فراتر از آنچه تا امروز دیده ایم ممکن است، وقتی با هم به یک سو بنگیرم

کرج، چهار راه طالقانی، ساختمان پزشکان شاه کرم

تلفن تماس : ۰۹۰۵۸۷۹۱۲۲۶

پدوفیلیا

بیماری پدوفیلیا را بشناسید
در ابتدا باید گفت پدوفیلیا یکی از انواع پارافیلیا یا انحراف جنسی است، به بیان دیگر وقتی فردی دچار نابه‌هنجاری جنسی است که خیال‌پردازی‌های مکرر و شدید جنسی یا رفتارهایی نسبت به اشیاء، کودکان یا سایر اشخاص(بدون رضایت آنها) داشته و یا خود یا شریک جنسی‌شان را عذاب می‌دهند.

یک درمانگر جنسی گفت: عوامل ژنتیکی، زیستی، هورمونی، فرهنگی، تربیتی و اجتماعی در ایجاد اختلال پدوفیلیا(تمایل به برقراری ارتباط جنسی با کودک) در فرد نقش دارند.
دکتر فاطمه آذرتاش درباره اختلال پدوفیلیا اظهار کرد: در ابتدا باید گفت پدوفیلیا یکی از انواع پارافیلیا یا انحراف جنسی است، به بیان دیگر وقتی فردی دچار نابه‌هنجاری جنسی است که خیال‌پردازی‌های مکرر و شدید جنسی یا رفتارهایی نسبت به اشیاء، کودکان یا سایر اشخاص(بدون رضایت آنها) داشته و یا خود یا شریک جنسی‌شان را عذاب می‌دهند.
وی ادامه داد: زمانی می‌گوییم فردی دچار انحراف جنسی است که به مدت ۶ ماه این نابه‌هنجاری را تجربه کند وزمان‌هایی که دچار استرس می‌شود این افکار و تمایلات و رفتارها در او تشدید شود.
این درمانگر جنسی با بیان اینکه اختلال پدوفیلیا یکی از این انحراف‌ها است، بیان کرد: افراد دارای پدوفیلی یا اختلال بچه‌بازی افرادی هستند که توسط کودکان و نوجوانان زیر ۱۳ سال تحریک می‌شوند، در واقع زمانی می‌توانیم بگوییم فردی دارای این اختلال است که حداقل ۱۶ ساله بوده و دست کم ۵ سال بزرگ‌تر از کودکان و نوجوانانی باشد که مجذوب‌شان می‌شود.
وی با تاکید بر اینکه از شیوع این اختلال در کشور آمار دقیقی نداریم، افزود: دلیل این موضوع آن است که افرادی که چنین تمایلاتی دارند به دلیل غیرمجاز بودن رفتارشان کمتر برای درمان مراجعه می‌کنند.
این مشاور خانواده خاطرنشان کرد: اکثر افرادی که مرتکب این اعمال می‌شوند مرد هستند، چنین مردانی علاوه براینکه برای لذت جنسی اقدام به ارتباط جنسی با کودک می‌کنند برای ارضای سلطه‌جویی، آزار و پرخاشگری این کار انجام می‌دهند این درحالی است که زنان مبتلا به پدوفیلیا بیشتر به دنبال هیجان و لذت جنسی هستند.
وی با اشاره به اینکه دو سوم قربانیان این افراد معمولا دختران هستند، تصریح کرد: یک سوم مبتلایان به این اختلال، کودکان، خویشاوند و اطرافیان خود را مورد هدف قرار می‌دهند. این افراد معمولا افرادی منزوی، فاقد مهارت‌های اجتماعی، مضطرب، با اعتماد به نفس پایین، پرخاشگر و جاه‌طلب هستند که از این طریق می‌توانند نیاز خود به جاه‌طلبی‌ را ارضاء کنند.

