فراتر از آنچه تا امروز دیده ایم ممکن است، وقتی با هم به یک سو بنگیرم

کرج، چهار راه طالقانی، ساختمان پزشکان شاه کرم

تلفن تماس : ۰۹۰۵۸۷۹۱۲۲۶

روانشناس خوب در کرج

رفتار غلیظ چیست؟

رفتار غلیظ چیست؟

روانشناس خوب در کرج : هر جایی دیدید رفتارهای غلیظ اظهار میشود بدانید که به احتمال بسیار زیاد در پشت صحنه ( یعنی در باطن فرد ) عکس این رفتار وجود دارد!

▪️فردی که خیلی غلیظ «باادب» میباشد، باید بدانید که در عمق باطنش دریایی از بی ادبی نهفته میباشد.

▪️فردی که خیلی غلیظ خودش را سر به زیر و « مأخوذ به حیا » نشان می‌دهد، بدانید که خشمی فراوان پشت این شرم پنهان میباشد.

▪️یا اگر فردی خیلی بیش از حد و غلیظ اظهار «معتمد بودن» می کند، بدانید که در باطنش خیانت اولین گزینه است.

▪️فردی که خیلی غلیظ با «غیرت و متعصب» است در باطنش آتش‌فشانی از فساد منتظر انفجار میباشد.

▪️فردی که خیلی غلیظ به «دینداری» و پاک منشی خود را مطرح میکند، شک نداشته باشید با این نما، باطنی عاری از هر گونه اعتقاد وجود دارد.

آدمها پشت رفتارهای غلیظ پنهان می‌شوند تا حجم بزرگ منفی‌های درونشان را استتار کنند.

مواظب رفتارهای غلیظ باشید و از همه آنها مهم‌تر سراغ غلیظ‌ های خودتان نیز بروید.

▪️تا ببینید کدام « رفتار افراطی » را از خود نشان می‌دهید. آن را بنویسید و با نگاهی «بدون قضاوت» و بی‌طرفانه رهگیری کنید که در باطن شما چه چیزی زیر پوشش این رفتار افراطی پنهان شده است.

▪️غلیظ‌های درونتان را قبل از اینکه سر باز کنند و «زندگی‌تان را به باد دهند» پیدا کنید و بگذارید خورشید آگاهی‌تان به آنها بتابد و محوشان کند.

یک زندگی سالم، زندگی معتدلانه است. رفتارهای غلیظ هرگز زندگی سالمی برای شما به ارمغان نمی آورند.

جهت رزرو وقت در کلینیک مشاوره و روانشناسی نیکا در کرج با شماره ۰۲۶۳۲۲۸۵۰۸۵ تماس بگیرید.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

چگونه مرگ عزیزانمان را تحمل کنیم؟

چگونه مرگ عزیزانمان را تحمل کنیم؟

چگونه مرگ عزیزانمان را تحمل کنیم؟

روانشناس خوب در کرج کنار آمدن با مرگ عزیزان یکی از دشوارترین کارهای دنیاست که معمولاً برای آن آمادگی ندارید. همانگونه که انسانها با هم متفاوت هستند، مرگ آنها هم متفاوت میباشد. تنها نقطه اشتراک همه انسانها این است که همه روزی می‌میرند.

۱) خیلی‌ها نمی دانند به فرد داغدیده چه باید بگویند. واکنش افراد به مرگ متفاوت میباشد. بعضی افراد خیلی حرف می‌زنند، بعضی‌ها خیلی کم حرف می‌زنند و یا حرف‌های نادرست می‌زنند. بعضی وقت‌ها وقتی کودکی فوت می‌کند، به والدین داغدیده او برای دلداری می‌گویند که باز هم می‌توانید بچه دار شوید اما کسی که فرزندی را از دست داده باشد می‌داند که هیچ بچه ای را نمیتوان با بچه ای دیگر جایگزین کرد. بعضی وقت‌ها هم افراد خوش نیت می‌گویند که مرگ خواست خداست و فرد متوفی الان در بهشت خداوند میباشد. شاید این درست باشد اما احتمالاً آن چیزی نیست که آنموقع بخواهید بشنوید. سعی کنید از حرف‌های دیگران ناراحت نشوید و یادتان باشد که بقیه فقط قصد دلداری شما را دارند نه چیز دیگر.

۲) باید مراحل مختلف سوگواری را تجربه کنید تا بتوانید مرگ آن عزیز را بپذیرید. مهمترین مشکلاتی که افراد دچار می‌شوند، انکار، خشم، و تنهایی میباشد. وقتی مرگ عزیزی ناگهانی باشد واکنش معمول عدم باور آن است. وقتی می‌دانید که کسی در بستر مرگ است و به‌اندازه ی کافی وقت داشته اید که خود را از لحاظ ذهنی برای مرگ آن عزیز آماده کنید، احتمالاً این مرحله که مرحله انکار است را موقع شنیدن خبر بیماری یا آسیب دیدگی او از سر گذرانیده اید. بعضی‌ها تصور می‌کنند که دیدن جسد به آنها حس نزدیکی به مرحوم را می‌دهد اما خیلی‌های دیگر از آن احساس ناراحتی می‌کنند. مهم میباشد که به احساسات دیگران حساس باشید اما باید راهی را بروید که احساس می‌کنید برایتان بهتر میباشد. مهم نیست که محیط و شرایطتان چطور باشد، غم و سوگواری احساسات مختلفی ایجاد می‌کند که همه آنها را باید قبول کنید.

۳) لازم نیست آنرا به تنهایی تجربه کنید. حتی اگر دوستان یا خانواده تان ندانند که چه باید به شما بگویند، اما مطمئناً نیتشان خیر میباشد. گاهی اوقات فکر میکنم که در دنیای امروز به‌اندازه کافی به اتفاقات مهم زندگیمان توجه نداریم. به نظر می‌رسد که انتظار می‌رود که با هر اتفاقی که برایمان می‌افتد کنار بیاییم و از آن رد شویم. همه ما انسانهای متفاوتی میباشیم. واکنش‌های ما به مرگ کاملاً متفاوت است. وقتی کسی قصد کمک کردن به شما را داشت، کمک او را بپذیرید. اجازه ندهید دیگران به شما بگویند که کی باید از این واقعه عبور کنید. شما تنها کسی هستید که خوب می‌دانید احساستان چگونه میباشد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

۴) کاملاً طبیعیست که از دست خدا عصبانی شوید. مرگ گاهی اوقات ایمان مومن ترین افراد را هم می‌لرزاند. وقتی آدم‌ها دچار بیماری‌های سختی میشوند یا در سن کم فوت می‌کنند، گاهی اوقات از خدای خود می‌پرسید چرا باید اتفاقات بد برای آدم‌های خوب بیفتد؟ قصدمان نیست که سر این سوال بحث کنیم فقط می‌خواهم بگویم که چنین احساساتی کاملاً طبیعی میباشد. باید قبل از اینکه به مرحله پذیرش برسید، مرحله انکار و خشم را پشت سر بگذارید.

