقیقه برای انجام آن کار تلاش کنید و از این طریق می توانید در بهبودی روند انجام آن کار ایجاد کنید.

۲۰٫ از یک برنامه پیروی کنید:

داشتن پلن و برنامه برای انجام کارها، بخش جدایی ناپذیر هر شخص کارآفرین میباشد. داشتن پلن تنها برای اهداف بلند مدت مناسب نیست بلکه برای هرکاری که در طول روز انجام می دهید مناسب میباشد. اما برای انجام این کار باید از یک پلن دقیق و با جزئیات استفاده کنید. بدون برنامه مدون، معمولاً در رسیدن به اهدافمان با شکست روبرو خواهیم شد. بدون اینکه بدانیم چگونه می توان از نقطه A به نقطه B رسید، پیدا کردن مسیر امری بس دشوار میباشد. اما وقیت یک برنامه مدون برای روند پیشرفت خود تهیه کنید، خواهید توانست به اهداف خود برسید.

۲۱٫ تقویت تفکر مثبت:

خوبی، خوبی را جذب میکند. وقتی که منفی فکر کنیم، تمام چیزهای منفی را به سمت خود جذب خواهیم کرد و بر عکس، زمانی که مثبت فکر کنیم، تمام چیزهای مثبت را به سمت خود جذب خواهیم کرد. سخت میباشد که همیشه مثبت فکر کنیم و معمولا تمایل ما بیشتر به سمت افکار منفی است. اما، داشتن افکار مثبت یکی از مطمئن ترین مسیرها برای رسیدن به اهداف است. چشم پوشی از کسانی که توانایی های شما را نادیده می گیرند و تمرکز بر روی چیزهایی که دوست دارید و مثبت ماندن با وجود تمامی نکات منفی، بدون شک یک شروع خوب برای یک موفقیت بزرگ خواهد بود.

۲۲٫ مطالعه

چه روزنامه بخوانید، چه اخبار اقتصادی، یک رمان، یک کتاب تخیلی یا هر چیز دیگری که دوست دارید، مهم این است که برای مطالعه زمان بگذارید. مطالعه یکی از مهمترین عادت ها در بهبود شیوه زندگی است و نباید هرگز تنها به گوش دادن به فایل های صوتی یا تماشای فیلم اکتفا کنید. مطالعه میتواند به شما در کشف دنیای جدیدی کمک کند. شما را با افکار و چیزهایی که قبلا از آن ها اطلاع نداشتید، آشنا سازد. همچنین مطالعه یک روش بینظیر در آموزش به خود و ایجاد سرگرمی میباشد.

۲۳٫ به اندازه کافی استراحت کنید:

همانگونه که مهم است صبح ها زود از خواب بیدار شوید، به اندازه کافی استراحت کردن هم بسیار مهم میباشد. شاید حفظ تعادل در این خصوص کار سختی باشد، بخصوص اگر دارای فرزند یا دو شغله باشید، یا تعهداتی دیگری نظیر این موارد. با این وجود، اگر به سلامتی خود و بدون شک رسیدن به موفقیت های آینده اهمیت می دهید، باید شب بین ۶ تا ۸ ساعت بدون وقفه بخوابید. اگر مشکل بی خوابی دارید، قبل از خواب از خوردن قهوه یا نوشیدنی های الکلی بپرهیزید. مصرف دخانیات، خوردن شکر بیش از حد معمول یا مصرف دیگر مواد مضر برای بدن، در افزایش بی خوابی تاثیرگذار میباشد. مصرف این موارد را از برنامه روزانه خود حذف کنید تا شب ها راحتتر به خواب بروید.

۲۴٫ ثبت افکار خود:

ثبت افکارمان در بازتاب این که شخصیت واقعی ما چیست و چه کاری در طول زندگی کرده ایم، بسیار مفید میباشد. زمان به قدری به سرعت در حال گذر است که ممکن است به راحتی کارهایی که حتی چند ماه پیش انجام می دادیم را فراموش کنیم. نوشتن جزئیات در مشخص شدن اهدافمان در زندگی و یادآوری درس های زندگی کمک می کند و حتی تا حدی مفرح بخش نیز می باشد. سعی کنید به نوشتن افکار و تجربه های روزانه خود عادت کنید. آن ها را با اهداف، امیدها و آرزوهای خود ادغام کنید، آینده زندگی خود را تجسم کرده و یافته های خود را بنویسید، بعد از مدتی به نوشته های خود مراجعه کنید و آن ها را بخوانید، خواهید دید که پنجره های جدیدی از امید و انگیزه در مسیر شما باز خواهد شد.

برای برقراری ارتباط با روانشناس خوب در کرج با شماره ۰۲۶۳۲۲۸۵۰۸۵ تماس حاصل فرمایید.
برای خواندن آخرین مقاله درمورد ” چگونه مرگ عزیزانمان را تحمل کنیم؟ ” اینجا کلیک کنید.
چگونه مرگ عزیزانمان را تحمل کنیم؟

چگونه مرگ عزیزانمان را تحمل کنیم؟

چگونه مرگ عزیزانمان را تحمل کنیم؟

روانشناس خوب در کرج کنار آمدن با مرگ عزیزان یکی از دشوارترین کارهای دنیاست که معمولاً برای آن آمادگی ندارید. همانگونه که انسانها با هم متفاوت هستند، مرگ آنها هم متفاوت میباشد. تنها نقطه اشتراک همه انسانها این است که همه روزی می‌میرند.

۱) خیلی‌ها نمی دانند به فرد داغدیده چه باید بگویند. واکنش افراد به مرگ متفاوت میباشد. بعضی افراد خیلی حرف می‌زنند، بعضی‌ها خیلی کم حرف می‌زنند و یا حرف‌های نادرست می‌زنند. بعضی وقت‌ها وقتی کودکی فوت می‌کند، به والدین داغدیده او برای دلداری می‌گویند که باز هم می‌توانید بچه دار شوید اما کسی که فرزندی را از دست داده باشد می‌داند که هیچ بچه ای را نمیتوان با بچه ای دیگر جایگزین کرد. بعضی وقت‌ها هم افراد خوش نیت می‌گویند که مرگ خواست خداست و فرد متوفی الان در بهشت خداوند میباشد. شاید این درست باشد اما احتمالاً آن چیزی نیست که آنموقع بخواهید بشنوید. سعی کنید از حرف‌های دیگران ناراحت نشوید و یادتان باشد که بقیه فقط قصد دلداری شما را دارند نه چیز دیگر.

۲) باید مراحل مختلف سوگواری را تجربه کنید تا بتوانید مرگ آن عزیز را بپذیرید. مهمترین مشکلاتی که افراد دچار می‌شوند، انکار، خشم، و تنهایی میباشد. وقتی مرگ عزیزی ناگهانی باشد واکنش معمول عدم باور آن است. وقتی می‌دانید که کسی در بستر مرگ است و به‌اندازه ی کافی وقت داشته اید که خود را از لحاظ ذهنی برای مرگ آن عزیز آماده کنید، احتمالاً این مرحله که مرحله انکار است را موقع شنیدن خبر بیماری یا آسیب دیدگی او از سر گذرانیده اید. بعضی‌ها تصور می‌کنند که دیدن جسد به آنها حس نزدیکی به مرحوم را می‌دهد اما خیلی‌های دیگر از آن احساس ناراحتی می‌کنند. مهم میباشد که به احساسات دیگران حساس باشید اما باید راهی را بروید که احساس می‌کنید برایتان بهتر میباشد. مهم نیست که محیط و شرایطتان چطور باشد، غم و سوگواری احساسات مختلفی ایجاد می‌کند که همه آنها را باید قبول کنید.

