فراتر از آنچه تا امروز دیده ایم ممکن است، وقتی با هم به یک سو بنگیرم

کرج، چهار راه طالقانی، ساختمان پزشکان شاه کرم

تلفن تماس : ۰۹۰۵۸۷۹۱۲۲۶

اصل قورباغه ای

اصل قورباغه ای چیست؟

میخواهیم برای شما از یک اصل جالب بگوییم به نام اصل قورباغه ای اما واقعا چرا اصل قورباغه ای نام گذاری کرده اند در ادامه با ما همراه باشید

اگر یک قورباغه را بگیرید و داخل یک ظرف آب جوش بیندازید چه واکنشی نشان خواهد داد؟

بی درنگ بیرون خواهد پرید. او به خود می گوید: اصلا لذتی ندارد!! من که رفتم.

حالا همان قورباغه را بگیرید و داخل آب سرد بیندازید ظرف آب سرد را روی حرارت اجاق بگذارید و به تدریج ظرف را گرم بکنید.

به نظر شما عکس العمل قورباغه چیست؟

قورباغه راحت آسوده می نشیند و چند دقیقه بعد به خودش می گوید: ” به نظر میرسه اینجا یک کم گرمه! “

تا چشم بهم می زنید یک قورباغه آب پز مهیا شده.

حالا تصور کنید فردا صبح که از خواب بیدار می شوید: ببینید ۳۰ کیلو چاق شده اید! یا همین فردا صبح نتیجه کنکور خود را به بدترین حالت ممکن ببینید.

نگران نمی شوید؟! البته که می شوید.

اما اگر این اتفاق به تدریج رخ دهد یعنی یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده افزایش وزن پیدا بکنید یا هر ماه فقط ۵ درصد از نمرات درسی کم شود آیا باز هم با این شدت نگران می شوید؟؟ قطعا نه! با بی خیالی از کنارش رد می شوید.

اصل قورباغه ای میخواهد به ما هشدار دهد که مراقب شرایطی که به آن عادت می کنید باشید!

ممکن است از کنار یک سری موضوعات به آسانی بگذرید و اصلا احساس بدی هم نداشته باشید. اما این موضوعات کم کم به عادت های اصلی زندگی و در نهایت باعث به وجود آمدن نتایج بدی می شود.

کسانی که در زندگی شکست می خورند، اضافه وزن دارند، در کنکور نتیجه بدی می گیرند یا هر اتفاق بدی که در زندگی برای آنها می افتد.

این حوادث ناگهانی اتفاق نمی افتد. یک ذره امروز، یک ذره فردا سرانجام یک روز هم نتیجه اصلی را می بینیم و در آخر با تعجب از خودمان میپرسیم: پس چرا اینجوری شد؟!

از کوچک ترین اتفاقات زندگی به سادگی عبور نکن.

به طور مداوم وضعیت خودت رو ارزیابی کن. اگر ساعت مطالعه ات کم شده، اگر برای انجام کارها بی نظم شدی، به امید فردا روزهات رو سپری نکن.

هر چقدر به بی نظمی عادت کنی اصلاح عادت ها سخت تر میشه.

اگر میخواهید درمورد سندروم ایمپاستر بدانید اینجا کلیلک کنید.

جهت رزرو وقت با روانشناس خوب در کرج با مرکز مشاوره نیکا در تماس باشید.

مکالمه صحیح

مکالمه صحیح چگونه است؟

اگر میخواهید تاثیر گذاری بیشتری در روابط کاری و شخصی خود داشته باشید باید به چندین نکته توجه کنید. باتوجه به اینکه مکالمه یکی از متداول ترین راه های ارتباطی بین انسان هاست پس باید توجه بیشتری روی این موضوع داشته باشیم در ادامه این نکات را در خصوص مکالمه صحیح مطالعه کنید و سعی در برطرف کردن ایرادات خود کنید

۱. رفتار دوستانه‌ داشته باشید : افرادی که با لحن دوستانه ارتباط برقرار می‌کنند و صمیمانه لبخند می‌زنند تقریبا همیشه برنده‌اند. این موفقیت دلیل ساده‌ای دارد: ما ناخودآگاه جذب افرادی می‌شویم که رفتار دوستانه‌تری دارند چون این افراد احساس بهتری در ما ایجاد می‌کنند و خوشحالی بیشتری به زندگی ما می‌آورند.

۲. قبل از صحبت کردن فکر کنید :یکی از ضرب‌المثل‌های مورد علاقه‌ی من این است: «اگر حرف نقره باشد سکوت طلاست». بارها دیده‌ام افراد بدون اینکه ‌ذره‌ای فکر کنند هرچه را به ذهن‌شان می‌رسد، می‌گویند و با حرف‌های نسنجیده‌شان احترام دیگران را از دست می‌دهند.

