
دلایل مراجعه نکردن بعضی از افراد به روانشناس
شاید شما هم بار ها این جمله را شنیده باشید که افراد می گویند <<مگر من دیوانه هستم که به روانشناس مراجعه کنم>>
این موضوع، حتی در قشر تحصیل کرده هم دیده میشود در صورتی که افراد، بدون هیچ آگاهی روانشناس و روانپزشک اشتباه میگیرند.
حال بیایید برای شناخت و آگاهی شما با رشته روانشناسی بیشتر آشنا شویم . روانشناس یک شاخه ای از علوم انسانی و هدف مطالعه روی رفتارهای انسانی است، عمر این رشته نسبتا کوتاه و جز رشته های جدید تحصیلی میباشد و به کمتر از ۱ یک قرن بر می گردد در حدی که بیش از ۲۰ رشته را شامل میشود
اما روانپزشک فردی است که در رشته پزشکی تحصیل کرده و پس از از پایان دوره تحصیل تخصص خود را در رشته اعصاب و روان گذرانده و همینطور روانپزشک مجاز به تجویز دارو هست است که روانشناس این اجازه را ندارد.
حال بیایید دلایل افرادی که به روانشناس مراجعه نمی کنند را بررسی کنیم
بسیاری از افراد هنوز به خرافات اعتقاد دارند
بسیاری از افراد این بیماری ها را ناشی از از چشم و می دانند و طبیعتاً برای رفع مشکل به دعانویس مراجعه میکنند در صورتی که افسردگی را به عنوان بیماری قبول نداشته باشیم نمیتوانیم درمانی برای آن پیدا کنیم یا اینکه اگر باور داشته باشیم که اختلال اضطراب و استرس بیماری جزئی از مسئولیت پذیری نیست و همه آدم ها بر اثر مکافات زندگی دچار اضطراب و غم می شوند نمی توان فقر و نداری را برطرف کرد پس در نتیجه به روانشناس خوب مراجعه نمی کنند نمی توان مشکلات را حل کرد
مشکلات روانپزشکی را نیازمند درمان نمی دانند
یکی دیگر از موارد مهم این است که اختلالات روانپزشکی را نیازمند درمان نمیدانند تا زمانی که افراد مشکلات افسردگی و از این قبیل را نیازمند به مراجعه به روانشناس نمیدانند پس خیال می کنند که باید راه دیگری برای رفع مشکل پیدا کرد همچنین انگ هایی که برای مراجعه به روانشناس خوب زده میشود بیتأثیر نیست برای مثال هر فردی که به روانشناس مراجعه می کنند را دیوانه می خوانند
زدن چنین برچسبی به شخص مبتلا به مشکل روانپزشکی که معنایی تحقیرکننده و طردکننده دارد نیز بیمی در اشخاص پدید می آورد که در نتیجه خود را با خریدن رنج بیماری از مصیبت مضاعف انگ و ننگ رها می کنند. البته باور به بی حاصلی درمان و دیگر باورهای نادرست همچون ترس از اعتیاد یا وابستگی به داروها نیز سهم زیادی در خودداری آنان از مراجعه دارد.
ترس از برچسب خوردن یا انگ روانی بودن
بی شک یکی از دلایل اصلی آن به ترس از برچسب خوردن یا انگ روانی بودن باز می گردد. درواقع، خیلی از افراد از ترس این که مردم به آنها چه می گویند و چه نگاهی به آنها خواهند داشت، به روانپزشک مراجعه نمی کنند. البته ، روانپزشک چنین ترسی چندان هم بی دلیل نیست، چراکه در جامعه ما، هم خود بیماران و هم خانواده آنها در بسیاری از مواقع درد انگ خوردن را لمس می کنند.
واقعیت آن است که فقدان درک و شناخت صحیح از بیماری ها و اختلالات روانپزشکی، یکی از مشکلات جامعه ماست. چون در اغلب موارد، این بیماری ها بدون علائم جسمی بروز می کند، خیلی ها حتی نمی دانند این حالت، به یک بیماری مربوط است و آن را تنها ناشی از مشکلات محیطی و اتفاقاتی که اطرافشان رخ می دهد، می دانند.
درمان قطعی وجود ندارد؟
اما آیا این باور درست است که برای بیماری های اعصاب و روان، درمان قطعی وجود ندارد؟
بسیاری از بیماری های اعصاب و روان با درمان برطرف می شود. البته در مواردی نیز احتمال عود وجود دارد. بعضی اختلالات روحی و روانی نیز با درمان کنترل می شود و درمان قطعی برای آنها وجود دارد. این هم از باورهای نادرست و تحریف شده رایج است که غیر از بیماری های واگیر تقریبا هیچ بیماریای وجود ندارد که درمان قطعی داشته باشد. در حالی که بیماری ای همچون میگرن یا فشار خون نیز درمان قطعی ندارد. به بیان دیگر بسیاری از بیماری ها فقط قابل کنترل است و درمان صد درصد ندارد و اختلال های روانپزشکی هم از این ماجرا مستثنا نیست.
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)