۵) اگر همسرتان فوت کند، تا یکسال تغییر شگرفی صورت ندهید. روانشناسان عقیده دارند که یک سال اول پس از مرگ یکی از عزیزان سخت ترین سال شما میباشد. چون در این سال مراحل مختلفی را پشت سر می‌گذارید و برای گرفتن تصمیمات مهم آمادگی ذهنی و حساسی ندارید. توصیه ما این میباشد که هر کاری که باید را انجام دهید اما تا می‌توانید از ایجاد تغییرات بزرگ در زندگیتان خودداری کنید.

۶) گاهی اوقات مرگ خانواده‌ها را از هم دور می‌کند تا نزدیک. بعد از مرگ یکی از عزیزان، اعضای خانواده احساساتشان را درون خودشان می‌ریزند. خیلی‌ها ممکن است احساس کنند که با آنها بدرفتاری شده، تنها گذاشته شده‌اند، عصبانی میباشند، یا دچار سوء تفاهم شوند. در اینگونه مواقع چون اکثراً هر کس به فکر نیازهای خودش است، مسائل مهم نادیده گرفته می‌شود. مراسم ختم زمان خوبی برای وفق دادن توقعاتتان است. شما خانواده تان را می‌شناسید. از آنها انتظار کاری که توان انجام آن را ندارند، نداشته باشید. اگر بحثی پیش آمد، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید. معمولاً راضی کردن همه افراد غیرممکن است.

۷) وقتی برای مرگ عزیزی سوگواری می‌کنید، اول به فکر مراقبت از خودتان باشید. وقتی با مرحله انکار و خشم کنار آمدید، ناراحتی و تنهایی شروع می‌شود. کسی ک عادت داشتید با او وقت بگذرانید دیگر پیشتان نیست. دلتنگ شدن برای آن فرد کاملاً طبیعی میباشد. فراموش کردن اتفاق خیلی سخت است و نمی توانید به راحتی از آن عبور کنید. بلافاصله بعد از مرگ دوستان و خانواده تان دست کمک به سمتتان دراز می‌کنند اما با گذشت هفته‌ها و ماه‌ها خودتان را تنها می‌یابید. بااینکه نزدیکانتان می‌توانند کمکتان کنند اما بعضی کارها را باید خودتان به تنهایی انجام دهید. مهمترین کاری هم که باید انجام دهید مراقبت از خودتان است. این درست همان زمانی است که نیازهای خودتان را جلوتر از بقیه ببینید.

۸) در سوگواری درخواست کمک طبیعی میباشد. گاهی اوقات ایمان به خدا، عشق به خانواده، و همیاری دوستان کافی نیست. بعضی وقت‌ها لازم می‌بینید با یک مشاور، روانشناس یا مربیتان صحبت کنید. مشاوره به شما برای راحت‌ترگذر کردن از مراحل سوگواری کمک زیادی می‌کند. خیلی از افراد هم با نوشتن خاطرات روزانه یا نوشتن نامه‌هایی به فرد مرحوم خود را خالی می‌کنند. هدف بیرون ریختن احساسات ناسالم است. هر کس متفاوت است و راه متفاوتی را برای این منظور انتخاب می‌کند.

فکر می‌کنم وقتی یکی از عزیزانتان ر ا از دست می‌دهید، باید ببینید که چطور می‌توانید با حفظ یاد و خاطره فرد مرحوم، دوباره به زندگی شاد سابق خود برگردید. کنار آمدن با مرگ با گذشت زمان آسانتر می‌شود. آخر سر به نقطه ای می‌رسید که از خودتان می‌پرسید از این تجربه چه درسی می‌توانید بگیرید. آماده شدن برای مرگ همیشه ممکن نیست اما وقتی به یک سن خاص می‌رسید باید تصمیمات مهمی در زندگیتان بگیرید. آیا وصیتی دارید؟ دوست دارید مراسم ختمتان به چه شکل باشد؟

وقتی با مرگ یکی از عزیزان دست و پنجه نرم می‌کنید زمان خوبی میباشد که مرگ خودتان هم بیندیشید. کار آسانی نیست اما اگر خودتان اینکار را نکنید، کس دیگری اینکار را برایتان می‌کند. از دست دادن یک عزیز خیلی دشوار است اما سخت‌تراین است که خودش کاری برای آماده کردن خود برای آن نکرده باشد. باید همه چیز را از قبل پیشبینی کنید. اینکار باعث می‌شود بعد از مرگتان کار بازماندگانتان ساده‌ترشود.

همچنین شما میتوانید با مراجعه به روانشناس خوب در کرج از یک مشاور خوب کمک بگیرید.
علائم خودکشی

علائم خودکشی

آگاهی از علائم خودکشی در پیشگیری از بروز آن اهمیت بسیار زیادی دارد. خودکشی، یک معضل اجتماعی میباشد که در آن فرد اقدام به مرگی ارادی و خودخواسته می‌کند. متاسفانه خود کشی به یکی از مهم‌ترین علت‌های مرگ و میر در جهان تبدیل شده و سالانه تعداد بسیاری از افراد از این طریق جان خود را از دست می‌دهند. علائم خودکشی در واکنش به شرایط تحمل ناپذیر و طاقت فرسای زندگی نمایان می‌شود، در واقع فرد چنان درگیر احساس استیصال و درماندگی می‌شود که چاره ای جز خو دکشی نمی‌یابد. خود کشی نه تنها باعث رنجش و سوگی عظیم در بازماندگان فرد قربانی می‌شود، بلکه انسجام جامعه را نیز تهدید می‌کند. پس آشنایی با علایم خودکشی، به شما کمک می‌کند که در مواجهه با فردی که قصد خودکشی دارد و پیشگیری از خودکشی ، عملکردی موفقیت آمیز داشته باشید.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

علائم خودکشی:

_صحبت کردن درباره ی موضوعاتی مانند مرگ یا خود کشی، بی فایده بودن زندگی، سیر شدن از زندگی، رسیدن به بن بست و …

_تمایل به تنهایی و گوشه نشینی و دوری کردن از ارتباطات اجتماعی

_داشتن نوسانات خلقی و تغییرات شدید اخلاقی

_احساس ناامیدی و به آخر خط رسیدن در مورد شرایط موجود زندگی

_استعمال بیش از حد مواد مخدر و مصرف زیاد الکل

_تغییر روال عادی زندگی، تغییر در خواب و خوراک و امور زندگی

_روی آوردن به رفتارهای پرخطر با هدف تخریب کردن خود

_یادگاری گذاشتن و حلالیت طلبیدن ا دوستان و خانواده

روانشناس خوب در کرج

عوامل زمینه‌ساز در بروز علائم خودکشی:

فاکتورهایی وجود دارند که احتمال بروز پدیده خودکشی را افزایش می‌دهند، به طور مثال زمانی که عضوی از خانواده خود کشی کرده باشد، دیگر عضو آسیب پذیر خانواده هم ممکن است دست به خودکشی بزند. افکار خود کشی یکی از علائم افسردگی در افراد میباشد.  در ادامه برخی دیگر از عوامل تاثیر گذار در پدیده خودکشی را بررسی خواهیم کرد:

_عدم تعادل شخصیتی در فرد و نداشتن حس امنیت

_احساس طرد شدگی، تنهایی، انزوا و ناخواستنی بودن

_احساس ناامیدی، بی ارزش بودن، بیهودگی و اعتماد به نفس خیلی پایین

_افسردگی،احساس شرم و گناه، نشخوار فکری و وسواس فکری

_احساس شکست و بی کفایتی پس از نرسیدن به هدف ها

_داشتن توقعات و انتظارات بالا از فرد در خانواده یا جامعه

_تمایل به انتقام گرفتن از طریق القای احساس گناه در بازماندگان

_تجربه رویدادی استرس زا و غیر منتظره مانند فقدان و سوگ

_استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی که باعث شدت احساس بی پروایی در فرد می‌شوند.

_بیماری‌های جسمی و اختلالات روانپزشکی مانند علائم افسردگی، اختلال دوقطبی، اختلال استرس پس از سانحه و دردهای مزمن.

_همجنس گرایان، دوجنسی‌ها و افرادی که تغییر جنسیت داده‌اند و عدم پذیرش یا حمایت خانواده

برای خواندن آخرین مقاله درمورد چگونه فرزند راستگو تربیت کنیم اینجا کلیک کنید.

چگونه فرزند راستگو داشته باشیم؟

چگونه فرزند راستگو تربیت کنیم؟

چگونه فرزند راستگو تربیت کنیم؟

صداقت یعنی، حقیقت‌گوئی؛ یعنی، گفتن آن‌چه که رخ داده ؛ یعنی،درستی با خود؛ یعنی، مقابله با اشتباه‌های خود؛ یعنی، صحبت کردن درباره آن‌چه فکر می‌کنیم و عمل‌کردن به آن‌چه که می‌گوئیم؛ تا حدی که هیچ تناقض و دوگانگی‌ای بین افکار، رفتار و کلمات ما وجود نداشته باشد.

صداقت، اهمیتی میباشد که فرد به رفتار و روابط اجتماعی خود با دیگران می‌دهد.

صداقت داشتن یعنی، عدم دوروئی، ریاکاری و رفتارهای ساختگی‌ای که موجب بی‌اعتمادی نسبت به خود و دیگران می‌شود.

داشتن صدات در زندگی موجب استحکام و دوام روابط بین افراد می‌شود؛ زیرا فرد هم چون آینه‌ای شفاف آن‌چه را که در درون خود دارد، منعکس می‌سازد.

آموزش صداقت به کودکان مستلزم صرف وقت و شکیبائی میباشد. فراگیری هر مهارتی اگر از سال‌های دوران خردسالی و کودکی آغاز شود تأثیری دو چندان روی زندگی او خواهد گذاشت.

والدین می‌توانند با تشویق کودکان به صداقت گوئی و گفتن آن‌چه که واقعاً دیده‌اند، صداقت را در آنها پرورش دهند.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

مطمئنیم دوست دارید فرزندتان صادق باشد تا اینکه تقلب کند، دروغ بگوید، پنهان کاری یا دزدی بکند. اما بهترین راهکار برای آموزش صداقت به فرزندانتان چه میباشد؟

ممکن است بعضی از والدین تصور کنند که دروغ گفتن در ذات بچه میباشد و این وظیفه والدین میباشد که برای اینکه جلو عادت شدن آن را بگیرند، آنها را برای دروغگویی شان تنبیه بکنند. واقعیت این میباشد که خیلی وقت ها خود والدین زمینه را برای دروغگویی فرزندشان ایجاد می کنند.

این آن اشتباهی است که والدین مرتکب می شوند: آنها با عصبانیت و تهدید با فرزندانشان روبه رو شده و آنها را متهم میکنند. اگر خشن برخورد کرده و بخواهید تنبیه شان کنید، از اینکه واقعیت را به شما بگویند میترسند. اگر احساس امنیت کنند، صادق خواهند بود. پس با آنها با ملایمت رفتار کرده و بر صداقتشان تاکید کنید.

چگونه فرزند راستگو تربیت کنیم؟

در زیر به نمونه هایی اشاره میکنیم تا منظورمان را بهتر متوجه بشوید. تصور بکنید که متوجه شدید که پسر نه ساله تان از یک سوپرمارکت آبنبات دزدیده. دو داستان مختلف برایتان مطرح میکنیم.

۱:
مادر: (با صدایی اتهامی) این آبنبات رو از کجا آوردی؟
فرزند: تو جیبم پیداش کردم.
مادر: از سوپرمارکت دزدیدیش؟
فرزند: نه، من ندزدیدمش!
مادر: ولی من میدونم که اینکارو کردی. خواهرت گفت که دیده این کارو کردی. الان هم داری به من دروغ میگی.
فرزند: نه اون دروغ میگه. من ندزدیدمش.
مادر: پس از کجا آوردیش؟ با دروغی که گفتی دو بار تنبیه میشی.

۲:
مادر: میبینم که یه آبنبات داری. من که اینو برات نخریدم، خواهرت هم گفت که دیده اون رو از سوپرمارکت برداشتی.
فرزند: (به پایین نگاه میکند)
مادر: من اصلاً از خبرچینی کردن خوشم نمیاد، اینو به خواهرت هم گفتم. اما خیلی مهمه که چیزی از جایی بدون اجازه برنداری. اینم خیلی مهمه که هیچوقت به همدیگه دروغ نگیم. میدونی که ما یه خانواده هستیم و صادق بودن تو خانواده خیلی مهمه. تو باید به من اعتماد کنی و منم به تو اعتماد کنم.
فرزند: من منظوری نداشتم. یکدفعه ای شد.
مادر: میدونم عزیزم. احتمالاً شیطون گولت زده. اما من به تو افتخار میکنم که به من راستش رو گفتی. این کار سختیه. حالا بیا با هم به سوپرمارکت بریم تا آبنبات رو بهشون پس بدی.