۳. روشن حرف بزنید :بیشتر ما وقت یا حوصله نداریم به این فکر کنیم که منظور طرف مقابل‌مان چیست. افرادی که در ارتباطات کلامی خود روشن نیستند و فقط به مسائل اشاره می‌کنند و منظورشان را دقیق بیان نمی‌کنند کمتر مورد احترام سایرین قرار می‌گیرند. وقتی می‌خواهید چیزی بگویید از خودتان بپرسید روشن‌ترین روشی که می‌توانم منظورم را بیان کنم کدام‌ است

۴. پرحرفی نکنید: اغلب افراد دوست ندارند با کسی همراه باشند که تمام مدت حرف می‌زند و به دیگران اجازه‌ی صحبت کردن نمی‌دهد. پس این موضوع را در مکالمه صحیح در نظر داشته باشید

۵. خودتان باشید :امروزه بیشتر از هر زمان دیگری مردم از کسانی که نقش بازی می‌کنند تا حرف‌شان را به کرسی بنشانند بیزارند. ما جذب کسانی می‌شویم که روشن و شفاف و از صمیم قلب‌ حرف می‌زنند.

۶. فروتن باشید: افرادی که با فروتنی و احترام صحبت می‌کنند همیشه جایگاه والاتری نسبت به دیگران دارند.

۷. با اعتماد به نفس حرف بزنید : یکی دیپر از مواردی که به مکالمه صحیح کمک میکند اعتماد به نفس در صحبت کردن است . برای فروتن بودن لازم نیست اعتماد به نفس خود را از دست بدهید. اعتماد به نفس یعنی اطمینانی که در نتیجه‌ی درک توانایی‌هایتان به‌دست می‌آورید. در عین حال فروتنی یعنی عقیده‌ی متواضعانه‌ای در مورد اهمیت خودتان داشته باشید. با اعتماد به نفس صحبت کردن در نتیجه‌ی انتخاب کلمات مناسب، تُن صدا، ارتباط چشمی و زبان بدن حاصل می‌شود.

۸. روی زبان بدن خود تمرکز کنید :وقتی رودررو گفتگو می‌کنید، زبان بدن‌ شما نقش مهمی در القای پیام موردنظرتان ایفا می‌کند. زبان بدن ابزار قدرتمندی است که استفاده‌ی درست از آن باعث ایجاد احترام و علاقه می‌شود و منظور واقعی‌تان را به فرد مقابل می‌رساند

۹. خلاصه حرف بزنید : از قبل برنامه‌ریزی کنید و یک‌راست بروید سر اصل مطلب! مخاطب شما وقتی برای تلف کردن ندارد. مدام از خودتان بپرسید «چطور می‌توانم مختصر و مفید و با کمترین کلمات ممکن حرفم را بزنم و در عین حال احترام شنونده را رعایت کنم».

۱۰. هنر گوش‌ دادن را بیاموزید : در مهارت گفتگو به‌دقت گوش دادن مهم‌تر از حرف زدن است. باید واقعا به موضوع گفتگو علاقمند باشید، سؤالات مناسب بپرسید،‌ به معنای واقعی پیغام توجه کنید و حرف گوینده را قطع نکنید.

نکات آخر اما پر اهمیت ترین ها… : مردم به‌ طور طبیعی جذب کسانی می‌شوند که شبیه خودشان هستند؛ برای همین است که معمولا دوستان سلایق مشابهی دارند. می‌توانید از این قانون به نفع خود استفاده و رفتار و صدای افراد را تقلید کنید. مثلا اگر آنها آرام صحبت می‌کنند شما هم آرام صحبت کنید یا اگر با هیجان صحبت می‌کنند، شما هم پرانرژی باشید. هرچه بیشتر مانند آنها صحبت کنید، بیشتر شما را دوست خواهند‌ داشت.اگر برای رشد فردی نیاز به یک روانشناس خوب در کرج و تهران داشتید حتما از ما کمک بگیرید تا ما بهترین روانشناس را به شما معرفی کنیم همچنین کلینیک مشاوره نیکا آماده خدمات مشاوره آنلاین برای دوستانی که در شهرستان هستند یا امکان مراجعه حضوری ندارند را فراهم کرده

روانشناس

دلایل مراجعه نکردن بعضی از افراد به روانشناس

شاید شما هم بار ها این جمله را شنیده باشید  که افراد می گویند <<مگر من دیوانه هستم که به روانشناس مراجعه کنم>>
این موضوع، حتی در قشر تحصیل کرده هم دیده می‌شود در صورتی که افراد، بدون هیچ آگاهی روانشناس و روانپزشک اشتباه می‌گیرند.