۳) لازم نیست آنرا به تنهایی تجربه کنید. حتی اگر دوستان یا خانواده تان ندانند که چه باید به شما بگویند، اما مطمئناً نیتشان خیر میباشد. گاهی اوقات فکر میکنم که در دنیای امروز به‌اندازه کافی به اتفاقات مهم زندگیمان توجه نداریم. به نظر می‌رسد که انتظار می‌رود که با هر اتفاقی که برایمان می‌افتد کنار بیاییم و از آن رد شویم. همه ما انسانهای متفاوتی میباشیم. واکنش‌های ما به مرگ کاملاً متفاوت است. وقتی کسی قصد کمک کردن به شما را داشت، کمک او را بپذیرید. اجازه ندهید دیگران به شما بگویند که کی باید از این واقعه عبور کنید. شما تنها کسی هستید که خوب می‌دانید احساستان چگونه میباشد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

۴) کاملاً طبیعیست که از دست خدا عصبانی شوید. مرگ گاهی اوقات ایمان مومن ترین افراد را هم می‌لرزاند. وقتی آدم‌ها دچار بیماری‌های سختی میشوند یا در سن کم فوت می‌کنند، گاهی اوقات از خدای خود می‌پرسید چرا باید اتفاقات بد برای آدم‌های خوب بیفتد؟ قصدمان نیست که سر این سوال بحث کنیم فقط می‌خواهم بگویم که چنین احساساتی کاملاً طبیعی میباشد. باید قبل از اینکه به مرحله پذیرش برسید، مرحله انکار و خشم را پشت سر بگذارید.

۵) اگر همسرتان فوت کند، تا یکسال تغییر شگرفی صورت ندهید. روانشناسان عقیده دارند که یک سال اول پس از مرگ یکی از عزیزان سخت ترین سال شما میباشد. چون در این سال مراحل مختلفی را پشت سر می‌گذارید و برای گرفتن تصمیمات مهم آمادگی ذهنی و حساسی ندارید. توصیه ما این میباشد که هر کاری که باید را انجام دهید اما تا می‌توانید از ایجاد تغییرات بزرگ در زندگیتان خودداری کنید.

۶) گاهی اوقات مرگ خانواده‌ها را از هم دور می‌کند تا نزدیک. بعد از مرگ یکی از عزیزان، اعضای خانواده احساساتشان را درون خودشان می‌ریزند. خیلی‌ها ممکن است احساس کنند که با آنها بدرفتاری شده، تنها گذاشته شده‌اند، عصبانی میباشند، یا دچار سوء تفاهم شوند. در اینگونه مواقع چون اکثراً هر کس به فکر نیازهای خودش است، مسائل مهم نادیده گرفته می‌شود. مراسم ختم زمان خوبی برای وفق دادن توقعاتتان است. شما خانواده تان را می‌شناسید. از آنها انتظار کاری که توان انجام آن را ندارند، نداشته باشید. اگر بحثی پیش آمد، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید. معمولاً راضی کردن همه افراد غیرممکن است.

۷) وقتی برای مرگ عزیزی سوگواری می‌کنید، اول به فکر مراقبت از خودتان باشید. وقتی با مرحله انکار و خشم کنار آمدید، ناراحتی و تنهایی شروع می‌شود. کسی ک عادت داشتید با او وقت بگذرانید دیگر پیشتان نیست. دلتنگ شدن برای آن فرد کاملاً طبیعی میباشد. فراموش کردن اتفاق خیلی سخت است و نمی توانید به راحتی از آن عبور کنید. بلافاصله بعد از مرگ دوستان و خانواده تان دست کمک به سمتتان دراز می‌کنند اما با گذشت هفته‌ها و ماه‌ها خودتان را تنها می‌یابید. بااینکه نزدیکانتان می‌توانند کمکتان کنند اما بعضی کارها را باید خودتان به تنهایی انجام دهید. مهمترین کاری هم که باید انجام دهید مراقبت از خودتان است. این درست همان زمانی است که نیازهای خودتان را جلوتر از بقیه ببینید.

۸) در سوگواری درخواست کمک طبیعی میباشد. گاهی اوقات ایمان به خدا، عشق به خانواده، و همیاری دوستان کافی نیست. بعضی وقت‌ها لازم می‌بینید با یک مشاور، روانشناس یا مربیتان صحبت کنید. مشاوره به شما برای راحت‌ترگذر کردن از مراحل سوگواری کمک زیادی می‌کند. خیلی از افراد هم با نوشتن خاطرات روزانه یا نوشتن نامه‌هایی به فرد مرحوم خود را خالی می‌کنند. هدف بیرون ریختن احساسات ناسالم است. هر کس متفاوت است و راه متفاوتی را برای این منظور انتخاب می‌کند.

فکر می‌کنم وقتی یکی از عزیزانتان ر ا از دست می‌دهید، باید ببینید که چطور می‌توانید با حفظ یاد و خاطره فرد مرحوم، دوباره به زندگی شاد سابق خود برگردید. کنار آمدن با مرگ با گذشت زمان آسانتر می‌شود. آخر سر به نقطه ای می‌رسید که از خودتان می‌پرسید از این تجربه چه درسی می‌توانید بگیرید. آماده شدن برای مرگ همیشه ممکن نیست اما وقتی به یک سن خاص می‌رسید باید تصمیمات مهمی در زندگیتان بگیرید. آیا وصیتی دارید؟ دوست دارید مراسم ختمتان به چه شکل باشد؟

وقتی با مرگ یکی از عزیزان دست و پنجه نرم می‌کنید زمان خوبی میباشد که مرگ خودتان هم بیندیشید. کار آسانی نیست اما اگر خودتان اینکار را نکنید، کس دیگری اینکار را برایتان می‌کند. از دست دادن یک عزیز خیلی دشوار است اما سخت‌تراین است که خودش کاری برای آماده کردن خود برای آن نکرده باشد. باید همه چیز را از قبل پیشبینی کنید. اینکار باعث می‌شود بعد از مرگتان کار بازماندگانتان ساده‌ترشود.

همچنین شما میتوانید با مراجعه به روانشناس خوب در کرج از یک مشاور خوب کمک بگیرید.
چگونه دیگران را ببخشیم؟

چگونه دیگران را ببخشیم؟

چگونه از شر این کینه ای که دل ما را می رنجاند خلاص شویم؟

چگونه دیگران را ببخشیم؟ حرفی کلیشه‌ای میباشد اینکه اگر دیگران را ببخشیم خودمان راحت تر می شویم. اما حقیقت آن هم این میباشد اگر خودمان را به یک بالون تشبیه کنیم برای اینکه این بالن بتواند بالا برود نیاز دارد که شن های سنگین را به زمین پرتاب کند و خودش را سبک بکند. ما کاری بر این نداریم که آن شخص چقدر ما را ناراحت می کند چیزی که می دانیم این است  اگر در وجود ما کینه بماند ‌نمی‌توانیم پرواز کنیم و نمی‌توانیم اوج بگیریم .

