فراتر از آنچه تا امروز دیده ایم ممکن است، وقتی با هم به یک سو بنگیرم

کرج، چهار راه طالقانی، ساختمان پزشکان شاه کرم

تلفن تماس : ۰۹۰۵۸۷۹۱۲۲۶

با چه افرادی ازدواج نکنیم؟

با چه افرادی ازدواج نکنیم؟

با چه افرادی ازدواج نکنیم؟ برای همه ی اشخاص، گزینه های فراوانی برای ازدواج وجود دارد اما در این میان افرادی میباشند که به هیچ عنوان نباید به ازدواج با آنها فکر کردمگر آنکه مشکل و عیب خود را برطرف سازند. این افراد عبارتند از:

فرد تنبل :

مردی که اهل کار و کسب درآمد نباشد و شما مجبور باشید تمام بار زندگی را شخصا به دوش خود بکشید. مردی که شغل و پیشه ی ثابتی ندارد و نمی تواند سر یک شغل به مدت زیادی دوام بیاورد نیز یک فرد تنبل محسوب می شود.

معتاد :

فرد معتاد، انگیزه های لازم برای زندگی را ندارد و اهل کار و تلاش نمیباشد .

مرد و زن بدخو:

زن و مردی که در همه شرایط و با تمام افراد بدخو میباشند و رفتاری خشن و بد دارند اما منظور از فرد تندخو، عصبانیت های عادی و معمولی که برای همه ی ما پیش می آید نیست.

فرد بی بند و بار:

فرد بی بند و بار به زندگی زناشویی وفادار نمیباشد و براحتی می تواند به شما خیانت بکند.

فرد نادان :

ازدواج با انسان نادان باعث تباهی زندگی مشترکتان می شود.

گریزان از خانواده :

کسی که مسولیت های فردی اش نسبت به خانواده را انجام نمی دهد و نسبت به خانواده اش بی مهر میباشد، در آینده نسبت به همسر خود نیز بی مهر و علاقه می شود.

نابالغ ها :

فردی که از نظر عقلی، جسمی، عاطفی و جنسی به بلوغ نرسیده ، این فرد ممکن است پس از رسیدن به بلوغ ، امکان از انتخاب شما پشیمان شود.

کسانی که اختلالات جنسی دارند :

ازدواج با فردی که دچار اختلالات هم جنس گرایی، خود ارضایی، کودک آزاری و … میباشد، نباید صورت پذیرد.

دچار اختلالات حاد روانی :

اشخاصی که اختلالات شخصیت دوقطبی ، اختلال شخصیت بدگمان، اختلال شخصیت اسکیزویید، اختلال شخصیت آزار گر، اختلال شخصیت آزار پذیر، اختلال شخصیت ضد اجتماعی برای ازدواج مناسب نمیباشند.

افرادی که اختلاف فرهنگی- مذهبی- تحصیلی زیادی با شما دارد :

اختلاف سطح سواد، منزلت اجتماعی، اختلاف مالی همیشه مشکل ساز میباشد و در آینده و در فراز و نشیب های زندگی، ناسازگاری هایش آغاز خواهد شد.

کسی که خانواده اش مخالف ازدواجش با شماست :

نظر خانواه برای ازدواج بسیار مهم میباشد و اگر خانواده به ازدواج راضی نباشند شما حمایت آنها را از دست خواهید داد و ممکن است در آینده به مشکلات زیادی بر خورید.

اختلاف سنی زیاد :

کسی که بسیار کوچک تر از شماست یا کسی که بسیار بزرگ تر از شماست فرد مناسبی برای شما نخواهد بود زیرا دیدگاه خیلی متفاوتی خواهید داشت.

ازدواج از روی ترحم :

اگر شما بدون هیچ میل و علاقه ای و فقط از روی ترحم و دلسوزی با طرف مقابلتان ازدواج کنید پس از چند سال دچار پشیمانی خواهید شد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله درمورد رابطه سالم زناشویی اینجا کلیک کنید.

رابطه زناشویی سالم

رابطه سالم زناشویی

رابطه سالم زناشویی:

اشخاص بسیاری با حوزه‌های تخصصی متفاوت به مطالعه و بررسی رابطه جنسی پرداخته‌اند و هر یک موفق به کشف ابعاد جدیدی از آن شدند. با این حال برقراری رابطه زناشویی بعنوان یک فعالیت فیزیولوژیک همواره مورد توجه محققین بوده و آن‌ها تلاش کرده‌اند که تاثیر برقراری رابطه زناشویی بر وضعیت عمومی بدن و سلامت افراد را مورد بررسی بیشتری قرار دهند.

رابطه زناشویی سالم و منظم می‌تواند باعث تقویت سیستم ایمنی بدن بشود.