حال بیایید برای شناخت و آگاهی شما با رشته روانشناسی بیشتر آشنا شویم . روانشناس یک شاخه ای از علوم انسانی و هدف مطالعه روی رفتارهای انسانی است، عمر این رشته نسبتا کوتاه و جز رشته های جدید تحصیلی میباشد و به کمتر از ۱ یک قرن بر می گردد در حدی که بیش از   ۲۰ رشته را شامل می‌شود

اما روانپزشک فردی است  که در رشته پزشکی تحصیل کرده و پس از از پایان دوره تحصیل تخصص خود را  در رشته اعصاب و روان گذرانده و همینطور روانپزشک مجاز به تجویز دارو هست است که روانشناس این اجازه را ندارد.

حال بیایید دلایل  افرادی که به روانشناس مراجعه نمی کنند را بررسی کنیم

بسیاری از افراد هنوز به خرافات اعتقاد دارند

بسیاری از افراد این بیماری ها را  ناشی از از چشم و می دانند و طبیعتاً برای رفع مشکل به دعانویس مراجعه می‌کنند در صورتی که افسردگی را به عنوان بیماری قبول نداشته باشیم نمی‌توانیم درمانی برای آن پیدا کنیم یا اینکه اگر باور داشته باشیم که اختلال اضطراب و استرس بیماری جزئی از مسئولیت پذیری نیست و همه آدم ها بر اثر مکافات زندگی دچار اضطراب و غم می شوند نمی توان فقر و نداری را برطرف کرد پس در نتیجه به روانشناس خوب مراجعه نمی کنند نمی توان مشکلات را حل کرد

مشکلات روانپزشکی را نیازمند درمان نمی دانند 

یکی دیگر از موارد مهم این است که اختلالات روانپزشکی را نیازمند درمان نمیدانند تا زمانی که افراد مشکلات افسردگی و از این قبیل را نیازمند به مراجعه به روانشناس نمی‌دانند پس خیال می کنند که باید راه دیگری برای رفع مشکل پیدا کرد   همچنین انگ هایی که برای مراجعه به روانشناس خوب زده ‌میشود بی‌تأثیر نیست برای مثال هر فردی که به روانشناس مراجعه می کنند را دیوانه می خوانند

زدن چنین برچسبی به شخص مبتلا به مشکل روانپزشکی که معنایی تحقیرکننده و طردکننده دارد نیز بیمی در اشخاص پدید می آورد که در نتیجه خود را با خریدن رنج بیماری از مصیبت مضاعف انگ و ننگ رها می کنند. البته باور به بی حاصلی درمان و دیگر باورهای نادرست همچون ترس از اعتیاد یا وابستگی به داروها نیز سهم زیادی در خودداری آنان از مراجعه دارد.

ترس از برچسب خوردن یا انگ روانی بودن
بی شک یکی از دلایل اصلی آن به ترس از برچسب خوردن یا انگ روانی بودن باز می گردد. درواقع، خیلی از افراد از ترس این که مردم به آنها چه می گویند و چه نگاهی به آنها خواهند داشت، به روانپزشک مراجعه نمی کنند. البته ، روانپزشک چنین ترسی چندان هم بی دلیل نیست، چراکه در جامعه ما، هم خود بیماران و هم خانواده آنها در بسیاری از مواقع درد انگ خوردن را لمس می کنند.

واقعیت آن است که فقدان درک و شناخت صحیح از بیماری ها و اختلالات روانپزشکی، یکی از مشکلات جامعه ماست. چون در اغلب موارد، این بیماری ها بدون علائم جسمی بروز می کند، خیلی ها حتی نمی دانند این حالت، به یک بیماری مربوط است و آن را تنها ناشی از مشکلات محیطی و اتفاقاتی که اطرافشان رخ می دهد، می دانند.

درمان قطعی وجود ندارد؟
اما آیا این باور درست است که برای بیماری های اعصاب و روان، درمان قطعی وجود ندارد؟
بسیاری از بیماری های اعصاب و روان با درمان برطرف می شود. البته در مواردی نیز احتمال عود وجود دارد. بعضی اختلالات روحی و روانی نیز با درمان کنترل می شود و درمان قطعی برای آنها وجود دارد.  این هم از باورهای نادرست و تحریف شده رایج است که غیر از بیماری های واگیر تقریبا هیچ بیماری​ای وجود ندارد که درمان قطعی داشته باشد. در حالی که بیماری ای همچون میگرن یا فشار خون نیز درمان قطعی ندارد. به بیان دیگر بسیاری از بیماری ها فقط قابل کنترل است و درمان صد درصد ندارد و اختلال های روانپزشکی هم از این ماجرا مستثنا نیست.