مرحله اول ترمز دستی نفرین:

حتما همواره برای کسانی که ما را اذیت کردند و ما را ناراحت کردند و دل ما را شکستند شکست و ضرر  و ناراحتی می خواهیم. کسی که به ما خیانت کرده برایش از صمیم قلب درد های به مراتب بیشتر از دردی که به ما زد می‌خواهیم. دوستان خوبم خوب توجه بکنید اگر برای کسی ضرر بخواهیم اگر برای کسی اتفاق منفی بخواهیم قبل از اینکه این انرژی منفی ما به آن برسد در درون ما تولید شده است. بطور مثال فرض کنید شما می خواهید کثافتی که بر روی زمین میباشد را به کسی که به شدت از آن ناراحت و عصبانی میباشید پرتاب کنید. اتفاقی که می‌افتد این است ابتدا دست های خودتان کثیف میشود. یاد داستانی افتادم که خالی از لطف نیست روزی پیرمردی از دست یک کودک عصبانی شد و گفت که گوش هایت را میگیرم و دور شهر می چرخانم. کودک بازیگوش جواب داد اگر مرا دور شهر به چرخانی خودت هم با من دور شهر می چرخی. پس نتیجه میگیریم ترمز دستی نفرین و انرژی منفی برای افرادی که ما را ناراحت کردند باید کشیده شود.

 

مرحله دوم دفترچه جادویی:

برای اینکه بتوانیم دیگران را ببخشیم باید برای آنها دعای خیر کنیم . چقدر زیبا میگه خانم کاترین پاندر هر کس بیشتر تو را آزار می‌دهد بیشتر به دعای خیر تو نیاز دارد. یک دفترچه بخرید و شروع کنید برای کسانی که شما را میرنجانند خیر و برکت بخواهید. یکی از سخت ترین کارهای زندگی همین میباشد. اینکه بتوانیم دیگران را ببخشیم. بخشیدن بدین معنا نیست که بی خیال دردی شویم که آنها به جان ما وارد کردند. بلکه تبدیل درد به نقطه قوت و یک خاطره خوب تعریف بخشش میباشد. کسی که به شما خیانت کرده اکنون در دفترچه شما و از طرف شما دعای خیر می شود. این اتفاق باید بیفتد تا شما سبک شوید. تا شما پرواز کنید. برای اینکه دیگران را ببخشید باید روزانه ۵ تا ۱۰ مورد بصورت دقیق برای آن افراد انرژی مثبت و دعای خیر داشته باشید. باید باید باید باید در دفترچه شما دعای خیرتان نوشته بشود.

چگونه دیگران را ببخشیم؟

برای خواندن آخرین مقاله درمورد اگر خیانت دیدیم چه کنیم؟ اینجا کلیک کنید.

روانشناس خوب در کرج

روانشناس خوب

تعریف روانشناسی:

روانشناس خوب در کرج : علمی میباشد که رفتارها و فرآیندهای ذهن انسان را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد. علم روان‌شناسی موضوعاتی همچون عملکرد ذهن ، احساسات ، شناخت ، عواطف ، ادراک ، تمرکز ، روابط بین فردی و اجتماعی ، روابط خانوادگی ، شخصیت شناسی و رفتارهای فرد را هم در بر میگیرد.

به چه کسی روانشناس گفته میشود؟

دکتر روانشناس دارای تخصص های گوناگون و مهارت های متفاوتی از جمله:

  • متخصص زنان،
  • مردان، خانواده،
  • روانسنجی

و ویژگی های آنها، دکتر روانشناس ازدواج، از قبل تا بعد از آن و همچنین متخصص تربیت و آسیب های کودکان میباشد، که این مهارت ها کاملا متفاوت با رشته ها و تخصص های بالا می باشد.

مزایای استفاده از یک مشاور با تخصص دکترا به شما این امکان را میدهد تا به راحتی و به صورت علمی با شما برخورد بشود و مشکل شما به سادگی حل شود.

روانشناس باید چه ویژگی هایی شخصیتی داشته باشند:

سلامت روانی:

او از سلامت روانی برخوردار باشد و به سلامت خود اهمیت بدهد چون دیدگاه مردم به روانشناس این میباشد که او باید خود از هرگونه خشم و حالت های تهاجمی به دور باشد وگرنه چگونه می توان به او اعتماد کرد.

علاقه وی به یادگیری علم روانشناسی روز:

یک روانشناس خوب باید علم و آگاهی خود را نسبت به مسائل روز دنیا افزایش بدهد که این آگاهی ها را می تواند از انجمن روانشناسی آمریکا و یا منابع دیگر کسب بکند.

او نباید خود را به دانستنی های قبلیش محدود کند چون با پیشرفت علم و صنعت و ماشینی شدن جامعه کنونی، رفتار و کردار و طرز تفکر انسان ها نیز دستخوش تغییر و تحول شده.

وظایف روانشناس:

روانشناس با به کارگیری روش های آموزشی و روان درمانی بیماری های روانی شامل اختلالات شخصیتی ، وسواس ، اضطراب ، خشونت ،پانیک ، پوبیا  را درمان می کند.

یک روانشناس علاوه بر درمان قادر به مشاوره های تحصیلی ، شغلی ، ازدواج ، کودک می باشد.

روانشناس به تعلیم و تربیت و آموزش شیوه های صحیح تفکر و رفتار می پردازد.

۱-راهنمایی:

راهنمایی در عرصه ی روانشناسی سه وی‍ژگی دارد:

  • ۱) راهنمایی شغلی
  • ۲) راهنمایی کودک
  • ۳) راهنمایی آموزش.

در این روش معمولا مراجعه کننده پرسش هایی دارد که روانشناس به آنها جواب می دهد و در موارد ضروری توصیه هایی میکند که از سوی مراجعه کننده پذیرفته می شود، لذا برای حل مشکلات اساسی و پیچیده روانشناختی روش متناسبی نمی باشد.

روانشناس خوب در کرج

۲-مشاوره:

مشاوره یک فرآیند کمکی و تعاملی یاورانه میباشد که از طریق رابطه ای بین دو نفرکه مشاور و مراجع می باشند انجام می گیرد.

در این رابطه، روانشناس با داشتن مهارت ها و آگاهی های علمی و حرفه ای تلاش میکند مراجع را با روش هایی منطبق بر نیازمندی هایش یاری کند.

تا هر چه بیشتر درباره ی خود بیاموزد و بینشی را که به این طریق درباره ی خود کسب می کند در رابطه با هدف های معین، واقع بینانه، ادراک شده بطور مؤثری مورد استفاده قرار دهد و در نتیجه فردی سعادتمند و عضوی سازنده برای جامعه باشد.

۳-روان درمانی:

مهمترین نوع مداخلات روانشناختی میباشد که در زمینه اختلالات و بیماری های روانی بکار گرفته می شود.

روان درمانی فعالیتی هدفمند ، تخصصی و بسیار حساس میباشد که نیازمند آموزش، هنر درمان، مهارت و تسلط خاص میباشد.

مانند روان درمانی وسواس یا افسردگی. نکته قابل ذکر این میباشد که مداخلات روانشناختی و اثر بخشی آنها در یک جلسه امکان پذیر نمیباشد و نیازمند تعداد جلسات متداول می باشد، حتی در بسیاری از موارد، جلسات پیگیری بعد ازپایان دوره هم ضروری است.

لذا دیدگاه پزشکی به فعالیت روانشناسان بدین ترتیب میباشد که پس از یک معاینه نسخه ای بصورت دستورات درمانی ارائه گردد و در یک یا دو جلسه پایان یابد مسلما دیدگاهی غیر علمی و غیرروانشناختی میباشد.

روانشناسی بالینی چیست؟

رشته ای از روان‌شناسی میباشد که به فهم، پیش‌بینی و بهبود نابهنجاری ها، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در بخش وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان نقش دارد کاربردهای چند‌گانه آن شامل:

  1. ارزیابی و تشخیص،
  2. مداخله و درمان،
  3. مشاوره،
  4. آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها،
  5. پژوهش و مدیریت.