بررسی‌ها نشان می‌دهند که داشتن رابطه زناشویی سالم می‌تواند باعث تقویت و بهبود سیستم دفاعی بدن شود. تحقیقات نشان می‌دهند افرادی که زندگی جنسی فعالی دارند به مراتب در مقابل بیماری‌ها اعم از بیماری‌های ویروسی و غیر ویروسی مقاوم‌تر میباشند. تحقیقات مشابه نشان دادند که برقراری رابطه جنسی منظم یک یا دو بار در هفته باعث بالا رفتن سطح آنتی‌بادی‌هایی در بدن می‌شود که این مقدار در بدن افراد با میزان رابطه زناشویی کمتر دیده نمی‌شود. بنابراین می‌توان از رابطه جنسی منظم و سالم در کنار رفتارهایی مثل داشتن خواب کافی استفاده از غذاهای سالم ورزش روزانه و… به عنوان عاملی برای تضمین سلامت عمومی بدن اشاره کرد.

روانشناس خوب در کرج

رابطه جنسی می‌تواند باعث بالا رفتن قدرت مثانه در زنان شود:

برقراری رابطه جنسی برای ‌زنان مانند یک فعالیت ورزشی میباشد که عضلات مثانه و اطراف آن را تحریک می‌کند.

بررسی‌ها نشان می‌دهند حدود ۱۵ درصد از زنان در مقطعی از زندگیشان دچار بی‌اختیاری ادرار و مشکل در کنترل مثانه شده‌اند اما داشتن رابطه جنسی منظم و سالم می‌تواند باعث غلبه بر این مشکل شود و احتمال بروز هرگونه بی اختیاری و دشواری در کنترل عملکرد مثانه را به صفر برساند.

رابطه جنسی می‌تواند اثرات یک تمرین ورزشی را داشته باشد:

برقراری رابطه زناشویی می‌تواند تاثیرات یک نوبت ورزش نیمه سنگین و کامل را در بدن به جا بگذارند. به عبارت دیگر می‌توان تمام مزایایی که برای ورزش برشمرده شده را برای داشتن رابطه جنسی نیز در نظر گرفت.

رابطه جنسی به علت بالا بردن سرعت ضربان قلب و همچنین به حرکت واداشتن بسیاری از ماهیچه‌ها به طور متوسط ۵ کالری در هر دقیقه انرژی می‌سوزاند که معادل یک ورزش نیمه سنگین است.

رابطه جنسی می‌تواند باعث کاهش درد بشود:

بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد که برقراری رابطه زناشویی حتی اگر به مرحله ارضا شدن نرسد و فقط باعث تحریک شود باعث ترشح هرمون‌هایی می‌شود که آستانه تحمل درد را افزایش داده و شخص را در مقابل درد مقاوم‌تر می‌کند.

رابطه جنسی باعث کاهش خطر سکته ی قلبی می‌شود:

یکی از دلیل اصلی بروز عارضه‌های قلبی عدم تعادل بین هورمون‌های تستسترون و استروژن میباشد. اما داشتن رابطه زناشویی منظم می‌تواند باعث برقراری تعادل در سطح این دو هورمون شده و از بروز بسیاری از بیماری‌های قلبی و عروقری پیشگیری کند.

بررسی‌های آماری نشان می‌دهند داشتن حداقل دو مرتبه رابطه جنسی در طول هفته خطر بروز انواع بیماری‌های قلبی را به صورت چشمگیری کاهش می‌دهد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله درمورد چگونه مادر خوب باشیم اینجا کلیک کنید.

اختلال شخصیت نمایشی

اختلال شخصیت نمایشی

اختلال شخصیت نمایشی چیست؟

اختلال شخصیت نمایشی: افرادی که به این اختلال مبتلا میباشند می‌خواهند به هر قیمتی که شده در مرکز توجه باشند و نگاه دیگران را به خودشان جلب کنند، هر کاری می‌کنند فقط برای رسیدن این هدف میباشد. آرایش خاص و نامتعارف دارند و یا خال‌کوبی‌های عجیب و زیاد دارند، لباس‌های عجیبی می‌پوشند و رفتارشان به گونه است که انگار در حال اجرای تئاتر میباشند.‌

با صدای بلند می‌خندند، تصور می‌کنند رفتارشان با دیگران صمیمی و دوستانه و از روی مهربانی میباشد اما این‌طور نیست، ممکن است اگر در کانون توجه نباشند و یا مورد بی‌توجهی قرار بگیرند به خودشان یا دیگران آسیب برسانند.

شدیداً از محیط و دیگران تأثیر می‌پذیرند و اصلاً به همین علت تصمیمات آنی و هیجانی و حتی غیرمنطقی می‌گیرند. آنها دائم خواستار توجه، تحریک و قدردانیِ دیگران هستند، برای رسیدن به این نیاز دست به اغواگری و تحریک دیگران می‌زنند. مخصوصاً از نظر جنسی.