پیری هراسی یا ترس از پیر شدن

پیری هراسی
پیری هراسی یا گراسکوفوبیا (انگلیسی: Gerascophobia) ترسی ماندگار یا غیرطبیعی از افزایش سن یا پیر شدن است. پیری هراسی جزو هراس های ویژه محسوب می شود. این هراس می تواند به دلیل نگرانی شخص در خصوص تنها شدن و عدم توانایی در نگهداری و مراقبت از خود، ایجاد شود. ترس از پیری و سالمندی یک ترس عمومی است که هم شامل مردان می شود و هم شامل زنان. شخصی که دچار این هراس است ممکن است جوان و سالم باشد. این ترس شامل ترس از آینده و ترس از نیازمند شدن به دیگران برای انجام امور روزمره است. بسیاری نیز این ترس را دارند که با پیر شدن نقش فعال خود را در جامعه از دست بدهند. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، ترس از پیر شدن عمر را کوتاه می کند. این افراد زودتر دچار ناتوانی شده و به طور میانگین ۷٫۵ سال کمتر از افراد دارای نگرش مثبت عمر می کنند.
واژه Gerascophobia از ریشه لغت یونانی gerasko (من پیر می شوم) و phobos (ترس) گرفته شده است.
با افزایش سن، احساس فرسایش و کاهش قوای بدنی، از دست دادن زیبایی ظاهر، احساس گناه یا نوعی سرزنش- مانند اینکه «ای کاش به گونه ای دیگر زندگی کرده بودم» -، فکر مرگ، از دست دادن موقعیت ها و جایگاه ها، عدم توانایی در رقابت با جوان ترها و ترس از تنهایی و به انزوا کشیده شدن و بازنشسته شدن همگی ترس های مداومی را ایجاد می کند و گاه به چالشی روزمره برای افراد بدل می شود. در مقابله با چنین تنگنایی هم کم و بیش افسردگی، بی خوابی های مزمن و در نهایت، از دست دادن شور و شوق برای زندگی ایجاد می شود که نتایج حاصل از آن احساس بی ارزشی و مشکلات ارتباطی و در نتیجه تنهایی است.
ترس از تخریب و تضعیف تدریجی بدن، احتمال ابتلا به بیماری های لاعلاج و عدم توانایی مقاومت در برابر آنها، ترس از مرگ در تنهایی، تحمیل تنهایی و بی پناهی در زندگی در دوران پیری، ناتوانی در برابر شیوه های فزاینده زندگی مدرن، ابتلا به بیماری هایی چون آلزایمر و دشواری ادامه زندگی و بسیاری دغدغه های کوچک و بزرگ دیگر، سالخوردگی را برای افراد تبدیل به کابوسی شبانه روزی می کند. این افرادی در تقابل دایمی با این ترس های خود هرچه بیشتر از پا می افتند و شرایط روحی و روانی سخت تری را برای خود موجب می شوند، تا جایی که افسردگی حاصل از ترس افزایش سن، یکی از انواع کاملاً شناخته شده از اشکال متعدد افسردگی ها می باشد.

بیماری بی تفاوتی زیبایی چیست؟

بیماری روانشناختی بی‌تفاوتیِ زیبا (la belle indifference )
شاید بتوان منشاء وجود این همه آسیب ها و مشکلات در جامعه را از منظر روانشناسی مفهوم بی تفاوتی زیبا در سرتاسر کشور و قشرهای آن تلقی نمود.
بیماری بی تفاوتی زیبا چیست؟
بی‌تفاوتی زیبا یک اصطلاح روان پزشکی است و عبارت است از نگرشی نامتناسب نسبت به ناتوانی خود به‌صورت خونسردی بی‌جا، بی‌تفاوتی و عدم نگرانی که ممکن است در بیماران دچار اختلال تبدیلی مشاهده شود. به زبان ساده، یعنی بیمار کاملاً متوجه است که مشکلاتی مهم و ویژه دارد، اما نسبت به آنها بی‌اعتنا و به عمد آنها را جدی نمی‌گیرد، و این بی‌تفاوتی را به شکل‌هایی کاملاً جذاب و زیبا در رفتار و حالات خود با بهره از استدلال‌هایی به‌ظاهر موجه برای خود توجیه می‌کند؛ مثلاً با وجود نگرانی، خود را کاملاً خونسرد و مسلط و نشان می‌دهد، ، یا مشکلات را کوچکتر از آنی می‌