در داستان اول، مادر فرزند خودش را مجبور به دروغ گفتن میکند. و در چنین مواردی، بیشتر افراد انکار میکنند و حالت دفاعی به خودشان میگیرند چون صادق بودن به ضررشان تمام خواهد شد. در داستان دوم، مادر خیلی روراست موضوع را با پسرش مطرح میکند و بطوری رفتار میکند که می داند فرزندش چه کرده. حالا میتواند روی اهمیت صداقت به عنوان یک ارزش خانوادگی تاکید کند و برای فرزندش توضیح دهد که درک میکند و به او درس صداقت دهد.

برای هر کسی در هر سنی صادق بودن شجاعت میخواهد. بنابراین این وظیفه والدین نیست که به فرزندانشان آموزش دهند که برای گفتن حقیقت شجاع باشند.

روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله اینجا کلیک کنید.

چگونه مادر خوبی باشم؟

چگونه مادر خوبی باشم؟

چگونه مادر خوبی باشم؟

حمایتگر باشید:

چگونه مادر خوبی باشم؟ مهمترین ویژگی یک مادر خوب و نمونه این میباشد که حمایت کننده باشد، از علایق و سلایق فرزندش حمایت بکند و به او فرصت بدهد تا بتواند آرزوهایش را دنبال کند. یک مادر باید به این درک برسد که سبک زندگی فرزندش می‌تواند با سبک زندگی خودش کاملا متفاوت باشد. یک مادر باید در خاطرش بماند که فرزندش یک شخصیت مستقل دارد و بازتابی از آمال و آرزوهای او نمیباشد. اگر مادر این توقع نامناسب را داشته باشد؛ در صورت برآورده نشدنش دچار اختلال افسردگی خواهد شد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

کاشف استعداد فرزندتان باشید:

یکی از مهمترین وظایف یک مادر نمونه این میباشد که استعداد فرزند خود را بیابد و در جهت شکوفایی آن تلاش بکند. این اتفاق می‌تواند زیر نظر یک فرد متخصص نیز رخ بدهد. با این حال از آن جایی که مادر تعامل بیشتری با کودک داشته و به علایق کودک خود زودتر از دیگران پی می‌برد زودتر می‌تواند استعداد فرزند خود را کشف کند.

مادر خوب صبوری می‌کند:

هر زنی بعد از مادر شدن در طول شبانه روز با چالش‌های فراوانی مواجه می‌شود که ممکن میباشد بیشتر آن‌ها نیز از سمت فرزندانش باشد. در این شرایط مادر باید سعی کند خویشتن داری کرده و با خونسردی به بررسی امور بپردازد و زمانی سراغ چالش بعدی برود که مسئله اول را حل کرده باشد.

شنونده باشید:

هم دل و هم زبان کودک خود باشد. فرزند در هر سنی که باشد اگر حس کند که مادرش او را می‌شنود بسیار آرام خواهد گرفت. شنیده شدن امر بسیار مهمی میباشد که در یک مادر موفق باید نمود پیدا کند.

مادر خوب همیشه قابل دسترس هست:

خیلی مواقع پیش می‌آید که مادران سرکار میباشند و در دسترس فرزند خود نیستند، اما مادر حتی الامکان از طریق تماس تلفنی یا ارسال پیامک به او نشان دهد که حضور دارد و به هر نحوی قابل دسترس میباشد.

عاشق باشید:

مادر باید به فرزند خود این احساس را منتقل کند که موجود خاصی میباشد و خداوند موهبت حیات را به او داده که او را بی قید و شرط دوست دارد. مادر باید دوست داشتن دیگران را به فرزندش بیاموزد و هرگز مانع علاقه او به دیگران مثلا پدر، مادر بزرگ و… نشود.

یک مادر اگر همه کارهای دنیا را برای فرزندش انجام دهد ولی فرزند احساس بکند که مادرش او را عمیقا دوست ندارد انگار که مادر هیچ کاری نکرده است. هر مادر باید روش ابراز صادقانه علاقه خود به فرزندش را بیابید. نشان دادن عشق بین مادر و فرزند در هر رابطه‌ای منحصر به فرد میباشد.

از نظر روحی و جسمی سعی کند سالم باشید:

از زمانی که نطفه در رحم مادر شکل می‌گیرد مادر موظف است از لحاظ جسمی و روحی بسیار مراقب خود باشد البته دقت بشود که اهمیت به سلامتی نباید تبدیل به وسواس شود که هم مادر و هم فرزند در آن دچار آسیب بشوند.

تربیت گر خوبی باشید:

مادر خوب باید مهارت‌های زندگی را بدون تعصب به فرزندش بیاموزد و به او یاد آور شود که در محیط‌های اجتماعی دیگر نیز آموزش‌های دیگری منتظر او خواهند بود.

انتخاب سبک فرزندپروری مناسب:

یک مادر خوب معمولا سبک تربیتی مقتدرانه را در پیش می‌گیرد چون که کودک در این سبک تربیتی به درستی درک می‌شود و مادر نیز تلاش زیادی برای ایجاد و حفظ یک رابطه ی مثبت با کودکش می‌کنند. در کنار این مسئله مادر مراقبت کننده و حامی کودک خود میباشد.

مادر خوب | کامل یا کافی:

ضمن بیان خصوصیات فوق که لازمه یک مادر خوب است، احتمال دارد یک برداشت اشتباه درباره مادر بودن ایجاد بشود؛ اینکه مادر باید در همه جهات بی عیب و نقص باشد تا بتواند فرزند سالمی را تحویل جامعه بدهد. این یک فرض غلط میباشد. در این راستا باید اطلاعات جامعی داشته باشید و با آموزش کافی و جامع بدانید که چه چیزهایی را باید برای فرزندتان بخواهید.

جهت رزرو وقت مشاوره با روانشناس خوب در کرج در ارتباط باشید.

برای خواندن آخرین مقاله درمورد با چه کسانی نباید ازدواج کنیم؟ اینجا کلیک کنید.

روانشناس خوب در کرج

روانشناس خوب در کرج

ویژگی های یک مرکز روانشناسی خوب:

نیکا، روانشناس خوب در کرج

شاید بارها برای حل مشکل‌تان به مراکز روانشناسی و مشاوره مراجعه کرده‌ باشید، اما به نتیجه ی دلخواه‌تان نرسیده‌اید. انتخاب یک مرکز روانشناسی خوب به شما کمک می کند تا مسئله ای که با آن رو به رو میباشید به بهترین شکل حل بشود. بر عکس این موضوع نیز ممکن است اتفاق بیفتد؛ یعنی با انتخاب یک مرکز روانشناسی و مشاوره نامناسب و دریافت راهکارهای غیر اصولی به ادامه و پیچیده تر شدن مشکل‌تان دامن بزنید. پس اگر به دنبال خدمات روانشناسی مناسب میباشید، باید فاکتورهایی را برای انتخاب مرکز روانشناسی خوب در نظر بگیرید.