آنها بدون توجه دیگران نمی‌توانند زندگی کنند مانند غذا یا دارو با آن نیاز دارند. با جلب‌توجه است که می‌تواند روابط بین فردی خوبی داشته باشند و مطمئن باشند ارزشمند هستند.

رفتار افراد شخصیت نمایشی در زنان و مردان کمی متفاوت میباشد، مردان سعی می‌کنند اعتمادبه‌نفس خود را به رخ دیگران بکشند ولی نیاز و خواسته‌ی آنها برای جلب‌توجه کمتر از زنان نیست. ظاهر، پوشش و رفتار آنها آگاهانه و در راستای جلب نظر دیگران استفاده می‌کنند، به طوری لباس می‌پوشند که بدن آنها مشخص باشد، و حتی از شوخی‌های نا به جا برای به‌دست آوردن توجه دیگران استفاده می‌کنند.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

نشانه‌های اختلال شخصیت نمایشی:

فرد مبتلا به این اختلال در تمامی جنبه‌های زندگی به دنبال جلب‌توجه است، این حالات در سال‌های پایانی نوجوانی تا قبل از بزرگ‌سالی آغاز می‌شود، حداقل پنج مورد از موارد زیر باید در فرد دیده‌شده باشد.

  • معمولاً رفتارشان تحریک‌کننده و از نظر جنسی اغواگری است.
  • اگر به هر دلیلی فرد موردتوجه دیگران نباشد احساس ناراحتی و کلافگی می‌کند.
  • در گفت‌وگو به جزئیات نمی‌پردازند و کلی‌گو هستند.
  • احساسات خود را سطحی نشان می‌دهند و یا خیلی سریع هیجاناتشان تغییر می‌کند.
  • به‌راحتی تحت تأثیر شرایط و دیگران قرار می‌گیرند و تلقین‌پذیرند.
  • در بروز هیجانات و احساساتشان بزرگنمایی می‌کرده و نمایشی نشان می‌هند.
  • روابطشان را بیشتر از آنچه واقعاً هست صمیمی می‌دانند.

عوارض اختلال شخصیت نمایشی:

  • اختلال در روابط اجتماعی
  • افسردگی
  • اختلال در روابط شغلی و کاری
  • واکنش نامناسب در برابر ترس و شکست
  • اختلال در روابط عاطفی

برای خواندن آخرین مقاله درمورد نشانه های اعتماد به نفس پایین اینجا کلیک کنید.

روانشناس خوب در کرج

نشانه های اعتماد به نفس پایین

نشانه های اعتماد به نفس پایین

نشانه های اعتماد به نفس پایین:

نشانه های اعتماد به نفس پایین :برای همه‌ی ما لحظاتی وجود دارد که خجالت می‌کشیم، می‌ترسیم و مضطرب می‌شویم. گاهی خودمان را سرزنش می‌کنیم، تصویر نامناسبی از خود در ذهن داریم و اعتماد به نفس لازم را از دست می‌دهیم. تا این جای کار وضعیت عادی و همگانی میباشد. البته بگذریم از دوستانی که همیشه و همیشه خود را دوست دارند و خود را درجه‌یک و عالی می‌دانند. بحث ما مسئله‌ی کمبود اعتماد به نفس است. یعنی وقتی نگاه منفی در تمام امور روزانه‌ی شما جاری است، همیشه منتظر شکست هستید و از نظر احساسی، فیزیکی یا روان‌شناسی ضعیف شده‌اید. اگر به خودتان ایمان ندارید، باید بدانید که باک موتور شما برای حرکت به سوی موفقیت خالی است. در ادامه ۲۰ مورد از علائم کمبود اعتماد به نفس مطرح شده‌ است. آنها را بخوانید و سعی کنید خود را بهتر بشناسید. گام اول برای حل هر مسئله‌ای شناخت آن است پس قبل از هر چیز باید بدانیم علائم کمبود اعتماد به نفس چیست و افرادی که اعتماد به نفس کمی دارند چگونه رفتار می‌کنند؟

۱. در جمع ها خود را با تلفن و… سرگرم می‌کنند

۲. بیهوده با مسائل موافقت می‌کنند

۳. بیش از حد به سر و وضع‌شان رسیدگی میکنند

۴. اصلا انتقادپذیر نیستند

۵. از ابراز نظر و عقیده‌ هایشان می‌ترسند

۶. خیلی سریع تغییر عقیده می‌دهند

۷. در قبال تحسین، واکنش نامناسب نشان می‌دهند

۸. زود تسلیم می‌شوند

۹. مدام خودشان را با دیگران مقایسه می‌کنند

۱۰. خمیده و بی‌انگیزه راه‌ می‌روند

۱۱. اشتباهات‌شان را توجیه می‌کنند

۱۲. تقصیراتشان را به گردن دیگران می‌اندازند

۱۳. بهانه‌تراشی می‌کنند

۱۴. حالت تدافعی دارند

۱۵. به تأیید شدن از طرف دیگران نیاز دارند

۱۶. از پیروزی‌هایشان لذت نمی‌برند

۱۷. از تغییر می‌ترسند

۱۸. منفی‌بافی می‌کنند

۱۹. از آینده می‌ترسند

۲۰. کمال‌گرا میباشند

کلینیک مشاوره و روانشناسی نیکا بهترین و متفاوت ترین مرکز مشاوره و روانشناسی در کرج

نیکا، روانشناس خوب در کرج

نشانه های اعتماد به نفس پایین

برای خواندن آخرین مقاله درمورد دلایل خیانت زوجین اینجا کلیک کنید.