پشت پرده لیلی و مجنون های فضای مجازی چیست؟

چرا زوج‌هایی که ارتباط عاطفی خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند، موفق نیستند؟
این‌روزها رسانه‌های اجتماعی پر است از عکس‌های زن‌وشوهرهایی که مدام از خودشان سلفی می‌گیرند و تصویرشان را در پروفایل قرار می‌دهند یا در صفحه‌هایشان به‌اشتراک می‌گذارند. آنها مرتب از رابطه‌ی خوب‌شان باهم صحبت می‌کنند و انگار می‌خواهند به همه ثابت کنند که هیچ مشکلی ندارند. حالا اگر یک روز واقعا با آنها وقت بگذرانید، با خودتان می‌گویید این‌ها اصلا چرا کنار هم زندگی می‌کنند! زندگی این زوج‌ها معمولا برخلاف آن‌چه درمعرض عموم به‌نمایش می‌گذارند، در آستانه‌ی فروپاشی است و تقریبا به یک تلنگر بند است. آنها از مسائل عادی روزمره گرفته تا امور مربوط به فرزندان و مشکلات مالی، مدام با یکدیگر کلنجار می‌روند. اما در دنیای مجازی خوشبخت و سعادتمند به‌نظر می‌رسند. با ما باشید تا ببینید علت چیست؟
آیا استفاده از رسانه‌های اجتماعی بد است؟
رسانه‌های اجتماعی بد نیستند؛ درواقع اصلا بد نیستند. کاربردها و مزایایشان در ارتباطات انسانی، بسیار زیاد است. اما متأسفانه بسیاری از مردم آنها را به جولانگاه زندگی روزانه‌شان تبدیل کرده‌اند که شامل روابط عاطفی و خصوصی‌شان نیز می‌شود.
زوج‌هایی که واقعا خوشحال هستند، چیزی برای لاف‌زدن ندارند. درحقیقت، آنها به‌سختی درباره‌ی رابطه‌شان در رسانه‌های اجتماعی صحبت می‌کنند. در این مطلب، هشت مورد از دلایلی را بررسی می‌کنیم که نشان می‌دهند زوج‌هایی که مدام در رابطه با زندگی شخصی‌شان در رسانه‌های اجتماعی داد سخن می‌دهند، در اشتباه محض به‌سر میبرند
۱. آنها درواقع می‌خواهند خودشان را قانع کنند
هنگامی که دو نفر در رسانه‌های اجتماعی مدام از خوشمزگی‌هایشان تعریف می‌کنند، به یکدیگر ابراز عشق می‌کنند و تصاویری از خودشان پخش می‌کنند که فعالیت‌های جالب و رمانتیک‌شان را نشان می‌دهد، می‌خواهند دیگران را متقاعد کنند که در یک رابطه‌ی سالم و شاد هستند و درواقع می‌خواهند خودشان هم باور کنند که در یک رابطه‌ی شاد و سالم هستند. نیکی گلدشتاین متخصص امور جنسی می‌گوید: «افرادی که چنین مطالبی را در رسانه‌های اجتماعی به‌اشتراک می‌گذارند، افرادی هستند که به‌دنبال تأیید رابطه‌شان توسط دیگران هستند.»
هر یک از لایک‌ها و دیدگاه‌هایی که زیر مطالب و تصاویر این افراد گذاشته می‌شود، تأییدی است بر رابطه‌ی بی‌نظیر آنها! آنچه اهمیت دارد، نظرات دیگران درباره‌ی آن مطلب است.
۲. این زوج‌ها ممکن است به بیماری‌های روحی و روانی مبتلا باشند
پژوهشگران پس از بررسی یک نظرسنجی از ۸۰۰ مرد در محدوده‌ی سنی ۱۸ تا ۴۰ سال، دریافتند خودشیفتگی (نارسیسیسم) و روان‌آزاری (سایکوپاتی) با تعداد سلفی‌های ارسالی فرد ارتباط دارد؛ درحالی‌که خودشیفتگی و خودشیءپنداری (حالتی که در آن فرد خود را مانند یک شیء می‌بیند نه انسان) به ویرایش عکس‌هایی که فرد در رسانه‌های اجتماعی ارسال می‌کند مرتبط است.
مطالعه‌ی دیگری نشان داد ارسال مطالب (خصوصی و شخصی)، برچسب‌گذاری و ارسال دیدگاه در فیس‌بوک نیز اغلب با خودشیفتگی هم در زنان و هم در مردان ارتباط دارد.
خلاصه هر چه بیشتر درگیر شبکه‌های اجتماعی و ارسال مطالبی از زندگی شخصی خودتان در آنها باشید، بیشتر احتمال می‌رود که به خودشیفتگی یا بدتر از آن، روان‌آزاری مبتلا باشید. پروفسور براد بوش‌من از دانشگاه ایالتی اوهایو می‌گوید: «خودشیفته‌ها شریک‌ عاطفی بسیار بدی هستند.
۳. وقت این افراد در رسانه‌های اجتماعی هدر می‌رود
مسلما این‌طور است. زوج‌های خوشبخت زمانی را که کنار یکدیگر هستند و از بودن باهم لذت می‌برند، به‌خاطر ارسال عکس سلفی یا یک مطلب خراب نخواهند کرد. حتی هنگامی که در سفر هستند، سعی می‌کنند از هر لحظه برای خوش‌گذراندن استفاده کنند. به‌همین‌دلیل معمولا تصاویر و مطالب‌شان را پس از بازگشت‌شان به خانه در شبکه‌های اجتماعی‌شان خواهید دید. درحالی‌که زوج‌های ناموفق فقط به فکر ارسال عکس و مطلب هستند و شاید اصلا همدیگر را به‌درستی نمی‌بینند.
۴. زندگی عاطفی این زوج‌ها متزلزل است
یک نظرسنجی از بیش از ۱۰۰ زوج، نشان داد افرادی که اغلب در رسانه‌های اجتماعی مشغول ارسال مطالب هستند، معمولا رابطه‌ی عاطفی متزلزلی دارند.
۵. زوج‌های ناموفق، حتی مشاجره‌های خود را به رسانه‌های مجازی می‌کشانند
آیا تاکنون در دعوای یک زن‌وشوهر حضور داشته‌اید؟ کمترین چیزی که می‌توان درباره‌ی آن گفت این است که دعوای یک زوج در حضور دیگران کار بسیار ناپسندی است. حال تصور کنید اگر این دعواها در توییتر، فیس‌بوک، اینستاگرام یا حتی یوتیوب به‌اشتراک گذاشته شود چه …