ختلال سوگ چیست اختلال سوگ در دسته اختلالات افسردگی قرار می‌گیرد. فردی که به تازگی سوگوار شده است حالات و افکاری شامل بی‌قراری، احساس پوچی و ملال، خشم و نفرت ناشی از فقدان، بی‌خوابی، کاهش میل جنسی، کاهش وزن، اختلال در توجه و حافظه، از دست دادن میل به زندگی، نشخوار فکری و اشتغال ذهنی شدید نسبت به فرد متوفی، نپذیرفتن مرگ او، درد روانی شدید، بی‌حسی و کرختی، مقصر دانستن خود در مرگ او، دوری از عواملی که او را به یاد عزیز از‌دست‌رفته می‌اندازد، تمایل به مرگ برای پیوستن به عزیز از دست رفته، بی‌اعتمادی به دیگران، احساس تنهایی، سردرگمی در مورد هویت شخصی و بی‌علاقگی به آینده را تجربه می‌کند. علاوه بر نشانه‌های یاد شده، احتمال بروز توهم‌های دیداری و شنیداری مانند شنیدن صدای فرد از دست رفته یا تصور دیدن او، علائم جسمانی مانند دردهای قلبی و گوارشی و همچنین افزایش مصرف سیگار و مشروبات الکی نیز در بین این بیماران دیده می‌شود مراحل شوک و انکار: به طور طبیعی نخستین واکنش هر فرد نسبت به از دست دادن فرد مورد علاقه، انکار است. مدتی طول می کشد تا فقدان را بپذیرد. خشم: بعد از پذیرش واقعیت بروز هیجانات شدید و خشم همراه با شکایت از خود و دیگران و حتی نظام هستی است. افسردگی: با فروکش کردن هیجانات فرد وارد فاز افسردگی می شود. در این مرحله احساس پوچی و از دست رفتن معنای زندگی، بی حوصلگی و کندی روانی و مشغولیت ذهنی با خاطرات مثبت و منفی که با فرد از دست رفته را تجربه می‌کند. پذیرش: در صورتی که فرد دست به اقدامات سازنده بزند و درمان صورت گیرد، بتدریج بعد از گذشت چند ماه تا نهایتا” یک سال علائم دوره افسردگی از بین می رود و فرد به زندگی عادی بازمی‌گردد. ولی اگر مدت زمان این علائم بیشتر از یکسال پایدار باشد و فرد نتواند این مراحل را به درستی پشت سر بگذارد، ممکن است سال‌ها با این احساسات درگیر باشد و علائم سوگواری طبیعی به اختلال سوگ پایدار و پیچیده یا افسردگی اساسی تبدیل شود. اگر سوگ به صورت حل نشده باقی بماند و تسکین و درمانی برای فرد داغدیده صورت نگیرد، ممکن است هرگز درمان نشود .. شیوع آن در زنان بیشتر از مردان است. عواملی مانند سن کم فرد از دست رفته و وابستگی زیاد فرد داغ دیده به او، ممکن است احتمال بروز اختلال را افزایش دهد. پیشگیری از بروز اختلال سوگ برای هر کسی تجربه سوگ با غم و اندوه همراه است. ناراحتی در مقابل مرگ و ترک عزیزان فرآیند بهنجار و طبیعی است که اگر از حد طبیعی خارج شود، سبب اختلال می‌شود. با رعایت نکات زیر می‌توان از میزان اندوه کاست و از ابتلا به اختلال سوگ پایدار و پیچیده و دیگر اختلالات ناشی از فقدان پیشگیری کرد: عزاداری کردن: شرکت در مراسم خاکسپاری و عزاداری ضمن تخلیه هیجانی، از تنها ماندن فرد داغ‌دیده جلوگیری می‌کند و باعث آرامش درونی او می‌شود. صحبت کردن با نزدیکان: سرکوب کردن هیجانات، یکی از مهم‌ترین ریشه‌های مشکلات روانی پس از سوگ است. افرادی که در بیان احساساتشان ناتوان هستند، بیشتر در معرض بیماری روانی پس از سوگ قرار می‌گیرند. فاصله گرفتن از موقعیتهای تنش‌زا: بی‌توجهی یا دلسوزی نامتناسب و درک نکردن شرایط فرد سوگوار توسط اطرافیان باعث ایجاد تنش برای فرد سوگوار می‌شود. کنترل افکار منفی: برای خودداری از تداوم حس گناه و سرزنش خود و کنترل افکار منفی می‌توان از کمک متخصص مشاور بهره برد.  تجربه موقعیت‌هایی با لذت‌های کوچک: یادآوری و پذیرش اینکه زندگی ادامه دارد و با آزار خود و دریغ کردن شادی‌های زندگی هیچ چیز تغییر نمی‌کند. دیدار دوستان و شرکت در مهمانی‌های خانوادگی، سفر، تغذیه و خواب خوب و رابطه جنسی، همگی می‌تواند به گذار از مرحله افسردگی به پذیرش، یاری‌رسان باشند. بازگشتن به زندگی روزمره: از سرگرفتن شغل و تحصیل و فعالیت‌های سازنده، پس از دوره سوگواری. مانع غرق شدن در افکار ویرانگر می‌شوند. فعالیت‌های مکمل دیگری مانند شرکت در برنامه‌های خیریه، می‌تواند در ایجاد احساس مثبت نسبت به خود و دنیا و بازگشت به زندگی عادی یاری‌رسان باشد. کمک گرفتن از مشاور: لازم نیست پیش از آنکه سوگ تبدیل به بیماری شود، مشاوره با روانشناس و استفاده از راهنمایی‌های او می‌تواند در تسریع روند درمان موثر باشد. به کارگیری اصول و فنون مشاوره به افراد مصیبت دیده، می‌تواند به رفع ناراحتی و غم در یک چارچوب زمانی معقول و سازگاری فرد با محیط و برگشت به زندگی طبیعی و عادی شود. شرکت در جلسات گروهی: تشکیل NGO برای حمایت از بازماندگان در حوادث طبیعی مثل زلزله و تشکیل جلسات گروه‌درمانی برای به اشتراک‌گذاری تجربیات و ایجاد حس همدردی بین افراد می‌تواند در بهبود وضعیت روانی افراد موثر باشد.