دلایل خیانت زوجین

دلایل خیانت زوجین

دلایل خیانت زوجین

روانشناس خوب در کرج
۱- برگردان حس فردیت و استقلال:

یک نظریه بر این عقیده میباشد که انگیزه ی چنین عملی تمایل افراد به برگرداندن حس فردیت و استقلالی میباشد که در چهارچوب ازدواج تضعیف شده است. فرد ممکن است از نظر عاطفی به حدی از بلوغ هیجانی نرسیده باشد که بتواند در مقابل ناراحتی یا نارضایتی همسر، تمامیت خود را حفظ کند، به همین علت با جستجوی یک رابطه جدید در واقع در جستجو و بازسازی خود جدید است.

۲- اطمینان خاطر از جذابیت برای جنس دیگر:

بعضی از افراد در پی نیاز به اطمینان خاطر از اینکه هنوز برای جنس دیگر جذاب و خواستنی هستند به رابطه خارج از ازدواج رو می آورند. به واقع، در روابط طولانی این سوال برای برخی پیش می آید آیا هنوز در بازار خریداری دارند یا خیر، که یافتن این پرسش ممکن است آنان را برای رسیدن به اهداف غیرمشروعشان سوق دهد.

۳- عدم رضایت از ازدواج و برآورده نشدن نیازهای عاطفی:

یکی از عوامل اصلی خیانت روابط زن و شوهر میباشد؛ وقتی که بین همسران، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد فرد به همسر خود خیانت بکند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی به وجود می آید و مشکلات شخصیتی باعث می شود فرد نتواند به همسر خود محبت بکند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانت ها می شود. همسرانی که به هر علتی از محبت و توجه مرد در زندگی خود محروم باشند، معمولا وقتی مورد وسوسه و اغوای شخص دیگری قرار می گیرند ممکن است دچار انحراف شوند.

۴- انگیزه ای برای پایان دادن ازدواجی که دیگر رضایتبخش نیست:

رفتارهای زشت، نق زدن های دائمی، نزاع هاو مجادله های فراوان دستورالعمل مناسبی برای ایجاد سردرد میباشد و در تصور برخی همسران (البته به غلط)، خیانت بهترین راه فرار از جهنم خانه است و بهتر از آسپرین به درمان سردرد کمک می کند.

۵- عدم دسترسی به رابطه جنسی در چهارچوب ازدواج:

بعضی از همسران در روابط زناشویی با همسر خودممکن است تمایل به این روابط را از دست داده یا کمتر به این موضوع اهمیت بدهند که این امر ممکن است باعث فشارهای روانی و جسمانی به همسر و منجر به کج روی او شود.

۶- انتقام:

اگرچه همه برای انتقام جویی از همسرشان به آنها خیانت نمی کنند، اکثرا احساس می کنند حال که مورد خیانت قرار گرفته اند آنها نیز مجاز به مقابله به مثل هستند. برخی تصور می کنند باید طعم تلخ دارویی را که به آنها خورانده شده به همسرشان بخورانند تا متوجه اشتباه خود و آنچه که بر سر همسرشان آمده بشوند.

۷- کسب هیجان و تنوع:

بعضی مواقع هم رابطه خارج از ازدواج فقط بمنظور کسب هیجان و تنوع اتفاق می افتد یعنی هیچ شکایت یا نارضایتی خاصی در ازدواج وجود ندارد، فقط برخی افراد به دنبال هیجان رابطه خارج از ازدواج هستند. در واقع پنهان کاری و راز موجود در یک رابطه غیرقانونی به جذابیت رابطه خارج از ازدواج می افزاید.

۸- محیط خانوادگی نامطلوب:

از علل دیگر عهدشکنی می توان محیط خانوادگی را مورد بررسی قرار داد که بی وفایی یکی از والدین می تواند باعث بی اعتمادی فرزندان شود؛ زیرا کودکان والدین خود را سرمشق قرار می دهند و آنها را ایده آل ترین افراد منبع قدرت می پندارند. ممکن است تصور کنند پدر و مادر کامل ترین انسان های روی زمین هستند، از این رو سعی به تقلید از رفتار آنها می کنند. تعارضات بین والدین، کشمکش ها، مسائل عاطفی نگرش نوجوانان را نسبت به ازدواج تحت تاثیر قرار می دهد. تجارب کودکی رفتار بزرگسالی را شکل می دهد. والدین بی وفا، مُهر تایید بی وفایی می زنند و آن را برای فرزندان خود قابل توجیه می کنند. این کودکان در آینده ممکن است از برقراری رابطه صمیمانه بر پایه اعتماد متقابل اجتناب کنند و براحتی با برقراری رابطه سطحی با همسر خود یا دیگری به زندگی خود و دیگران ضربه وارد کنند.