کدام معیارها در انتخاب یک مرکز روانشناسی خوب دخالت دارند؟

برای انتخاب یک مرکز روانشناسی و مشاوره خوب فاکتورهای بسیاری وجود دارد. معمولا افراد برای مراجعه به یک مرکز مشاوره روانشناسی ابتدا از خانواده و دوستان خود کمک می گیرند. البته افراد سلیقه های بسیار متفاوتی دارند و هر کس بر اساس نیاز و تجربه خود، ممکن است یک مرکز مشاوره روانشناسی را مناسب بداند. اما در اینجا ما به معرفی معیارهای اساسی که در انتخاب مرکز روانشناسی و مشاوره وجود دارد را معرفی می کنیم. می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-بهره گیری از مشاوران و روانشناسان مجرب و دارای سطح علمی بالا در حوزه‌های مختلف روانشناسی:

مهمترین ویژگی یک مرکز روانشناسی و مشاوره ی خوب بهره گیری از روانشناسان و مشاوران مجرب و متخصص میباشد. روانشناسانی که در کنار تجربه بالا که یک مزیت عمده برای روانشناسان یک مرکز روانشناسی و مشاوره است به علم روز و روش های نوین درمان روانشناسی مسلط میباشند. وجود ترکیبی از مشاوران متخصص و مجرب در کادر یک مرکز روانشناسی و مشاوره می تواند گزینه مناسبی برای انتخاب مرکز باشد و اما بهترین راه برای تشخیص یک روانشناس خوب این میباشد که او مدرس یا عضو هیئت علمی دانشگاه های معتبر کشور باشد.

نکته ی مهم بعدی در انتخاب مرکز روانشناسی و مشاوره، این میباشد که آن مرکز برای حوزه های مختلف روانشناسی، مشاور متخصص داشته باشد. دنیای امروز، دنیای تخصص ها میباشد و یک مشاور غالبا در یک یا نهایتا سه حوزه مختلف تخصص دارد و لذا نمی تواند در تمام شاخه های روانشناسی به مراجعین به بهترین شکل مشاوره دهد. بنابراین لازم میباشد که در یک مرکز روانشناسی و مشاوره تخصص های گوناگون برای درمانجویان متناسب با مشکلات و اختلالات وجود داشته باشد.

یک مرکز روانشناسی و مشاوره باید کادر مجرب و متخصص در حوزه های عمومی و تخصصی روانشناسی و برای سنین مختلف برخوردار باشد و پاسخگوی نیاز مراجعات و توانایی ارائه راهکارهای مناسب برای آنان را داشته باشد. از لحاظ دسته بندی سنی می توان به بارداری، نوزاد، کودک، نوجوان، جوان و سالمند از لحاظ اختلالات می توان به اختلالات روانی، اختلالات جسمی، اختلالات یادگیری، اختلالات شخصیتی و اختلالات رفتاری  در حوزه های تخصصی روانشناسی مثل افسردگی، وسواس، استرس، ترس، مشاوره فردی، خشم، انزوا برای مشکلات خانوادگی اعم از زناشویی، زندگی مشترک، ازدواج، طلاق، زنان، خانواده، مشاوره جنسی و فرزند پروری اشاره نمود.

۲-مجهز بودن مرکز روانشناسی و مشاوره به امکانات و تجهیزات نوین:

امروز با پیشرفت تکنولوژی های گوناگون، امکان درمان خیلی از بیماری ها و اختلالات روانی فراهم شده. از آنجایی که برخی از درمان های روانشناسی با استفاده از تجهیزات نوین قابل انجام میباشد، اگر یک مرکز روانشناسی و مشاوره ، به امکانات و تجهیزات جدید مجهز باشد. یک مزیت بسیار مهم برای مرکز محسوب می شود.
در درمان برخی از اختلال‌ها نظیر اختلال بیش فعالی روش‌های خاصی نظیر بیوفیدبک و نوروفیدبک مورد استفاده قرار می‌گیرد. این روش‌ها به دستگاه‌های خاصی نیازمندند و درمانگران برای استفاده از آن‌ها باید آموزش‌های لازم را دیده باشند.
همینطور وجود تست‌های روانشناسی که در تشخیص اختلالات روانی و تخمین ضریب هوشی افراد به کار می‌روند در یک مرکز روانشناسی بسیار ضروری میباشند.
وجود این تجهیزات و امکانات در مرکز نشانه به روز بودن مرکز و  تفکرات و نگرش های مترقی آن مرکز روانشناسی و مشاوره است.

۳- استفاده از راهکارهای نوین درمان در مرکز روانشناسی:

از آنجایی که هر بیمار یا مراجعه کننده به مراکز روانشناسی، شرایط و ویژگی های منحصر بفرد خود را دارد، نتیجه اینکه روش درمان متفاوتی را می طلبد. این مسئله اهمیت استفاده از شیوه های نوین درمان روانشناسی را در یک مرکز روانشناسی و مشاوره نشان می دهد. امروزه روش های جدید درمان روانشناسی بسیار متنوع شده اند. روش هایی مانند روانکاوی، روش خانواده درمانی، گروه درمانی، درمان فرد، روش رفتاری-شناختی، درمان رفتاری و… که یک مشاوره یا روانشناس خوب باید به این روش ها تسلط داشته باشد.

۴- برگزاری کارگاه های آموزشی در سطوح مختلف در مرکز روانشناسی و مشاوره:

کارگاه های آموزشی، نقش موثری در ارتقا آگاهی مردم و توانمندسازی آنها در مقابله با اختلالات روانشناختی دارند. معمولا برای برگزاری کارگاه های آموزشی نظام روانشناسی شرایط خاصی را در نظر می گیرد. بنابراین کارگاه های آموزشی همواره توسط مرکز روانشناسی و مشاوره معتبر ارائه میشود. برگزاری کارگاه های آموزشی توسط یک مرکز روانشناسی نشانه اعتبار آن مرکز میباشد. خصوصا اگر مدرسان دانشگاه یا مراکز بهتریستی در آن مرکز استفاده شود.

۵- استفاده از روشهای نوین و به روز برای فرآیند مشاوره:

مشاوره آنلاین، مشاوره تلفنی، مشاوره در فضای مجازی و… از جمله خدمات مشاوره ای یک مرکز روانشناسی و مشاوره بروز و خوب میباشد. از راه مشاوره آنلاین یا مشاوره تلفنی، هزینه مشاوره تا حدود زیادی کاسته میشود. و هزینه های رفت و آمد و هزینه های زمانی نیز عملاً از بین می روند.
دسترسی سریع به مشاوره و استفاده از راهنمایی های مشاور روانشناسی در هر زمان از شبانه روز، موجب استقبال چشمگیر مردم، از این نوع خدمات مرکز روانشناسی و مشاوره شده .

برای رزرو وقت با روانشناس خوب در کرج در تماس باشید.