عمده کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش میباشد .

اکثریت روانشناسان در این رشته مشغول به کار هستند

. یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان معضلات رفتاری و عاطفی میباشد.

مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتارهایی که منجر به جرم می شود، اعتیاد به داروها، عقب‌ماندگی ذهنی، جدال های زناشویی و خانوادگی، و سایر معضلات کم سازگاری.

روان‌شناسی بالینی می‌تواند در تیمارستان ، دادگاه‌های کودکان یا ارگان های نظارت بر تبهکاران ، درمانگاه‌های بهداشت روانی، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی، رابطه تنگاتنگی داشته باشد.

منبع: کانون مشاوران ایران

روانشناس خوب در کرج

تمرین افزایش اعتماد به نفس

تمرین افزایش اعتماد به نفس

تمرین افزایش اعتماد به نفس

۱. از تلقین‌های مثبت استفاده بکنید:

برای افزایش اعتماد به نفس از تلقین های مثبت استفاده کنید. جملات مثبت تاکیدی مانند: “من ارزشمندم”، ” من رهبر عالی ای هستم” ، “من انسانی دوست داشتنی هستم” ذهن شما را مجدد برنامه ریزی می‌کند.

جمله ی دلخواه خود را بنویسید و هر روز صبح یا قبل از خواب تکرار کنید یا در جایی قرار دهید که همیشه می‌بینید. اگر دوست دارید آنها را روی آینه اتاقتان بنویسید.

کلمات بهتری برای توصیف‌ خود استفاده بکنید. این کلمات باعث می‌شوند که بر قدرت درونی شما افزوده بشود.

• جهان و کائنات حامی من و اهداف من میباشد.
• هر روز اعتماد به نفس من بالاتر از روز قبل می‌رود.
• من فردی دوست داشتنی میباشم و دیگران در برخورد با من احساس راحتی می‌کنند.
• من براحتی مطالبی را که برای پیشرفت نیاز دارم یاد می‌گیرم.
• من انسان ارزشمندی ام.
• هر روز رشد می‌کنم و موفق‌تر از قبل می‌شوم.

خودتان را با کلمات مثبت و انرژی‌بخش تعریف بکنید. این کار بسیار جذاب میباشد و اگر به این کار ادامه دهید، می‌تواند جنبه‌هایی جدیدی از خودتان، را به شما نشان دهد.

خود را با چه صفات مثبتی تعریف می‌کنید: خلاق، آرام، انعطاف‌پذیر، پرانرژی، اهل مطالعه، دقیق ، فعال ، خلاق

مدیریت گفتگوی درونی یکی از راه‌هایی میباشد که شما را در مسیر موفقیت نگاه می‌دارد. افکار منفی منعکس‌کننده توانایی‌های واقعی شما نیست، پس اجازه ندید این افکار مانع شما شوند. وقتی بطور آگاهانه به خودتان تلقین کنید “من می‌توانم در این کار موفق شوم” شانس خود را به مقدار زیادی افزایش می‌‌دهید.

تمرین افزایش اعتماد به نفس

۲. وانمود کن تا به دست بیاری:

وقتی طوری رفتار کنید که گویی اعتماد به نفس دارید به‌ تدریج این احساس به شما القاء می‌شود که واقعا چنین میباشد. به هر آنچه فکر کنید ذهن تمایل پیدا می‌کند آن را یک حقیقت بداند.

اگر به‌ دنبال افزایش اعتماد به نفستان هستید، مثل اشخاصی رفتار کنید که اعتماد به نفس دارند. شاید در ابتدا خنده‌دار یا عجیب باشد اما اجازه ندهید که این افکار مانع شما شود.

زمانش رسیده که خود را همان‌طور که واقعا می‌خواهید باشید در ذهن مجسم کنید. خودپنداره‌ای که از خود دارید در افزایش اعتماد به نفس شما بسیار تاثیرگذار میباشد . تصویری دوست داشتنی از خودِ موفق‌تان در ذهن نگاه دارید. هر روز زمانی را به مرور این تصویر ذهنی اختصاص دهید.

تجسم می‌تواند همان مدار عصبی را فعال کند که به هنگام انجام کاری در واقعیت فعال می‌شود. بنابراین اگر می‌خواهید به خودتان کمک بکنید، خود را با اطمینان و آرامش در حال انجام کاری که می‌خواهید تصور کنید. اگر باید سخنرانی کنید چند بار آن را تمرین کنید. این کار تفاوت‌های زیادی در نتیجه ایجاد می کند.

هر چقدر بیشتر تمرین کنید اعتماد به نفس شما افزایش پیدا می‌کند. تصمیمی شجاعانه بگیرید تا نسبت به قدرتی که به شما توان پیگیری بزرگترین آرزوهای‌تان را می‌دهد تردید نداشته باشید.

۳. به ظاهر خودتان توجه داشته باشید:

نوع لباس پوشیدن نشانه گویایی از وضعیت درونی افراد است. بخوبی نشان می‌دهد که آیا فردی هستید که به خود بی‌توجهی میکنید یا به دنبال جلب توجه هستید.

برای افزایش اعتماد‌به‌نفس، به ظاهرتان وابسته نباشید اما بدون لباس‌های مناسب اعتماد به نفس شما کاهش می‌یابد. متناسب با موقعیت و شرایط، لباسی برازنده و ساده به تن بکنید.

توجه به نوع پوشش و ظاهر در اعتماد به نفس مهم است و مهم‌تر از آن توجه به سلامت و نوع تغذیه.

با تغذیه سالم و ورزش شاداب‌تر خواهید بود. وقتی که به جسم خود احترام می‌گذارید اعتماد به نفس شما بیشتر می‌شود. علاوه بر آن تناسب اندام بهتری پیدا می‌کنید که باز هم از عوامل تاثیرگذار بر اعتماد به نفس میباشد.

تحرک داشته باشید. برخلاف انتظار وقتی تحرک بیشتری دارید انرژی بیشتری در خود احساس می‌کنید. راکد بودن باعث احساس کسالت و افسردگی می‌شود.

برای راحتی کار می‌توانید فردی که اعتماد به نفس دارد را الگوی خود قرار دهید. حالت بدن او چگونه است؟ چگونه حرف میزند؟ حالت چهره‌ او چگونه است؟ وقتی حالت یک فرد متقتدر را می‌گیرید، تفکر و احساسی همانند او پیدا خواهید کرد.

وقتی حالت فیزیکی تغییر ‌کند، حالات ذهنی و روحی نیز به دنبال آن تغییر می‌کند. قرار دادن خودتان در “موضع قدرت” باعث آزاد شدن تستوسترون می‌شود که سوختی برای شجاعت و سرزندگی میباشد.

تمرین افزایش اعتماد به نفس

۴. روحیه خودتان را حفظ کنید:

اولین کسی که از آن نفع می‌برد خودتان میباشید. آیا زمانی که سری خمیده، شانه‌‌ای افتاده و چهره‌ای درهم دارید، احساس‌تان مشابه زمانی است که سرتان بالا است و شانه‌هایی راست و لبخندی بر لب دارید. وقتی راست قامت می‌ایستید، سیستم تنفسی‌تان بهتر عمل می‌کند و انرژی بیشتری به مغز می‌رسد و اعتماد به نفس بیشتری حس می‌کنید.

همین الان راست و کشیده بایستید، شانه‌هایتان را به عقب بدهید، سرتان را بالا بگیرید و لبخند بزنید. حرکات و رفتارتان شبیه کسی باشد که کاملا به خود اطمینان دارد. هر روز چند دقیقه درآینه نگاه بکنید و لبخند بزنید. بعد از مدتی احساس می‌کنید خود را بیشتر دوست دارید و به همین شکل پذیرای خود هستید.