۹- سایر علل موثر:

بعضی مطالعات نیز نشان می دهد عوامل دیگری نیز در بروز خیانت موثر هستند. بطور مثال سن عامل مهمی میباشد. افراد بین هجده تا سی سال تقریبا دو برابر افراد بالای پنجاه سال احتمال رابطه خارج از ازدواج دارند. نگرش آسان گیری و علاقه زیاد به رابطه جنسی با میزان رابطه خارج از ازدواج همبستگی دارد.

شرایط زندگی و کاری نیز نقش مهمی در رابطه خارج از ازدواج دارد. گمنامی موجود در سفرها، جمعیت و گمنامی موجود در شهرهای بزرگ نیز به احتمال ایجاد اینگونه روابط اضافه می کنند. افرادی که روابط ضعیفی با دوستان، اقوام و آشنایان برقرار می کنند یا از فعالیت ها و تعهدات مذهبی کمرنگی برخوردارند، بیشتر احتمال خیانت به تعهد ازدواج را دارند.

همچنین احتمال بی وفایی در افرادی که تحصیلات عالی رتبه دارند در مقایسه با افرادی که از تحصیلات عالیه برخوردار نیستند، خیلی بیشتر میباشد. پژوهشی دیگر عواملی را بر روابط خیانت بررسی کرده اند که عبارتند از: تعداد فرزندان، طلاق قبلی، رضایت پیش از ازدواج، آمادگی برای ازدواج، داشتن دوستانی که روابط خارج از زناشویی داشته اند، گذشته اجتماعی.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله درمورد فرزند مستقل تربیت کنید اینجا کلیک کنید.

فرزند مستقل تربیت کنید

فرزند مستقل تربیت کنید

فرزند مستقل تربیت کنید: اگر می‌خواهید فرزندان شما در هر سنی که هستند مستقل بار بیایند به نکات زیر توجه کنید:

  • بجای اینکه همه ی کارهای فرزندتان را انجام دهید به او یاد بدهید خودش کارهای شخصی‌اش را انجام دهد. خودش اتاقش را مرتب کند، جارو کند، درس بخواند و…
  • به محض این که کودکتان توانست کاری را خودش و مستقل از شما انجام بدهد، انجام آن کار را به او بسپارید و دیگر خودتان آن کار را انجام ندهید. فقط هر جا که لازم بود او را تشویق نمایید (کارهایی مثل غذا خوردن، لباس پوشیدن، کفش پوشیدن و…)
  • از همان اول به او یاد بدهید که در چارچوبی که برایش تعیین می‌کنید انتخاب کند. بطور مثال می‌توانید سه لباس را که از عهده پرداخت پول آنها بر می‌آیید جلوی او بگذارید تا از بین آنها انتخاب کند.
  • وقتی فرزندتان دچار مشکل می‌شود روش حل مشکل را به او یاد دهید. به هیچ وجه خودتان شخصا و بدون دخالت دادن او مشکل را به تنهایی حل نکنید.
  • در فرزندتان احساس گناه ایجاد نکنید. نگویید اگر فلان کار را نکردی دیگر دوستت ندارم. معمولا بدین وسیله کودک کنترل می‌شود اما همچنان وابسته می‌ماند.
  • اگر نیاز است فرزندتان از حق خودش در جایی دفاع کند، روش دفاع از خود را به او بیاموزید نه این که بجای او وارد عمل شده و بخواهید از او دفاع کنید. به اصطلاح برایش ماهی نگیرید بلکه ماهیگیری را به او یاد بدهید. محصول آماده را به او ندهید، بلکه نحوه رسیدن به محصول را به او یاد دهید.
  • در هر کاری که احساس کردید فرزندتان ضعف دارد بدون تحقیر یا تمسخر یا برچسب زدن به او، کمک کنید آن کار را یاد بگیرد و تا زمان یادگیری کامل و موفقیت کامل او، موضوع را رها نکنید.
  • حمایت کردن، تشویق کردن، دلداری دادن، دلگرم کردن و مشابه این‌ها کارهای خوبی هستند که می‌توانید برای فرزندتان انجام دهید و در عوض لوس کردن، انجام همه کارها به جای او، ترساندن او و تهدید کردنش از جمله کارهایی است که لازم است انجام ندهید.
  • زندگی فرزندتان را با مجبور کردن او به تن دادن به خواسته‌های خودتان تباه نکنید.
  • فرزندتان را با دیگران مقایسه نکنید و خودتان را جلوی او، مظلوم نشان ندهید تا او بخواهد همیشه از شما دفاع کند و خواسته‌های شما را برآورده کند.
  • ضمن این که والدین وابسته نمی‌توانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند که افرادی مستقل و قابل اتکا باشند، بلکه باید در درجه اول به درمان خود بپردازند.
  • توجه داشته باشید که وابستگی، تنها یک ویژگی رفتاری نیست، بلکه اگر کمی ‌شدت پیدا کند تبدیل به اختلال و بیماری می‌شود، بنابراین هر چه زودتر باید نسبت به رفع آن اقدام کرد و از ایجاد آن جلوگیری کرد.
  • وقتی زمین می‌خورد بگذارید خودش از جا بلند شود و تشویقش کنید، لازم نیست شما وارد عمل بشوید و لباسش را بتکانید.
  • وقتی بستنی می‌خورد دهانش را پاک نکنید. دستمال بدهید تا خودش دهان خود را پاک کند.
  • مدام به او نگویید: نکن، نرو، دست نزن، نگو. بلکه بگذارید خودش این‌ها را یاد بگیرد. یک بار کافی است که به او جدی و مودبانه این موارد را یاد بدهید.
  • به جای سرکوفت زدن و دعوا کردن و گفتن این که هیچ کاری را بلد نیست، به او روش حل مسئله را یاد بدهید.
    • برای کارهای خوب کوچک او را تشویق کنید. مدام ایراد گیری نکنید.