روانشناس خوب در کرج

واکنش صحیح به ترس های فرزندانمان

واکنش صحیح به ترس های فرزندانمان

واکنش صحیح به ترس های فرزندانمان: بطور کلی به هنگام مواجه شدن با خطر، سیستم فیزیکی و عاطفی بدن احساس امنیت خود را از دست داده و از خود واکنش نشان می‌دهد که این‌گونه واکنش هیجانی به این شرایط را ترس می‌نامند و به دو دسته ترس طبیعی و فوبیا تقسیم می‌شوند.

به گزارش ایسنا،بنابراعلام کتاب هدهد، ترس طبیعی به واکنشی گفته می‌شود که مواردی همچون شنیدن صدای مهیب یا قرار گرفتن در ارتفاع زیاد، خود را نشان می‌دهد و این‌گونه ترس برای بیشتر افراد، ترسناک است و این امر کاملاً طبیعی میباشد.

مفهوم کلی و شناخت ترس:

اما فوبیا،  ترسی غیرمنطقی و افراطی است، و افراد در مواجهه با این نوع ترس، مثلاً سوسک یا گربه، به گونه‌ای غیرطبیعی و افراطی واکنش نشان می‌دهند. و البته در مورد این نوع ترس حتماً باید با مشاور صحبت کنید. زیرا ترس بیش از حد، ممکن است تاثیر جدی روی سلامت فیزیکی و عاطفی فرد بگذارد.

از نظر زیست‌شناختی، مغز انسان که اولین واکنش‌های فیزیکی به ترس را کنترل می‌کند، هنگام مواجه شدن با ترس مواد شیمیایی مانند آدرنالین و هورمون استرس کورتیزول در جریان خون آزاد می‌کند و باعث واکنش‌های جسمی‌ خاصی همچون ضربان قلب شدید، افزایش فشار خون و تعرق زیاد می‌شود.

  عوامل و ریشه ترس در کودکان:

برخلاف افراد بزرگسال، کودکان در مواجهه با ترس در معرض آسیب جدی می‌باشند زیرا که قادر به درک درست شرایط نیستند و نمی‌توانند موارد واقعی یا غیرواقعی را تشخیص دهند. این‌گونه تهدیدها و خطرها برای کودکان کاملاً واقعی تلقی می‌شود و نمی‌توانند ترس خود را کنترل کنند.

والدین نیز غالباً توانایی کاملی برای مقابله با ترس در کودکان را ندارند و نمی‌توانند به آنها اطمینان بدهند که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. از این رو ترسی که در کودکان نهادینه می‌شود، تاثیر منفی بر رشد کودک گذاشته و او را در معرض مشکلات استرس و اضطراب در ادامه‌ی زندگی قرار می‌گیرد.

در مراحل رشد کودک تجارب و اتفاق‌هایی صورت می‌گیرد که می‌تواند منشاء ترس او باشد. والدین بیشترین نقش و تاثیر را در ماندگاری ترس در ضمیر کودکان دارند. مثل والدینی که بخاطر ترس شخصی خودشان از یک چیز این ترس را در کودک خود به وجود می‌آورند.

یا اینکه از تهدیدهایی برای تربیت فرزند یا آرام کردن او استفاده می‌کنند. مثل «ما می‌ریم بیرون آمپول بزنیم. تو نیا»، «غذاتو بخور وگرنه می‌گم گرگ بیاد».

توقعات بالا از کودک که باعث رشد ترس در او و تاثیرات روانی جدی می‌شود، «اگر نمره ۲۰ نیاری تنبیه می‌شی».

نیکا، روانشناس خوب در کرج

واکنش صحیح به ترس های فرزندانمان

انواع شایع ترس با توجه به سن فرزندان

ترس از جدایی:

ترس از جدایی یکی از طبیعی‌ترین ترس‌های کودکان به‌خصوص در سن ۲ سالگی می‌باشد. این ترس با بزرگ شدن کودکان شدت می‌یابد چون وارد دنیایی جدید شده و باید وقت زیادی را با معلم یا پرستار به جای مادرشان بگذرانند. گاهی ممکن میباشد این ترس علائمی‌ همچون سردرد یا معده ‌درد به ‌همراه داشته باشد و او را به سمت افسردگی سوق بدهد.

ترس از تنهایی:

معمولاً در گروه سنی ۲ تا ۵ سال کودکان با جیغ و فریاد و حتی پرخاشگری ترس خود را از تنها ماندن یا جدا شدن از والدین نشان می‌دهند. این ترس‌ها باید توسط والدین درک و پیگیری شود زیرا عدم مدیریت ترس می‌تواند روی سلامت عاطفی کودک تاثیر منفی بگذارد.

وظایف والدین:

والدین می‌توانند برای کاهش ترس و استرس کودکان‌شان با او صحبت و او را درک کنند. به او بفهمانند که او تنها کسی نمیباشد که می‌ترسد. در مقابل به او اعتمادبه‌نفس بدهند و او را تشویق به انجام کارهای پرهیجان کنند.

یکی از موثرترین راهکارهای کاهش استرس، کتاب و کتابخوانی است که می‌توان با استفاده از کتاب‌هایی با موضوع مرتبط و شخصیت‌های داخل داستان به کودک کمک کرد. به گونه‌ای که کودک با الگوگیری از شخصیت داستان بفهمد که تنها کسی نمیباشد که می‌ترسد و همچنین راه مقابله با ترس را از شخصیت داستان یاد بگیرد.

برای خواندن آخرین مقاله درمورد چگونه روانشناس خوب انتخاب کنیم؟ اینجا کلیک کنید.

روانشناس خوب در کرج

چگونه روانشناس خوب انتخاب کنیم؟

پرس و جو از دیگران:

روانشناس خوب در کرج :دوستان، خانواده و پزشک شما، ممکن میباشد بتوانند یک درمانگر و روانشناس خوب را به شما معرفی کنند. در شهرهای بزرگ که مراکز دانشگاهی وجود دارد، می‌توانید با مراجعه به آن دانشگاه ها اطلاعات روانشناسان خوب را بگیرید. (شهرهایی که دانشگاه های علوم پزشکی دارند). علاوه بر این وبسایت های مختلفی وجود دارند که اطلاعات روانشناسان و تراپیست های خوب را درج کرده اند.

مدرک تحصیلی تراپیست یا درمانگر خود را بپرسید:
گرچه اکثر درمانگران عالی میباشند، اما کسانی هستند که نوعی شبه روانشناس یا شبه تراپیست میباشند. این‌ها یا مدارک مرتبطی ندارند، یا واقعا مجوز و توانایی لازم برای درمان برخی از اختلالات را در اختیار ندارند. اطمینان حاصل کنید که یک درمانگر حرفه‌ای معتبر را انتخاب می‌کنید. اکثر روانشناسان بالینی مجاز، پس از تحصیل در کالج یا دانشگاه معتبر، برای تحصیل در مقطع دکتری، به طور متوسط ​​هفت سال زمان صرف می‌کنند. بنابراین برای پیدا کردن یک روانشناس خوب حتما مدرک تحصیلی و تخصص امور را نیز جویا بشوید.