۵. به دیگران کمک بکنید:

این کار نیاز به زمان و هزینه خاصی ندارد. هر کاری کوچکی از دست‌تان برمی‌آید انجام دهید. به این شکل احساس می‌کنید فرد مفیدی میباشید و تنها برای خودتان زندگی نمی‌کنید. مسئولیت‌پذیری موجب می‌شود اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. مشاهده تاثیر کارهای مثبتی که برای زندگی خود و دیگران انجام داده‌اید، ذهنیت مثبتی نسبت به خود در شما ایجاد می‌کند.

۶. مطالعه کردن را به بخشی از زندگی خود تبدیل بکنید:

مطالعه از لذت‌بخش‌ترین کارهای دنیا است. همانند نوشتن، مطالعه نیز درمانگر خوبی است. در روز زمانی را به مطالعه مفید بگذرانید. افزایش دانش و گسترش فکر، همان چیزی است که برای رشد به آن نیاز دارید. بدون مطالعه هیچ وقت نمی‌توان به یک انسان عمیق و باثبات تبدیل شد.

۷. آدم عجولی نباشید:

سرعت زندگی خود را کم کنید و از هر لحظه لذت ببرید. در حال انجام هر کاری هستید از روند آن لذت ببرید. آرام‌تر صحبت کنید و با توجه بیشتری به صحبت‌های دیگران گوش دهید. وقتی با عجله کارها را انجام می‌دهید بهره‌وری کاهش می‌یابد و احساس می‌کنید قابلیت کافی ندارید.

تمرین افزایش اعتماد به نفس

۸. خودتان را از چشم دیگران مخفی نکنید:

نحوه صحبت کردن به‌طور مستقیم با اعتماد‌به‌نفس مرتبط است. افراد خجالتی آرام‌تر صحبت می‌کنند و نمی‌خواهند در هنگام صحبت توجه‌ها را به سوی خود جلب کنند.

دفعه بعد که در جمعی بودید کمی بلندتر صحبت کنید. صدای خود را کنترل کنید و خواهید دید که چه تاثیری روی اعتماد به نفس‌تان می‌گذارد. البته صدای آرام داشتن با آرام صحبت کردن به قصد دیده نشدن تفاوت دارد.

اگر در رویدادی حضور داشته باشید در ردیف اولین می‌نشینید یا ترجیح می‌دهید که در ردیف‌های عقب قرار بگیرید؟
به احتمال زیاد مثل خیلی از افراد دیگر انتخاب شما دومی است. پشت جمعیت پنهان می‌شوید تا از شما سوالی پرسیده نشود یا از شما نخواهند روبروی جمعیت قرار بگیرید.

چه کسانی معمولا در ردیف اول جلسات یا همایش ها می نشینند؟ افرادی که خود را مهم‌تر می‌دانند یا اعتماد به نفس بیشتری دارند.

بهتر است که از منطقه راحتی خود خارج شوید و گاهی در مرکز توجه قرار گیرید. در این شرایط راهی ندارید جز اینکه اعتماد‌به‌نفس‌تان را افزایش دهید.

هنگامی که در شرایطی قرار می‌گیریم که هیچ چاره دیگری نداریم، عجیب است که چگونه به سرعت خود را با موقعیت تطبیق می‌دهیم و رفتارمان تغییر می کند.

هر فردی به روابط اجتماعی نیاز دارد زیرا باعث بهبود روحیه و رشد فکری می‌شود. فرقی نمی‌کند در چه موقعیت اجتماعی هستید همیشه فرصت‌‌های خوبی برای معاشرت بیشتر با دیگران وجود دارد. معاشرت فکر شما را باز می‌کند و از توجه بیش از حد به مسائل جزئی و پیش پاافتاده منحرف می‌کند.

۹. خودتان را دیگران مقایسه نکنید:

هر انسان موجودی کاملا مستقل از دیگران است. شما شرایط زندگی، استعداد و تفکرات ویژه خود را دارید. خود را با دیگران مقایسه نکنید چون آنها انسان‌هایی متفاوت میباشند و همه‌چیز را درباره زندگی آنها نمی‌دانید.

تنها خود را با گذشته خود مقایسه کنید. زمان کمتری را در شبکه‌های اجتماعی بگذرانید چون علاوه بر اتلاف وقت، اغلت تصویر نادرست و نمایشی از بخشی از زندگی دیگران می‌بینید و با کل زندگی خود مقایسه می‌کنید.

۱۰. همه شکست‌ها را به پای خود ننویسید:

هر کسی ممکن است در کاری به دلایلی مثل کمبود تجربه و تصمیم‌گیری اشتباه، مشکلات مالی و شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه شکست بخورد. اگر شکستی به دلیل کوتاهی شما بود که درس لازم را بگیرید. اما اگر مقصر اصلی شما نبودید، بپذیرید که نمی‌توانید کنترل تمام شرایط زندگی را به دست بگیرید.

به هر حال شرایط غیرقابل پیش‌بینی، مشکلاتی ایجاد می‌کند، با تدبیر، شرایط را ارزیابی کنید و برای شروعی جدید آماده شوید. صبور باشید، شما یک انسانید و برای رشد و یادگیری در اینجا هستید.

۱۱. زبان بدن افراد موفق را تقلید کنید:

افرادی که اعتماد به نفس دارند زبان بدن متفاوتی هم دارند. آنها قدم‌های بلندتری بر‌می‌دارند. سربالا و راست قامت هستند و به چشمان دیگران نگاه می‌کنند.

کمبود اعتماد‌به‌نفس به سرعت خود را در زبان بدن نشان می‌دهد. یک راه ایجاد اعتماد به نفس این است که زبان بدن افرادی که اعتماد به نفس دارند را تقلید کنید. شرایط بدنی به سرعت بر احساسات اثر می‌گذارند.

 

۱۲. شکرگزار باشید:

نمی‌شود که هم شکوه و شکایت کرد هم اعتماد به نفس زیادی داشت. غر زدن روی همه جنبه‌های زندگی تاثیر منفی دارد و موجب می‌شود داشته‌های زندگی‌ را نبینید. اگر توجه خود را روی ثروت‌های مادی و معنوی زندگی‌ بگذارید بعد از مدتی از وجود این همه نعمت شگفت‌زده خواهید شد و دیگر آنها را امری بدیهی نمی‌پندارید.

خوش‌بینی اساس یک زندگی موفق است. یاس، رغبت زندگی را کاهش می‌دهد. هر روز به دنبال نکته های مثبت باشید و از زندگی که به شما داده شده استفاده کنید.

۱۳. بر نقاط قوت خود تمرکز کنید:

اگر تمرکزتان بر کمبودها باشد دیر یا زود اعتماد به نفس‌تان را از دست می‌دهید. اگر این تصور را دارید که همه ی کارها را اشتباه انجام می‌دهید یا شکست‌های زیادی خورده‌اید، اعتماد به نفس شما باید از کجا ایجاد شود؟

به جای فکر کردن به اینکه در چه کارهایی خوب عمل نمی‌کنید، روی نقاط قوت خود تمرکز کنید. ممکن است در سخنرانی، آشپزی یا تجارت عملکرد خوبی داشته باشید.

به این باور برسید که خوب و ارزشمند هستید. افزایش اعتماد به نفس بدون تمرکز بر نقاط‌ قوت امکان‌پذیر نیست.