     

    فرزند مستقل تربیت کنید
    نیکا، روانشناس خوب در کرج
    برای خواندن آخرین مقاله درمورد خودکشی اینجا کلیک کنید.
چگونه فرزند راستگو داشته باشیم؟

چگونه فرزند راستگو تربیت کنیم؟

چگونه فرزند راستگو تربیت کنیم؟

صداقت یعنی، حقیقت‌گوئی؛ یعنی، گفتن آن‌چه که رخ داده ؛ یعنی،درستی با خود؛ یعنی، مقابله با اشتباه‌های خود؛ یعنی، صحبت کردن درباره آن‌چه فکر می‌کنیم و عمل‌کردن به آن‌چه که می‌گوئیم؛ تا حدی که هیچ تناقض و دوگانگی‌ای بین افکار، رفتار و کلمات ما وجود نداشته باشد.

صداقت، اهمیتی میباشد که فرد به رفتار و روابط اجتماعی خود با دیگران می‌دهد.

صداقت داشتن یعنی، عدم دوروئی، ریاکاری و رفتارهای ساختگی‌ای که موجب بی‌اعتمادی نسبت به خود و دیگران می‌شود.

داشتن صدات در زندگی موجب استحکام و دوام روابط بین افراد می‌شود؛ زیرا فرد هم چون آینه‌ای شفاف آن‌چه را که در درون خود دارد، منعکس می‌سازد.

آموزش صداقت به کودکان مستلزم صرف وقت و شکیبائی میباشد. فراگیری هر مهارتی اگر از سال‌های دوران خردسالی و کودکی آغاز شود تأثیری دو چندان روی زندگی او خواهد گذاشت.

والدین می‌توانند با تشویق کودکان به صداقت گوئی و گفتن آن‌چه که واقعاً دیده‌اند، صداقت را در آنها پرورش دهند.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

مطمئنیم دوست دارید فرزندتان صادق باشد تا اینکه تقلب کند، دروغ بگوید، پنهان کاری یا دزدی بکند. اما بهترین راهکار برای آموزش صداقت به فرزندانتان چه میباشد؟

ممکن است بعضی از والدین تصور کنند که دروغ گفتن در ذات بچه میباشد و این وظیفه والدین میباشد که برای اینکه جلو عادت شدن آن را بگیرند، آنها را برای دروغگویی شان تنبیه بکنند. واقعیت این میباشد که خیلی وقت ها خود والدین زمینه را برای دروغگویی فرزندشان ایجاد می کنند.

این آن اشتباهی است که والدین مرتکب می شوند: آنها با عصبانیت و تهدید با فرزندانشان روبه رو شده و آنها را متهم میکنند. اگر خشن برخورد کرده و بخواهید تنبیه شان کنید، از اینکه واقعیت را به شما بگویند میترسند. اگر احساس امنیت کنند، صادق خواهند بود. پس با آنها با ملایمت رفتار کرده و بر صداقتشان تاکید کنید.

چگونه فرزند راستگو تربیت کنیم؟

در زیر به نمونه هایی اشاره میکنیم تا منظورمان را بهتر متوجه بشوید. تصور بکنید که متوجه شدید که پسر نه ساله تان از یک سوپرمارکت آبنبات دزدیده. دو داستان مختلف برایتان مطرح میکنیم.