پرس و جو در مورد تخصص:
بسیاری از روانشناس ها و تراپیست ها، تصمیم میگیرند که به صورت تخصصی تنها در یکی از شاخه های روانشناسی و درمان کار بکنند. برخی از روانشناس ها تنها به درمان کودکان و مشکلات روانی آن‌ها می پردازند. در حالی که اکثر آن ها بزرگسالان را درمان می‌کنند. با مراجعه به دفاتر و یا بازدید از وب‌سایت‌های متخصصان تراپی و درمان روانشناختی ببینید که هر مرکز و روانشناس چه محدوده ی سنی و چه اختلالاتی را درمان می‌کند؟

شرکت بیمه خود را چک کنید:
اکثر شرکت‌های بیمه، لیستی از ارائه دهندگان خدمات سلامت روان را که تحت پوشش قرار داده اند را در سایت اینترنتی خود لیست کرده اند. برای اطلاع از اینکه کدام پزشکان یا مراکز درمانی معتبر، بیمه شما را قبول می کنند به سایت شرکت بیمه خود مراجعه بکنید.

به دنبال گزینه‌های جایگزین و کم هزینه باشید:
اگر شما تحت پوشش هیچ بیمه‌ای نمیباشید و یا درآمد کمی دارید، باید دوره تراپیست‌ های حرفه‌ای که هزینه ویزیت بالایی نیز دارند خط بکشید. در عوض باید به دنبال مراکز مشاوره و خدمات روانشناسی محلی باشید. که علاوه بر درخواست هزینه های کم، مشاوران و خوبی را بعنوان تراپیست در اختیار داشته باشند. برای کسب اطلاعات در مورد خدمات روانشناسی در منطقه خود، یک جستجو در اینترنت کافی میباشد.

از سمینارهای گروهی غافل نشوید:
اگرچه اقدام به تشخیص شرایط و وضعیت های روانی توسط خود شخص کار خطرناکی میباشد، اما اگر بطور مثال اگر فوبیا دارید و اگر فوبیا شما علایم بسیار واضح و قابل تشخیص دارد، با کمک گرفتن از یک روانشناس معمولی نیز مشکل شما حل خواهد شد. اما در برخی موارد مشکلات و اختلالات روانی مانند فوبیا ممکن است پنهان باشند. یعنی تا به حال با آن روبرو نشده‌اید. اما بصورت بالقوه ممکن اسیت مشکلی داشته باشید. برای مثال ممکن میباشد که شما فوبیای پرواز داشته باشد. اما از آنجایی که تا کنون سوال هواپیما نشده اید، متوجه ترس خود نخواهید شد.

سمینارهای گروهی که به صورت مجازی و آنلاین برگزار می‌شود مکان خوبی برای اطلاع از انواع اختلالات روانشناختی و علایم رایج آن‌ها میباشد. گروه های پشتیبانی آنلاین، منبع خوبی از اطلاعات در مورد سمینارهای هدفمند برای طیف وسیعی از بیماری ها میباشند. بعلاه در این سمینارها تعداد زیادی روانشناس خوب یا تراپیست حرفه ای نیز پیدا خواهید کرد که می توانید مستقیما با آن ها صحبت بکنید.

حواستان به جلسه اول تراپی باشد:
اولین جلسه از تراپی یا جلسه درمانی معمولا به آشنایی بیشتر اختصاص داده می‌شود. به این صورت که شما و تراپیست با هم آشنا خواهید شد. روانشناس تراپیست سوالات متعددی از شما می‌پرسد. بنابراین فرصت مناسبی میباشد که شما هم در خلال سوالات او، تعدادی سوال که ذهن شما را درگیر کرده بپرسید. رابطه بین شما و تراپیست شما، در روند درمان فوبیا بسیار مهم میباشد و بایستی به همدیگر اعتماد کنید.

اعتماد کردن به یک شخص جدید، و غریبه برای اولین بار سخت میباشد. اما از آنجایی که در جلسه اول با تراپیست خود کمی آشنا می‌شوید؛ می‌توانید به او اعتماد بکنید. صداقت و راستی را در همان جلسه اول خود رعایت بکنید. زیرا تنها زمانی مشکل شما که فوبیا باشد، حل می‌شود، که هر سوالی که تراپیست از شما می‌پرسد را با صداقت پاسخ دهید.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله درمورد چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟ اینجا کلیک کنید.

چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟

چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟

آغاز:

چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟

متوجه می‌شوید که خواستار و نیازمند عشقی میباشید که بیشتر و قوی‌تر از عشقی باشد که در حال حاضر دریافت می‌کنید. شما در مورد دوست ‌داشتنی بودن احساس ناامنی می‌کنید، اما ضمیر شما اینجا است تا شما را به پیش براند (یا از رفتن بازدارد). شما اغلب دیگران را دوست میدارید، ولی علاقه‌ی شما به این بستگی دارد که آنها چقدر شما را دوست دارند یا از نظر احساسات عاشقانه، تمایلات جنسی و سازگاری برای شما جذاب میباشند. روابط شما مستلزم مذاکره‌ای همیشگی، میان آنچه شما می‌خواهید و آنچه شریک زندگی‌تان می‌خواهد، میباشد. واژه‌هایی که می‌توان برای این عشق به کار برد، به این شرح میباشد: اشتیاق، دلبستگی، وابستگی، یکی شدن، رابطه‌ای عاشقانه، نیاز متقابل، علاقه و سازگاری.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

میانه:

وقتی برای رسیدن به نوع بالاتری از عشق اشتیاق دارید، نفس و نیازهای شما، رفته‌رفته نقش کمتری ایفا می‌کنند. حس می‌کنید که عشق می‌تواند نیروی شفا بخشی باشد که هر کسی را گرفتار یا اسیر خود می‌کند. می‌توانید فرد دیگری را بدون اینکه چیزی از او بخواهید، دوست داشته باشید. چنین عشقی به میزان کمتری شخصی شده است و حسی از دلبستگی و وابستگی است. آگاهی شما گسترش می‌یابد و احساس ناامنی کمتری می‌کنید. عشق شما، کامل‌تر و پخته‌تر و صلح‌آمیز می‌شود. در روابط شما درک متقابل شکل می‌گیرد و درگیری‌های کمتری میان دو فرد تدافعی ایجاد می‌شود. این عشق را می‌توان با واژه‌های رو‌به‌رو توصیف کرد: آرمان‌گرا، آرام، بدون خودخواهی، سخاوتمندانه، همدلانه، بخشنده و پذیرنده.