۱۴. شاد باشید:

حال خوب می‌تواند اعتمادبه‌نفس را تقویت کند. همه چیزهایی که باعث تقویت روحیه شما می‌شوند یادداشت کنید. (یک موسیقی خاص یا نقل قولی الهام بخش) همانطور که به سمت اهداف خود حرکت می‌کنید از آنها به نفع خود استفاده کنید.

وقتی یک فرد شاد و سرحال را می‌بینید در ابتدا چه برداشتی دارید؟

چه زندگی خوبی دارد که همیشه شاد است و غمی ندارد. ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود قضاوت نکنید. چه بسا که نادیده زندگی آنها بیشتر درگیر مشکلات باشد.

همیشه به یاد داشته باشید فردی که همیشه شاد و راضی به نظر می‌رسد، شاد بودن را انتخاب کرده است. اما یک فرد شاد چگونه به خوبی از پس کنترل هیجانات برمی‌آید؟

این افراد ارتباط خوبی با هیجانات و احساسات خود برقرار کرده‌اند، در حقیقت هوش هیجانی بالایی دارند. کنترل کردن احساسات به معنای سرکوب کردن آنها نیست بلکه شناخت منشاء به وجود آمدن آنها است. درگیر احساسات خود نشوید بلکه بیننده آنها باشید و ببینید که چه پیامی برای شما دارند.

۱۵. به دنبال جلب رضایت دیگران نباشید:

همانگونه که شما اختیار تام دارید تا همه را به یک اندازه دوست نداشته باشید، دیگران هم این اختیار را دارند. با خود تکرار کنید: من مسئول طرز تفکر دیگران درباره خودم نیستم.

هر کاری را که درست و صحیح می‌دانم انجام می‌دهم. هراس طرد شدن ممکن است شما را از بسیاری از کارها بازدارد، چون تمام انرژی شما صرف این می‌شود که دیگران چه فکر می‌کنند؟ دیگران هر فکری می‌توانند بکنند اما شما زندگی خود را دارید. شما یک‌بار زندگی می‌کنید پس آن را برای خودتان زندگی کنید.

تمرین افزایش اعتماد به نفس

۱۶. هدفمند باشید:

باری به هر جهت بودن انگیزه را کاهش می‌دهد چون احساس می‌کنید فرد کارآمدی نیستید. اهداف کوتاه مدت و بلند مدت برای خود تعریف کنید و هر روز قدمی در این راه بردارید.

این هدف باید خواسته قلبی شما باشید نه آنچه فکر می‌کنید با آن بهتر پذیرفته می‌شوید. هدف واقعی، اشتیاق درونی شما را افزایش می‌دهد و میل بیشتری برای شروع پیدا می‌کنید. همچنین در تعیین اهداف نسبت به امکانات و شرایط زندگی واقع بین باشید.

۱۷. تعریف و تمجید را قبول کنید:

تصور کنید که شخصی به شما می گوید واقعا زیبا شده‌اید. جواب شما به او چیست؟

” ممنونم اما …” ، ” اوه نه، اینجوری ها هم که میگی نیست”

اغلب افراد به ندرت تعریف و تمجید را قبول می‌کنیم و امایی در آن نمی‌آوریم. وقتی شخصی از شما تعریف می‌کند، چون واقعا این نظر را داشته است، تمجید را بپذیرید و باور کنید.

تمرین افزایش اعتماد به نفس

۱۸. از کمال‌گرایی اجتناب کنید:

اگر قصد شما کمال است، پس برای ناامیدی و یاس تلاش می‌کنید. بسیار دشوار است (اگر غیرممکن نباشد) که بخواهید در همه چیز عالی و بی نقص باشید. همیشه می‌توانید پیشرفت کنید و بهتر و بیشتر باشید اما کمال‌گرایی چیز دیگری است.

این هدف را کنار بگذارید که هر کاری را بی عیب و نقص انجام دهید و از‌ هر‌لحاظ کامل و تمام‌عیار باشید. به افرادی که در اطرافتان اعتماد به نفس دارند توجه کنید، آیا آنها از هر نظر بی نقص هستند؟

بیشتر خود را دوست داشته باشید و برای کمبود‌ها و اشتباهات‌ صبر بیشتری از خود نشان دهید.

 

۱۹. از آنچه تاکنون بدست آورده‌اید خشنود باشید:

اینکه چقدر احساس موفقیت می‌کنید در اعتماد‌به‌نفس شما دخیل است. مهم نیست که الان در کجا هستید اما می‌توان ضمانت کرد بیشتر از آنچه فکر می‌کنید به دست آورده‌اید. فراموش نکنید چقدر راه را تاکنون پشت‌سر گذاشته‌اید و چه چیزهایی به دست آورده‌اید. اعتماد‌به‌نفس پایین باعث می‌شود به آینده نگاه کنید و خودتان را با آن نسخه بهتر از خود مقایسه کنید.

برخی افراد حتی اگر حجم زیادی از کار را انجام داده باشند، باز هم چشم‌شان به گوشه‌ای از کار است که انجام نشده است. رویه را تغییر دهید. وقتی توجه شما روی بخش‌هایی از کار است که به اتمام رسیده است احساس خوبی پیدا می‌کنید. به این شکل انرژی و اعتماد به نفس لازم برای ادامه کار را پیدا می‌کنید. هر پیشرفت کوچک را به خود یادآور شوید.

اعتمادبه‌نفس بخش مهمی از موفقیت است و هر موفقیتی هرچند کوچک می‌تواند به بهبود اعتماد به نفس کمک کند. قدم‌های کوچک اما پیوسته بردارید و قبل از رفتن به هدف بعدی، هر موفقیت را ببینید و از آن لذت ببرید.

۲۰. اهداف واقع بینانه‌ای برای آینده انتخاب کنید:

تکنیک دیگری برای تقویت  اعتماد به نفس، راه اهداف کوچک است. اگر در چند ماه گذشته روی هدفی بزرگ و چالش‌برانگیز کار کرده‌اید، احتمالا پس از اینکه می‌بینید به آنچه مدنظرتان بوده نرسیده‌اید، احساس خستگی می کنید. یک راه عالی برای غلبه بر این احساس این است که گام‌های کوچکتری به سوی اهداف بزرگ بردارید. دستیابی به اهداف کوچک باعث می‌شود که اعتماد‌به‌نفس شما بازگردد. یک هدف واقع‌بینانه همراه با یک برنامه‌ریزی درست و منطقی چیزی است که همه از عهده آن بر‌می‌آیند. زمان بعدی که به موفقیت کوچکی رسیدید به خودتان تبریک بگویید. زندگی خود را با موفقیت‌های کوچک و ادامه‌دار پر بکنید و در مقابل، این موفقیت‌ها به شما اعتماد به نفس کافی می‌دهند.

تمرین افزایش اعتماد به نفس

برای خواندن آخرین مقاله درمورد ۱۰ویژگی همسر خوب اینجا کلیک کنید.

حفظ تعادل در رابطه

حفظ تعادل در رابطه

حفظ تعادل در رابطه : از نگاه من، تعادل جایگاهی در وسط میباشد. نقطه‌ای در میانه که از خواص دو سوی یک ویژگی بهره برده ولی به هیچ طرف سنگینی نمی‌کند. اهرم نمونهٔ مناسبی از تعریف تعادل میباشد. همیشه به سمتی خم می‌شود تا زمانی که در دو طرف آن وزنهٔ یکسان قرار دهیم.

می‌توان تعادل را هر چیزی یافت. در کار، زندگی، رابطه ی اجتماعی و… و در مقابل، اعتیاد یکی از نشانه‌های خارج شدن از تعادل میباشد و دلیلش کمبود یا نبود توجه در آن قسمت است؛ مانند اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی که از کمبود کیفی رابطه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد.