اعتیاد به خرید

اونیومانیا( خرید اجباری) یااعتیاد‌ به خرید چیست؟
اعتیاد به خرید نوعی اعتیاد اجتماعی برای فرار از مشکلات دیگر زندگی است.
اعتیاد به خرید به نوعی ممکن است بیشترین نوع اعتیاد اجتماعی باشد مانند همه‌ی اعتیاد ها، آنچه اعتیاد به خرید را از سایر انواع خرید جدا می‌کند این است که این رفتار به اصلی ترین روش برای مقابله با استرس تبدیل می‌شود تا جایی که حتی اگر تاثیر منفی به سایر جوانب زندگی فرد بگذارد همچنان به خرید بیش از حد خود ادامه می‌دهد. مانند سایر اعتیاد ها مشکل پولی نیز ایجاد می‌شود و روابط انسانی نیز آسیب می‌بیند. اما افراد معتاد به خرید که به آن‌ها shopaholics می‌گویند احساس ناتوانی در کنترل یا توقف هزینه های خود دارند. این دشواری در کنترل تمایل به خرید از الگوی شخصیتی ناشی می‌شود که افراد shopaholic در آن سهیم هستند و آن ها را از اکثر افراد جامعه متمایز می‌کند. آن‌ها معمولا عزت نفس پایینی دارند، به راحتی تحت تاثیر قرار می‌گیرند، غالبا افراد دلسوز و مهربان و مودب با دیگران هستند، اگرچه اکثر اوقات تنها و منزوی هستند.خرید کردن راهی برای تماس یافتن با دیگران به آن‌ها می‌دهد.
افراد معتاد به خرید تمایل دارند نسبت با سایر افراد مادی تر باشند و سعی می‌کنند با خرید اشیای گران قیمت و به دنبال تایید دیگران خود را ارضا کنند. آن‌ها بیشتر از سایر افراد درگیر خیال هستند وهمانند سایر افراد معتاد در برابر انگیزه های خود به سختی مقاومت می‌کنند.
در نتیجه آن‌ها بیشتر تحت تاثیر پیام های بازاریابی و تبلیغاتی هستند که روزانه در اطراف ما هستند. این در حالی است که تبلیغات به طور کلی به منظور اغراق در نتایج مثبت خرید طراحی شده است و نشان می‌دهد که خرید منجر به فرار از مشکلات زندگی می‌شود. ترفند های بازاریابی خاصی برای ایجاد انگیزه‌ی خرید طراحی شده‌اند و به طور خاصی ماهیت تحریکی افراد معتاد به خرید را مورد هدف قرار می‌دهند. تقریبا همه‌ی افراد تا حدی به خرید علاقه دارند اما تنها حدود ۶ درصد از جمعیت معتاد به خرید هستند. معمولا در اواخر نوجوانی و شروع جوانی، اعتیاد به خرید اغلب با سایر اختلالات از جمله اختلالات خلقی و اضطرابی، سوء مصرف مواد، اختلالات خوردن و سایر اختلالات شخصیت همراه است. همچنین برخی افراد برای تقویت عزت نفس به اعتیاد در خرید روی می‌آورند اگرچه تمایل به این کار موثر واقع نشده است.
خرید درمانی
افرادی که از طریق خرید لذت می‌برند و از این طریق از احساسات منفی فرار می‌کنند گاهی اوقات به آن خرید درمانی نیز می‌گویند. این عبارت به این معنی است که شما می‌توانید از همان مزایای خرید زمانی که تحت مشاوره یا درمان هستید برای خودتان یک چیز کوچک بخرید که این ایده نادرست و غیر مفید است!
معمولا مواردی که افراد هنگام خرید درمانی خریداری می‍‌‌کنند، غیر ضروری است و هزینه مالی که برجای می‌گذارد می‌تواند منبع مالی را برای حل سایر مشکلات مالی کاهش دهد.
اعتیاد به خرید انلاین نوعی اعتیاد به اینترنت است و افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیشتر مستعد این نوع آسیب هستند زیرا نیازی به تماس رودررو ندارد و مانند سایر اعتیاد های سایبری، ناشناس است.
اعتیاد به خرید می‌تواند به اندازه اعتیاد های دیگر نگران‌کننده باشد.اما این امید وجود دارد که با حمایت روانشناس و درمانگر خود بتوانید هزینه‌های خود را کنترل کنید. به یاد داشته باشید شما یک فرد باارزش هستید و مهم نیست که چه مقدار اشیاء را صاحب هستید.