۱:
مادر: (با صدایی اتهامی) این آبنبات رو از کجا آوردی؟
فرزند: تو جیبم پیداش کردم.
مادر: از سوپرمارکت دزدیدیش؟
فرزند: نه، من ندزدیدمش!
مادر: ولی من میدونم که اینکارو کردی. خواهرت گفت که دیده این کارو کردی. الان هم داری به من دروغ میگی.
فرزند: نه اون دروغ میگه. من ندزدیدمش.
مادر: پس از کجا آوردیش؟ با دروغی که گفتی دو بار تنبیه میشی.

۲:
مادر: میبینم که یه آبنبات داری. من که اینو برات نخریدم، خواهرت هم گفت که دیده اون رو از سوپرمارکت برداشتی.
فرزند: (به پایین نگاه میکند)
مادر: من اصلاً از خبرچینی کردن خوشم نمیاد، اینو به خواهرت هم گفتم. اما خیلی مهمه که چیزی از جایی بدون اجازه برنداری. اینم خیلی مهمه که هیچوقت به همدیگه دروغ نگیم. میدونی که ما یه خانواده هستیم و صادق بودن تو خانواده خیلی مهمه. تو باید به من اعتماد کنی و منم به تو اعتماد کنم.
فرزند: من منظوری نداشتم. یکدفعه ای شد.
مادر: میدونم عزیزم. احتمالاً شیطون گولت زده. اما من به تو افتخار میکنم که به من راستش رو گفتی. این کار سختیه. حالا بیا با هم به سوپرمارکت بریم تا آبنبات رو بهشون پس بدی.

در داستان اول، مادر فرزند خودش را مجبور به دروغ گفتن میکند. و در چنین مواردی، بیشتر افراد انکار میکنند و حالت دفاعی به خودشان میگیرند چون صادق بودن به ضررشان تمام خواهد شد. در داستان دوم، مادر خیلی روراست موضوع را با پسرش مطرح میکند و بطوری رفتار میکند که می داند فرزندش چه کرده. حالا میتواند روی اهمیت صداقت به عنوان یک ارزش خانوادگی تاکید کند و برای فرزندش توضیح دهد که درک میکند و به او درس صداقت دهد.

برای هر کسی در هر سنی صادق بودن شجاعت میخواهد. بنابراین این وظیفه والدین نیست که به فرزندانشان آموزش دهند که برای گفتن حقیقت شجاع باشند.

روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله اینجا کلیک کنید.

چگونه مادر خوبی باشم؟

چگونه مادر خوبی باشم؟

چگونه مادر خوبی باشم؟

حمایتگر باشید:

چگونه مادر خوبی باشم؟ مهمترین ویژگی یک مادر خوب و نمونه این میباشد که حمایت کننده باشد، از علایق و سلایق فرزندش حمایت بکند و به او فرصت بدهد تا بتواند آرزوهایش را دنبال کند. یک مادر باید به این درک برسد که سبک زندگی فرزندش می‌تواند با سبک زندگی خودش کاملا متفاوت باشد. یک مادر باید در خاطرش بماند که فرزندش یک شخصیت مستقل دارد و بازتابی از آمال و آرزوهای او نمیباشد. اگر مادر این توقع نامناسب را داشته باشد؛ در صورت برآورده نشدنش دچار اختلال افسردگی خواهد شد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

کاشف استعداد فرزندتان باشید:

یکی از مهمترین وظایف یک مادر نمونه این میباشد که استعداد فرزند خود را بیابد و در جهت شکوفایی آن تلاش بکند. این اتفاق می‌تواند زیر نظر یک فرد متخصص نیز رخ بدهد. با این حال از آن جایی که مادر تعامل بیشتری با کودک داشته و به علایق کودک خود زودتر از دیگران پی می‌برد زودتر می‌تواند استعداد فرزند خود را کشف کند.

مادر خوب صبوری می‌کند:

هر زنی بعد از مادر شدن در طول شبانه روز با چالش‌های فراوانی مواجه می‌شود که ممکن میباشد بیشتر آن‌ها نیز از سمت فرزندانش باشد. در این شرایط مادر باید سعی کند خویشتن داری کرده و با خونسردی به بررسی امور بپردازد و زمانی سراغ چالش بعدی برود که مسئله اول را حل کرده باشد.

شنونده باشید:

هم دل و هم زبان کودک خود باشد. فرزند در هر سنی که باشد اگر حس کند که مادرش او را می‌شنود بسیار آرام خواهد گرفت. شنیده شدن امر بسیار مهمی میباشد که در یک مادر موفق باید نمود پیدا کند.

مادر خوب همیشه قابل دسترس هست:

خیلی مواقع پیش می‌آید که مادران سرکار میباشند و در دسترس فرزند خود نیستند، اما مادر حتی الامکان از طریق تماس تلفنی یا ارسال پیامک به او نشان دهد که حضور دارد و به هر نحوی قابل دسترس میباشد.