در رفتارهای کند و تند، تصمیم‌های احساسی و منطقی یا نبود اولویت به کار یا زندگی و در هرجایی که بتوان دوگانگی تعریف کرد، بی‌تعادلی ممکن میباشد.

روابط نیز از این موضوع مستثنا نمیباشد. زمانی که می‌توان آن را به رابطه ی دور و نزدیک تقسیم کرد و انتظار تغییر داشت، پس براحتی می‌توان عدم تعادل را مشاهده کرد.

ریشه ی عدم تعادل در روابط کجاست؟

از دیدگاه من، ریشه ی آن در خودآگاه و ناخودآگاه نهفته میباشد. بخشی از آن مربوط به کنش و واکنش‌هایی میباشد که سعی می‌کنیم به‌اصطلاح «آگاهانه» باشد و قسمتی دیگر ریشه‌ در ذهنیت و باورمان دارد که رابطه‌ها (افراد) را خوب و بد، عاقل و نادان، مهربان یا نامهربان می‌بیند.

ازاونجایی‌که برای ذهن گیجی چندان خوشایند نیست و نمی‌تواند در مورد شخصی وضعیتی نامشخص داشته باشد، دائم در حال تفکیک، جدا کردن و تقسیم افراد به دایره‌های دور و نزدیک است.

به رفتاری جذب می‌شویم چون از آن لذت می‌بریم و از دیگری طرد می‌شویم چون برایمان خوشایند نمیباشد. همین علت باعث می‌شود که به سمتی بیش‌ازحد جذب شویم و از سوی دیگر به‌شدت دور شویم که درنهایت بی‌تعادلی شکل می‌گیرد.

چطور می‌توان بی‌تعادلی را تشخیص داد؟

در چندین حالت:

  • زمانی که نگه‌داشتن حد میانه دشوار می‌شود و رفتارمان دائم در نوسان است؛
  • شرایطی که به‌سختی بتوان به نظر، رفتار و رویکردی دیدگاه بی‌طرف داشت؛
  • موقعیتی که درک دیگری، ممکن نباشد.

همچنین این شرایط درجایی برای خود و دیگری نمایان می‌شود که سطح رابطه در کوتاه زمانی، بسیار کم یا بسیار زیاد تغییر بکند. بطور مثال:

  • تعداد دفعات دیدار یا شنیدار بسیار زیاد یا کم می‌شود؛
  • میزان دل‌تنگی به‌شدت بالا می‌رود یا پایین می‌آید؛
  • سطح وابستگی بسیار کم‌وزیاد می‌شود.

این‌ها نمودارهای تغییری برای تشخیص رابطه‌های نامتعادل میباشد؛ یعنی اگر در طول زمان کوتاهی، هرکدامش رشد (بالا و پایین) محسوسی کرد، آنگاه می‌توان بی‌تعادلی در رابطه را انتظار داشت.

منظورم از رشد، سعودی یا نزولی میباشد. رشد به معنی حرکت میباشد. گاهی به بالا سعود و گاهی به پایین سقوط می‌کند. مثلاً اگر تعداد دفعات دیدار با دوستی از یک‌بار در هفته به‌یکبار در ماه رسید، آنگاه رشد نزولی دارد.

در طبیعت هم‌چنین میباشد. برای رشد، روندی وجود دارد و هرگز یک‌دفعه نیست؛ مانند روند زیاد یا کم شدن سطح آب، سرد یا گرم شدن در تغییر فصل. درواقع سرعت روند رشد است که می‌تواند ما را از شرایط بی‌تعادلی مطلع بکند؛ مانند شدت خشک شدن دریاچهٔ ارومیه، پایین آمدن یک‌بارهٔ سطح آب و روند تصاعدی انقراض یوزپلنگ.

در مثال‌های بالا، زمانی رویدادها توجه برانگیز میباشد که از روند طبیعی خود خارج می‌شود و میزان رشد سعودی و نزولی آن نامتعادل است.

همین رویه را می‌توان در طبیعت رابطه‌های خود نیز جویا شد. در این شرایط هیچ‌گاه از رشد یا تخریب یک‌بارهٔ رابطه متعجب نمی‌شویم چراکه چیزی به نام اتفاق‌های «آنی» در رابطهٔ متعادل وجود ندارد و همه‌چیزی روندی است که بالا و پایین دارد.

اگر در دوری و نزدیکی، کدورت و آشتی یا رفاقت و قضاوت رابطه‌ای، روندی مشاهده می‌شود آنگاه شرایط برای متعادل کردن آن هموارتر است. ولی اگر بجای توجه به این نکات، فرافکنی کنیم، دنبال مقصر باشیم و در جایگاه قربانی بایستیم، آنگاه نمی‌توان چندان امیدی با بازگشت رابطه داشت.

حفظ تعادل در رابطه

روانشناس خوب در کرج

پیشنهادهایی برای تعادل در رابطه:

پذیرش:

بسیاری از مشکلات در روابط زمانی نمایان می‌شود که ما توانایی پذیرش دیگری به آنچه هست را نداریم. برعکس مایلیم او نیز همانند آنچه ما می‌پنداریم و می‌پسندیم رفتار کند. این نگاه از همان تقسیم‌بندی خوب و بد، زشت و زیبا یا حق و ناحق پرورش‌یافته است.

پذیرفتن دیگری، شرایطی برای ایجاد صمیمیت و راحتی، حس پذیرفته شدن و امنیت در فرد مقابل میباشد. با نیت پذیرش رفتار، گفتار و کردار دیگری می‌توان سعی کرد برچسب‌ها را تا حد توان حذف کنیم و تا زمانی که آسیبی از دیگری به ما نرسد، رفتاری زشت و زیبا، گفتاری خوب و بد یا کرداری حق یا ناحق نیست.

لازم نیست باکسی موافق بود ولی هم‌ زمان نیازی هم به مقابله با آن نیست.

هرچه توانایی پذیرش ما برای دیدگاه‌های متفاوت بیشتر بشود، مهارت تعامل با محیط نیز افزایش پیدا می‌کند.

نگاه شامل:

زمانی که ما فردی، دیدگاه یا نظری را بخشی از خودمان می‌دانیم، پذیرش آن آسان تر می‌شود؛ یعنی به‌جای جدا کردن و تقسیم‌بندی به خودی و غیرخودی، می‌توان آن را بخشی از خودمان دانست. این همان روشی میباشد که در تمام ادیان، ما را به پذیرش خواهر و برادرهای معنوی خود دعوت می‌کند.

اکنون زمان آن رسیده تا دنیا را با نگاه شامل و سخاوتمندی تسخیر کنیم و نه با جنگ و نیروی خشن.
– سادگورو

گفت‌وگو:

بهترین روش برای حل‌وفصل مشکل‌های میان دو نفر، گفت‌وگو میباشد. در این روش اول می‌شنویم و بعد سخن می‌گوییم. به ترتیب واژهٔ گفت‌وگو توجه داشته باش.