اوتیسم چیست؟

اوتیسم چیست ؟
اوتیسم یک تفاوت کارکرد مغزی است که با مهارت های اجتماعی ضعیف مرتبط است. اوتیسم علایٔم زیادی دارد؛ از رفتار وسواس ی گرفته تا حساسیت بالا به صدا، نور یا دیگر محرک های حسی، که شدت آنها می تواند خفیف باشد یا زندگی فرد را مختل کند. دامنه پیامدهای آن نیز گسترده است. از یک سو، اوتیسم در یک دانشمند کامپیوتر ممکن است به ندرت تشخیص داده شود؛ و از سوی دیگر، یک چهارم کودکان مبتلا به اوتیسم صحبت نمی کنند.
اوتیسم، شیوه ای از ادراک محرکهاست است که در آن فرد حتی نمی تواند کار های بسیار ساده را تنها یه صورت توامان انجام دهد. در اکو مواقع بنا به عدم‌درک‌‌صحیح‌ اجتماع به جز یک مورد، توانایی بسیاری از مبتلایان به اوتیسم دارد هدر می رود. اگرچه حدود نیمی از مبتلایان به اوتیسم دارای هوش متوسط یا بالاتر هستند، اما متاسفانه عملکرد آنها در مدرسه و محل کار کمتر از حدی است که باید باشد. جالب است بدانید نوابغی چون انیشتن دارای الگوهای رفتاری بوده‌اند که امروز به نام اوتیسم شناخته‌میشود.👌🤓