اختلال سوگ

 

 

ختلال سوگ چیست
اختلال سوگ در دسته اختلالات افسردگی قرار می‌گیرد. فردی که به تازگی سوگوار شده است حالات و افکاری شامل بی‌قراری، احساس پوچی و ملال، خشم و نفرت ناشی از فقدان، بی‌خوابی، کاهش میل جنسی، کاهش وزن، اختلال در توجه و حافظه، از دست دادن میل به زندگی، نشخوار فکری و اشتغال ذهنی شدید نسبت به فرد متوفی، نپذیرفتن مرگ او، درد روانی شدید، بی‌حسی و کرختی، مقصر دانستن خود در مرگ او، دوری از عواملی که او را به یاد عزیز از‌دست‌رفته می‌اندازد، تمایل به مرگ برای پیوستن به عزیز از دست رفته، بی‌اعتمادی به دیگران، احساس تنهایی، سردرگمی در مورد هویت شخصی و بی‌علاقگی به آینده را تجربه می‌کند.
علاوه بر نشانه‌های یاد شده، احتمال بروز توهم‌های دیداری و شنیداری مانند شنیدن صدای فرد از دست رفته یا تصور دیدن او، علائم جسمانی مانند دردهای قلبی و گوارشی و همچنین افزایش مصرف سیگار و مشروبات الکی نیز در بین این بیماران دیده می‌شود
مراحل
شوک و انکار: به طور طبیعی نخستین واکنش هر فرد نسبت به از دست دادن فرد مورد علاقه، انکار است. مدتی طول می کشد تا فقدان را بپذیرد.
خشم: بعد از پذیرش واقعیت بروز هیجانات شدید و خشم همراه با شکایت از خود و دیگران و حتی نظام هستی است.
افسردگی: با فروکش کردن هیجانات فرد وارد فاز افسردگی می شود. در این مرحله احساس پوچی و از دست رفتن معنای زندگی، بی حوصلگی و کندی روانی و مشغولیت ذهنی با خاطرات مثبت و منفی که با فرد از دست رفته را تجربه می‌کند.
پذیرش: در صورتی که فرد دست به اقدامات سازنده بزند و درمان صورت گیرد، بتدریج بعد از گذشت چند ماه تا نهایتا” یک سال علائم دوره افسردگی از بین می رود و فرد به زندگی عادی بازمی‌گردد.
ولی اگر مدت زمان این علائم بیشتر از یکسال پایدار باشد و فرد نتواند این مراحل را به درستی پشت سر بگذارد، ممکن است سال‌ها با این احساسات درگیر باشد و علائم سوگواری طبیعی به اختلال سوگ پایدار و پیچیده یا افسردگی اساسی تبدیل شود. اگر سوگ به صورت حل نشده باقی بماند و تسکین و درمانی برای فرد داغدیده صورت نگیرد، ممکن است هرگز درمان نشود ..
شیوع آن در زنان بیشتر از مردان است. عواملی مانند سن کم فرد از دست رفته و وابستگی زیاد فرد داغ دیده به او، ممکن است احتمال بروز اختلال را افزایش دهد.
پیشگیری از بروز اختلال سوگ
برای هر کسی تجربه سوگ با غم و اندوه همراه است. ناراحتی در مقابل مرگ و ترک عزیزان فرآیند بهنجار و طبیعی است که اگر از حد طبیعی خارج شود، سبب اختلال می‌شود. با رعایت نکات زیر می‌توان از میزان اندوه کاست و از ابتلا به اختلال سوگ پایدار و پیچیده و دیگر اختلالات ناشی از فقدان پیشگیری کرد:
عزاداری کردن: شرکت در مراسم خاکسپاری و عزاداری ضمن تخلیه هیجانی، از تنها ماندن فرد داغ‌دیده جلوگیری می‌کند و باعث آرامش درونی او می‌شود.
صحبت کردن با نزدیکان: سرکوب کردن هیجانات، یکی از مهم‌ترین ریشه‌های مشکلات روانی پس از سوگ است. افرادی که در بیان احساساتشان ناتوان هستند، بیشتر در معرض بیماری روانی پس از سوگ قرار می‌گیرند.
فاصله گرفتن از موقعیتهای تنش‌زا: بی‌توجهی یا دلسوزی نامتناسب و درک نکردن شرایط فرد سوگوار توسط اطرافیان باعث ایجاد تنش برای فرد سوگوار می‌شود.
کنترل افکار منفی: برای خودداری از تداوم حس گناه و سرزنش خود و کنترل افکار منفی می‌توان از کمک متخصص مشاور بهره برد.