حفظ تعادل در رابطه

برای خواندن آخرین مقاله درمورد چرا باید کتاب بخوانیم اینجا کلیک کنید.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

چرا باید کتاب بخوانیم؟

چرا باید کتاب بخوانیم؟

چرا باید کتاب بخوانیم ؟

با خواندن کتاب‌های مختلف شما با هر مسئله‌ای بارها از زوایای مختلف روبرو می‌شوید. مثل اینکه کسی نقشه فرار را روبروی شما گرفته باشد! تمامی راه‌ها و انتخاب‌ها برای شما روشن و واضح‌ میباشند. شما بارها در قالب شخصیت‌های متفاوت زندگی کرده‌اید و تصمیم‌های متفاوتی گرفته‌اید. شما کم کم همان پیر خردمندی می‌شوید که در تمام داستان‌ها حسرتش را می‌خوردید! حقیقت جالبی که در مورد اکثر انسان‌ها وجود دارد آرزوی زیستن چندباره و تجربه زندگی‌های متفاوت میباشد، اما اکثر آن‌ها از این تجربه‌ای که به راحتی در اختیار آن‌ها گذاشته شده غافل‌اند! کتاب خوب! ماشین زمانی که همه، سال‌ها از آرزوی داشتنش دم می‌زنند همان ادبیات میباشد! شما با مطالعه در زمان سفر می‌کنید. (بسیار سفر باید تا پخته شود خامی…)

ذهن شما بصورت ناخودآگاه سرشار از کلمات و لغات میباشد، پس بصورت ناخوداگاه شما خیلی بهتر از بقیه قادر به توضیح درونیات و تفکرات و باز کردن مسایل میباشید. شما با انواع استعاره و توصیف در کتاب‌ها مواجه شده‌اید پس به راحتی استعاره پنهان پشت هرچیزی را درک می‌کنید. زندگی ما و این دنیا یک استعاره بزرگ میباشد و چطور بدون درکی از ادبیات می‌توانیم از این استعاره رازگشایی کنیم؟

نحوه دریافت شما بعنوان یک فرد کتاب‌خوان حتی از یک فیلم هم بسیار متفاوت‌تر از یک فرد عادی خواهد بود. شما در بحث‌ها خیلی راحت‌تر از یک فرد غیر کتاب‌خوان موفق به توضیح و صحبت کردن می‌شوید. دیدگاه شما نسبت به خیلی از مسایل بازتر و وسیع می‌شود و براحتی می‌توانید تصمیماتی بگیرید که زندگی شما را از اشتباه و تجربه‌های بد خالی کند.

در دنیای امروز چیزی که بیشتر از هر موضوعی اهمیت دارد شخصی‌سازی میباشد. همه سعی در شخصی‌سازی و درست کردن سبک و روش‌های شخصی برای زندگی‌شان میباشند. چیزهایی که نشان دهد من با دیگری متفاوت هستم. من سبک و عقیده خود را دارم. هیچ‌چیز به اندازه کتاب خواندن شما را در شخصی‌سازی موفق نمی‌کند. ذهن شما قدرت پردازش و دریافت عمیقی پیدا می‌کند که ناخوداگاه سبک زندگی و عقاید شما را تحت شعاع قرار می‌دهد. این تغییر است که شما را از بقیه متفاوت می‌کند نه صرف بیان یک جمله از فلان نویسنده در فلان کتاب!

چرا باید کتاب بخوانیم؟

ادبیات به نجات زندگی آدم‌ها برخاسته. ادبیات دست شما را باز گذاشته که با خواندن یک کتاب خوب به تحول برسید که در زندگی عادی شاید هرگز به آن نمی‌رسیدید! ادبیات به شما قدرت فوق‌العاده تصور و تخیل را می‌دهد. این اجازه که خود را جای کس دیگری بگذارید که با همذات پنداری به تصفیه روح و روان خود برسید. شما با خواندن یک کتاب تاریخی و ستم‌هایی که به انسان‌های دیگر روا شده و با قدرت همذات پنداری به درک عظیمی از زندگی می‌رسید. رنج تمام انسان‌ها رنج شخصی خود شما است پس دیگر نمی‌توانید به ظلم و تبعیض بی‌تفاوت باشید نمی‌توانید خشونت نشان بدهید. ادبیات به شما این اجازه را می‌دهد که با خواندن یک کتاب خوب خود واقعی‌تان را پیدا بکنید با خواندن یک داستان به فلسفه و خودشناسی برسید. ادبیات عظیم‌ترین موتور محرک روح انسان میباشد چون شما را قادر می‌سازد با خواندن یک داستان به تاریخ یا اجتماع – سیاست – فلسفه – روانشناسی و غیره برسید، فکر کنید و بفهمید.

تفاوات اصلی ادبیات با سایر رشته‌ها در همین میباشد. شما نمی‌توانید یک کتاب صرف فلسفه یا سیاست بخوانید و به همه مفاهیم ذهنی دیگر هم دست بیابید. اما ادبیات زندگیست. چرا؟ چون دقیقا مثل خود زندگی همه چیز را با هم دارد و در بر می‌گیرد.

خیلی از افرادی که اهل مطالعه میباشند خوانندگان ادبیات داستانی را جز خوانندگان جدی نمی‌شمارند! این افراد در اشتباه محض‌اند! ادبیات همه آن چیزی است که ما برای زندگی کردن لازم داریم. یک کتاب خوب می‌تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد. داستان‌ها بیشتر از هر مرجع دیگری به شما آموزش می‌دهند. یک نویسنده بعنوان یک انسان می‌خواهد بهترین و عمیق‌ترین دریافت خود از زندگی‌اش را بنویسد و در اختیار مخاطب قرار بدهد، خواندن این بسته اطلاعاتی فشرده دقیقا مانند همان عصاره کیمیاگری میباشد که بعد سال‌های آزمون و خطا و تجربه به دست آمده و در چند قطره جمع شده است. هر کتاب خوب همان محلول کیمیاگری از انسانی بزرگ است. چطور می‌توانید از سرکشیدن محلول خودداری کنید؟

ما اینجاییم که زندگی کنیم. اما چطور می‌توان بهتر زندگی کرد؟ مثل تمام چیزهای دیگر با تمرین! کتاب خوب همان تمرینی میباشد که ما را برای غلبه بر این زندگی غیرقابل پیش‌بینی کار کشته می‌کند! ادبیات همان مربی سختکوشی است که عرق شما را خشک می‌کند و شما را به داخل رینگ می‌فرستد!

مقاومت نکنید! کتاب خوب بخوانید. شما نمی‌دانید اما شاید در کتابی که می‌خوانید جمله‌ای، شخصیتی و یا کلیدی برای قفل درون شما وجود داشته باشد. از باز کردن و وسیع شدن روح خود نترسید. از اینکه در سن کم به تجربه تمام دنیا برسید نترسید. قطعا احساس پیری نخواهید کرد! شما کم کم به قدرت انتخاب و آزادی و رهایی می‌رسید که دیگر به هرچیزی تن نمی‌دهید، خود را اسیر زندگی روزمره و بی‌ارزش نمی‌کنید. ممکن است دیگران مطالعه های شما را مسخره کنند چون ترس همین تفاوت‌ها راحت‌شان نمی‌گذارد. ترس اینکه نکند او سهم بیشتری از زندگی ببرد و من نه! چون به تدریج شما به زندگی و مجموعه رفتارها و انتخاب‌هایی می‌رسید که بسیار انسانی‌تر و رهاتر از زندگی یک فرد غیر کتاب‌خوان میباشد.

پس هر زمان دیگری که کسی از شما پرسید چرا کتاب می‌خوانی؟ بگویید چون از بزرگ شدن روحم ابایی ندارم. چون من انسان حریصی میباشم و می‌خواهم به جای هزاران نفر زندگی کنم.

چرا باید کتاب بخوانیم؟؟

جهت ارتباط با روانشناس خوب در کرج با ما در ارتباط باشید.

برای خواندن آخرین مقاله درمورد اختلالات جنسی اینجا کلیک کنید.