اختلال نقص توجه و بیش فعالی

اختلال نقص توجه و بیش فعالی چیست؟ تازه وارد مهمانی شده اید که کوچولوی تان شروع می کند از سر و کله میزبان بالا رفتن و شیطنت کردن. یک جا بند نمی شود و مدام وسط حرف دیگران می پرد؟یکی از مهمانان به کنایه به شما می گوید باید فرزندتان را نزد روانشناس ببرید چون احتمالاً بیش فعال است. اما آیا واقعاً فرزند شما چنین مشکلی دارد یا این تنها یک ویژگی رفتاری است که در اصطلاح به آن شیطنت گفته می شود. متاسفانه با مقدار کمی از اطلاعات فست فودی به راحتی به یکدیگر برچسب میزنیم بدون توجه به این که تا چه اندازه به آینده کودکان و کانون یک خانواده آسیب میرسانیم..اتفاقا این بیماری بسیار پیچیده با تشخیص بسیار سخت است به ساده ترین زبان اختلال ADHD
با سه نشانه اصلی تعریف می‌شود. این سه نشانه عبارتند از کمبود توجه، بیش فعالی و تکانش‌گری. این ویژگی‌ها امروزه به دو مورد کاهش پیدا کرده اند: بیش فعالی و تکانشگری. علت حذف ویژگی نارسایی توجه آن است که نتایج پژوهش‌های متعدد نشان داده‌اند که این افراد برخلاف تصور قبلی، به‌طور اساسی دارای کمبود توجه نیستند. بلکه کمبود توجه در آنان، اختلالی ثانویه است.
بیش فعالی نیز از موضوع‌های مورد علاقه پژوهشگران بوده‌است. این ویژگی آشکارترین رفتار این افراد است. به ترتیبی که معمولاً والدین آن را به عنوان نخستین مشکل فرد ذکر می‌کنند با این حال، برخی از یافته‌ها نشانگر آن است که میزان جنب و جوش در این کودکان از حد عادی بیشتر نیست. ناتوانی در کنترل، بازداری و جلوگیری از عمل ،عمل بدون تفکر، تأمل و ملاحظه،عمل بدون پیش‌بینی، برنامه‌ریزی و توجه به پیامدهای آن ،احساس عمل آنی و خود به خود …
به منظور کاهش خطر ابتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی (ADHD):در زمان بارداری از هر چیزی که ممکن است به رشد جنین آسیب وارد کند، اجتناب کنید. برای مثال الکل مصرف نکنید، داروهای تفریحی و سیگار مصرف نکنید.از اینکه کودکتان در معرض آلاینده‌ها و سموم قرار بگیرد، محافظت کنید از قبیل دود سیگار و سرب موجود در رنگ (که در بعضی از ساختمان‌های قدیمی یافت می‌شود).

اختلال اضطراب بیماری

افراد مبتلا به این بیماری نگران سلامتی خود و ابتلا به اختلالات بدنی فرضی هستند. این افراد به‌طور دائم خیال می‌کنند که به بیماری شدیدی مبتلا شده‌اند و حتی اگر دربارهٔ آن هیچ نشانه پزشکی نداشته باشند هم در مورد بیماری خیالی خود متقاعد نمی‌شوند.افرادی که بیش از حد نگران سلامتی خود هستند نیز ممکن است مبتلا به این بیماری روانی بشوند.
این تصور هنگامی بیماری شمرده می‌شود که نزدیک به ۶ ماه از شروع آن گذشته باشد و علی‌رغم تأیید سلامت بدن توسط پزشک، فرد هنوز بر بیمار بودنش اصرار داشته باشد، تا آنجا که ترس از بیمار بودن، او را دائم به مراکز درمانی گوناگون بکشاند که به آن سندرم بیمار خیالی نیز گفته می‌شود. علل عمدهٔ آن دو مورد است، که یکی اضطراب و دیگری افسردگی است.درمان آن با داروهای ضداضطراب و مشاورهٔ روان‌شناسی ممکن است
این افراد ممکن است شکایاتی در مورد نوعی ناراحتی در ناحیه معده، قفسه سینه، سر، دستگاه تناسلی و سایر قسمت‌های بدن داشته باشند و بر همین اصل به پزشک‌های متعددی مراجعه می‌کنند و با آنکه مدارک پزشکی نشان می‌دهد که هیچ ناراحتی جسمی ندارند. البته گاهی نشانه‌های بسیار خفیف بیماری وجود دارد اما این افراد این نشانه‌ها را بسیار اغراق‌آمیز جلوه می‌دهند.
این اختلال با نام هیپوکندریا (hypochondriasis) وجود داشت که در ویرایش پنجم آن به دو اختلال زیر تقسیم شده‌است. یک دسته اختلال علایم جسمانی (somatic symptom disorder) و دیگری اختلال اضطراب بیماری (illness anxiety disorder) است. مواردی از بیماری که همراه با وجود علایم جسمانی هستند و فرد بر اساس تفسیر نادرستی که از علایم جسمانی خود می‌کند، به این فکر می‌رسد که مبتلا به بیماری خاصی است، اختلال علایم جسمانی نامیده می‌شود. اما مواردی که بیمار از علامت جسمانی خاصی شکایت ندارد و مشکل عمده نگرانی از ابتلا به یک بیماری است، اختلال اضطراب بیماری نامیده می‌شود. در واقع اختلال اضطراب بیماری تشخیص جدیدی است که تنها بخش کوچکی از بیمارانی که درگذشته به عنوان هیپوکندریا طبقه‌بندی می‌شدند را دربرمی‌گیرد. این بیماری همچنین به کسانی که مبتلا به بیماری طبی خاصی هستند اما اضطراب شان به شکل بی تناسبی بیشتر از چیزی است که با بیماری طبی قابل توجیه است و همچنین افرادی که فکر می‌کنند بیماری شان به بدترین شکل ممکن پیش خواهد رفت و بدترین عواقب ناشی از بیماری را خواهند داشت، اطلاق می‌شود