تجربه موقعیت‌هایی با لذت‌های کوچک: یادآوری و پذیرش اینکه زندگی ادامه دارد و با آزار خود و دریغ کردن شادی‌های زندگی هیچ چیز تغییر نمی‌کند. دیدار دوستان و شرکت در مهمانی‌های خانوادگی، سفر، تغذیه و خواب خوب و رابطه جنسی، همگی می‌تواند به گذار از مرحله افسردگی به پذیرش، یاری‌رسان باشند.
بازگشتن به زندگی روزمره: از سرگرفتن شغل و تحصیل و فعالیت‌های سازنده، پس از دوره سوگواری. مانع غرق شدن در افکار ویرانگر می‌شوند. فعالیت‌های مکمل دیگری مانند شرکت در برنامه‌های خیریه، می‌تواند در ایجاد احساس مثبت نسبت به خود و دنیا و بازگشت به زندگی عادی یاری‌رسان باشد.
کمک گرفتن از مشاور: لازم نیست پیش از آنکه سوگ تبدیل به بیماری شود، مشاوره با روانشناس و استفاده از راهنمایی‌های او می‌تواند در تسریع روند درمان موثر باشد. به کارگیری اصول و فنون مشاوره به افراد مصیبت دیده، می‌تواند به رفع ناراحتی و غم در یک چارچوب زمانی معقول و سازگاری فرد با محیط و برگشت به زندگی طبیعی و عادی شود.
شرکت در جلسات گروهی: تشکیل NGO برای حمایت از بازماندگان در حوادث طبیعی مثل زلزله و تشکیل جلسات گروه‌درمانی برای به اشتراک‌گذاری تجربیات و ایجاد حس همدردی بین افراد می‌تواند در بهبود وضعیت روانی افراد موثر باشد.

روانشناس خوب در کرج

چگونه خلق و خوی‌مان را بهتر کنیم؟

درحال‌حاضر چه احساسی دارید؟ حال‌تان خوب است یا بد؟ اجازه بدهید سؤال دیگری بپرسم: امروز را چگونه آغاز کردید؟ اگر حال‌تان خوب باشد، قطعا روزتان را هم به‌خوبی می‌گذرانید و اگر حال‌تان بد باشد، روز بدی را سپری می‌کنید. اگر حال خوب و بدمان تا این اندازه بر کیفیت زندگی‌مان تأثیرگذار است، چرا تلاش نمی‌کنیم تا خلق و خوی‌ خود را کنترل کنیم؟ بیشتر بخوانید “چگونه خلق و خوی‌مان را بهتر کنیم؟”

طلبکاری اجتماعی، پیامدهای منفی و راه‌هایی برای پیشگیری و کنترل آن

هر کدام از ما انسان‌ها، در مقابل عمل به وظایف‌مان، انتظار دریافت حقوق متقابل از سایرین را داریم. به‌عبارتی، انجام وظایف‌مان به‌معنی پرداخت حقوق دیگران است؛ همچنان‌که از دیگران نیز انتظار داریم به حقوق ما توجه کنند و آن را محترم بشمارند. اما آیا با قرار گرفتن در محیط‌های اجتماعی متفاوت، نسبتِ بین انجام وظایف و مطالبه‌ی حقوق‌مان ثابت می‌ماند؟ خیر! در این صورت، این تغییر الگوی رفتاری، چه پیامدهایی خواهد داشت؟ چگونه می‌توان با مدیریت ذهن و تغییر و بهبود رفتار، بیشترین نتیجه‌ی مثبت را از این دگرگونی به‌ارمغان آورد؟ چگونه طلبکاری اجتماعی را کاهش بدهیم؟ همراه ما باشید، در این مقاله می‌خواهیم به این پرسش‌ها پاسخ بدهیم.
بیشتر بخوانید “طلبکاری اجتماعی، پیامدهای منفی و راه‌هایی برای پیشگیری و کنترل آن”