پایان:

وقتی تمام محدودیت‌ها پشت سر گذاشته شود، عشق نیز بی‌قید و شرط خواهد شد. حس می‌کنید که این عشق از منبعی معنوی در درون خود شما سرچشمه گرفته. این عشق، چیزی بیش از یک احساس میباشد و شما به جنبه‌ای فراگیر و کلی از وجود خود دست می‌یابید. شما دیگر به دنبال دریافت منفعت از فردی که عاشق او شده‌اید، نیستید. حالا دیگر دلسوزی محض امکان‌پذیر میباشد و حسی از تعلق به انسانیت وجود دارد. در روابط شما هیچ کشمکش یا نیازها و خواسته‌های ستیزه‌ جویانه‌ای وجود ندارد. عشق به حالتی خودبسنده از رضایت و شادی مبدل می‌شود. واژه‌هایی که می‌توان برای این عشق به کار برد، واژه‌هایی است مانند: سعادتمند، متعالی، مقدس، درخشان، سرمست و بی‌کران.

چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟

روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله در مورد درمقابل لجبازی کودکان چه کنیم؟ اینجا کلیک کنید.

در مقابل لجبازی کودکان چه کنیم؟

در مقابل لجبازی کودکان چه کنیم؟

لجبازی چیست؟
در مقابل لجبازی کودکان چه کنیم؟
لجبازی نوعی رفتار مقابله ای در کودکان است که معمولاً والدین در مواجه با آن رفتارهای مختلفی را نشان میدهند .البته اکثرا هم با شکست مواجهه می شوند. درابتدا باید به نکته ی ظریفی اشاره کرد و ان اینکه  همیشه بیاد داشته باشیم که از ایجاد رفتارهائی که منجر به لجبازی در کودکان می شود،تاحد ممکن اجتناب بکنیم. چون که درواقع این ما هستیم که بازنده خواهیم بود.

این بکن،نکن ها جواب نمی دهد!

به کودک چیزی می گوییم و او لجبازی می کند. بیابید این جمله را آنالیز کنیم وبرای هر یک راه حلی پیدا کنیم آیا آنچه که به کودک می گوییم،سلبی میباشد یا ایجابی .(یعنی نکن است یا بکن)!

هدف از دستور ما چیست؟ آیا کودک واقعاً میتواند کاری را از او خواسته ایم را یا آن کاری که او را از انجامش منع کرده ایم برآورده کند؟یادمان نرود که «باید از هر کسی چیزی را توقع داشت که بتوان از عهده انجامش بربیاید.» اگر در خلال دستورهای ریز و درشتتان ،در خلال بکن و نکن های گاهی زائد وبی فایده،که گاهی اگر خود ما را روانکاوی کنند،ریشه  خیلی از آنها را در کودکی خودمان پیدا باید کرد.

درباره قسمت اول و بحث درمورد جنس درخواست ما که سلبی میباشد یا ایجابی،اصولاً،کودکان میانه خوبی با درخواست های سلبی ندارند.پس نکن.فلان کار را بکن،فلان طور راه نرو،جیغ نزن،دست توی بینی ات نکن و…. معمولاً جواب نمی دهد!!!…

نیکا، روانشناس خوب در کرج

ریشه یابی بکنید:

درابتدا باید دقت بکنیم که ریشه ی آن حرکت ناخوشایندی که کودک انجام می دهد چه میباشد؟ آیا نیاز او برای جلب توجه میباشد؟ آیا آن کار به او آرامش می دهد؟

آیا نیازحسی میباشد؟ آیا سطح توانائی اش در همین حد میباشد؟ آیا عادتی میباشد؟

هر کدام از این موارد که باشد نمی توان با گفتن یک دستور به کلی قال قضیه را کند بجای آن بهتر میباشد بقول معروف گولش بزنیم! این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی می باشد که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.

جهت انجام این تکنیک بهتر میباشد از واژه ی زیر استفاده بکنیم که اگر تونستی، این کار را بکنی؟! در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دل خواه شما را جایگزین می کند. مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند میگویم.

بیا تا ببینیم زورت میرسه تا به این توپه لگد بزنی؟ اگر راست میگی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن. در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی،مشارکتی،رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شویم.

ضعیف نباشید:

در حقیقت باید از موضع قدرت و عقل برخورد کنیم و نقطه ی ضعفمان را نشان ندهیم. چون که دیده ایم خیلی از ماها عملاً آنقدر واکنش شدیدی به رفتارهای کودکان نشان میدهیم که کودک هر قدر که کوچک باشد متوجه میشود که نقطه ضعف ما در کجاست! در مورد دوم،این که واقعاً آن چیزی که از کودک می خواهیم،جداً  چه ضرورتی دارد؟

حساب و کتاب امر و نهی هایتان را داشته باشید:

یادمان باشد که همیشه حساب و کتاب و تعداد امر و نهی هایمان را در یک روز داشته باشیم.میدونید چرا؟ چون والدین زمانی که خسته اند و حوصله ی کاری را ندارند ،تعداد امر و نهی هایمان خیلی بیشتر از زمانی میباشد؟که دوست داریم به دل کودک راه بیاییم تا خودش به کشف محیط بپردازد.

هم چنین این که درست مقابل این لجبازی که الان دغدغه ی ذهنی ما میباشد،یکی از علائم سندرم موسسه زدگی،مطیع بودن بسیار زیاد و از خود ایده نداشتن و کاهش اعتماد به نفس و کاهش عزت نفس و احساس پوچی و بی تفاوتی میباشد. مواظب باشیم که آنقدر که این امر و نهی ها و دستورات را کش ندهیم که یک زمان از آن طرف خیلی چیزها را از دست بدهیم.

و حالا در مورد دیسیپلین که والدین هیچ وقت از دستوری که داده اند نباید چشم پوشی بکنند،برای همین مواقعی که دستوری می دهیم باید دقت داشته باشیم که کودک در حالتی باشد که بتواند دستور ما را انجام دهد.(به قول معروف مودش مناسب باشد).

اما اگر جواب نداد باید از روش های مختلف رفتاری جهت شکل دهی فعالیت استفاده بکنیم تا در نهایت به کتک زدن و تنبیه بدنی ختم نشود. البته تنبیه می تواند کاربرد داشته باشد مثل محروم کردن کودک از فعالیتی که دوست دارد،یا خاموشی یعنی بی توجهی به او…اما در عین حال باید فراموش نکنیم که نه تنها تمام کودکان بلکه تمام آدم های دنیا تشنۀ دوست داشته شدن و محبت میباشند.

برای حل موضوع در مقابل لجبازی کودکان چه کنیم؟ با روانشناس خوب در کرج در ارتباط باشید.

برای خواندن آخرین مقاله درمورد ارتباط طلاق با فرزندان اینجا کلیک کنید.