انواع افسردگی؛ ۹ نوع افسردگی، علائم و درمان آنها

همه‌ی ما گاهی به هزارویک دلیل زانوی غم بغل می‌کنیم و دست‌ودل‌مان به هیچ کاری نمی‌رود. اما آیا همین که ناراحت باشیم، به این معنی است که دچار افسردگی هستیم؟ افسردگی افزون بر علائم روانی مانند ناامیدی، روی جسم‌ هم اثر می‌کند؛ اما در همه‌ی افراد با علائم دقیقا یکسانی پدیدار نمی‌شود. همچنین، افسردگی فقط یک نوع نیست و به شکل‌هایی گوناگون بروز می‌کند. در این مقاله شما را با انواع افسردگی، علائم و درمان آنها آشنا خواهیم کرد. بیشتر بخوانید “انواع افسردگی؛ ۹ نوع افسردگی، علائم و درمان آنها”

تنهایی؛ مهم‌ترین مهارتی که هیچ‌کس به شما یاد نداده است

حتما برای شما هم اتفاق افتاده که به محض تنهایی، خودتان را با تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی سرگرم کنید تا این اوقات را سریع‌تر سپری کنید. این رفتار می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد اما مهم‌ترین دلیل آن این است که شاید از خلوت کردن و روبه‌رو شدن با خودتان می‌ترسید. شاید هم هیچ‌وقت یاد نگرفتید از تنهایی‌ لذت ببرید. در این مقاله می‌خواهیم به دلایل این ترس و راه مقابله با آن بپردازیم. بیشتر بخوانید “تنهایی؛ مهم‌ترین مهارتی که هیچ‌کس به شما یاد نداده است”

۷ عبارتی که هرگز نباید در دعواها به کار ببرید

اگر واقعا می‌خواهید دیگران را وارد دعوا کنید، سعی کنید به آنها بگویید آرام باشند. به‌عنوان کسی که از این کلمات استفاده می‌کند باید بدانید که این عبارات به‌ندرت تأثیری را که انتظار دارید می‌گذارند. بلکه عباراتی مانند «آرام باش» یا «خون‌سرد باش» معمولا باعث می‌شوند فرد مقابل حتی عصبانی‌تر، درمانده‌تر و ناراحت‌تر شود؛ به‌ویژه زمانی که احساسات از قبل به‌شدت برانگیخته شده‌اند. درست شبیه رفتارهای آزاردهنده‌ای که در حین دعوا انجام می‌شوند، مانند چشم‌چرخاندن، غرزدن و طفره ‌رفتن، برخی از کلمات نیز می‌توانند خیلی سریع گفت‌وگویی سازنده‌ را به یک دعوای تمام‌عیار تبدیل کنند. در ادامه، این مقاله، ۷ عبارتی را که درمانگرها معتقدند هرگز نباید در دعوا با شریک زندگی‌، دوست، اعضای خانواده یا هر کس دیگری به‌کار ببرید، بیان می‌کنیم. بیشتر بخوانید “۷ عبارتی که هرگز نباید در دعواها به کار ببرید”

با این جملات، شکست عشقی را فراموش کنید

مام کردن یک رابطه عاطفی، ساده نیست. جدا شدن از فردی که روزها، ماهها و حتی سالهای زیادی را با او گذرانده اید، می تواند قلب شما را بشکند و زندگی را به کام تان تلخ کند. این احساس طبیعی است اما راههای وجود دارند که می توانند بهبودی حال شما سرعت بخشند. اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که از جدایی رنج می کشید، جملاتی که در اینجا برایتان آورده ایم را بارها و بارها با خودتان تکرار کنید تا معجزه آن را به مرور زمان در تغییر روحیه تان ببینید. بیشتر بخوانید “با این جملات، شکست عشقی را فراموش کنید”

نقش شبکه‌های مجازی در درمان افسردگی

محققان دانشگاه میشیگان در تحقیقات جدید خود دریافتند که شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی می‌توانند افسردگی را در افراد سالمند و بیماران افسرده ناشی از درد کاهش دهند. این نتیجه‌گیری برخلاف بسیاری از پژوهش‌های پیشین است. بیشتر بخوانید “نقش شبکه‌های مجازی در درمان افسردگی”