عاشق باشید:

مادر باید به فرزند خود این احساس را منتقل کند که موجود خاصی میباشد و خداوند موهبت حیات را به او داده که او را بی قید و شرط دوست دارد. مادر باید دوست داشتن دیگران را به فرزندش بیاموزد و هرگز مانع علاقه او به دیگران مثلا پدر، مادر بزرگ و… نشود.

یک مادر اگر همه کارهای دنیا را برای فرزندش انجام دهد ولی فرزند احساس بکند که مادرش او را عمیقا دوست ندارد انگار که مادر هیچ کاری نکرده است. هر مادر باید روش ابراز صادقانه علاقه خود به فرزندش را بیابید. نشان دادن عشق بین مادر و فرزند در هر رابطه‌ای منحصر به فرد میباشد.

از نظر روحی و جسمی سعی کند سالم باشید:

از زمانی که نطفه در رحم مادر شکل می‌گیرد مادر موظف است از لحاظ جسمی و روحی بسیار مراقب خود باشد البته دقت بشود که اهمیت به سلامتی نباید تبدیل به وسواس شود که هم مادر و هم فرزند در آن دچار آسیب بشوند.

تربیت گر خوبی باشید:

مادر خوب باید مهارت‌های زندگی را بدون تعصب به فرزندش بیاموزد و به او یاد آور شود که در محیط‌های اجتماعی دیگر نیز آموزش‌های دیگری منتظر او خواهند بود.

انتخاب سبک فرزندپروری مناسب:

یک مادر خوب معمولا سبک تربیتی مقتدرانه را در پیش می‌گیرد چون که کودک در این سبک تربیتی به درستی درک می‌شود و مادر نیز تلاش زیادی برای ایجاد و حفظ یک رابطه ی مثبت با کودکش می‌کنند. در کنار این مسئله مادر مراقبت کننده و حامی کودک خود میباشد.

مادر خوب | کامل یا کافی:

ضمن بیان خصوصیات فوق که لازمه یک مادر خوب است، احتمال دارد یک برداشت اشتباه درباره مادر بودن ایجاد بشود؛ اینکه مادر باید در همه جهات بی عیب و نقص باشد تا بتواند فرزند سالمی را تحویل جامعه بدهد. این یک فرض غلط میباشد. در این راستا باید اطلاعات جامعی داشته باشید و با آموزش کافی و جامع بدانید که چه چیزهایی را باید برای فرزندتان بخواهید.

جهت رزرو وقت مشاوره با روانشناس خوب در کرج در ارتباط باشید.

برای خواندن آخرین مقاله درمورد با چه کسانی نباید ازدواج کنیم؟ اینجا کلیک کنید.

روانشناس خوب در کرج

روانشناس خوب در کرج

ویژگی های یک مرکز روانشناسی خوب:

نیکا، روانشناس خوب در کرج

شاید بارها برای حل مشکل‌تان به مراکز روانشناسی و مشاوره مراجعه کرده‌ باشید، اما به نتیجه ی دلخواه‌تان نرسیده‌اید. انتخاب یک مرکز روانشناسی خوب به شما کمک می کند تا مسئله ای که با آن رو به رو میباشید به بهترین شکل حل بشود. بر عکس این موضوع نیز ممکن است اتفاق بیفتد؛ یعنی با انتخاب یک مرکز روانشناسی و مشاوره نامناسب و دریافت راهکارهای غیر اصولی به ادامه و پیچیده تر شدن مشکل‌تان دامن بزنید. پس اگر به دنبال خدمات روانشناسی مناسب میباشید، باید فاکتورهایی را برای انتخاب مرکز روانشناسی خوب در نظر بگیرید.

کدام معیارها در انتخاب یک مرکز روانشناسی خوب دخالت دارند؟

برای انتخاب یک مرکز روانشناسی و مشاوره خوب فاکتورهای بسیاری وجود دارد. معمولا افراد برای مراجعه به یک مرکز مشاوره روانشناسی ابتدا از خانواده و دوستان خود کمک می گیرند. البته افراد سلیقه های بسیار متفاوتی دارند و هر کس بر اساس نیاز و تجربه خود، ممکن است یک مرکز مشاوره روانشناسی را مناسب بداند. اما در اینجا ما به معرفی معیارهای اساسی که در انتخاب مرکز روانشناسی و مشاوره وجود دارد را معرفی می کنیم. می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-بهره گیری از مشاوران و روانشناسان مجرب و دارای سطح علمی بالا در حوزه‌های مختلف روانشناسی:

مهمترین ویژگی یک مرکز روانشناسی و مشاوره ی خوب بهره گیری از روانشناسان و مشاوران مجرب و متخصص میباشد. روانشناسانی که در کنار تجربه بالا که یک مزیت عمده برای روانشناسان یک مرکز روانشناسی و مشاوره است به علم روز و روش های نوین درمان روانشناسی مسلط میباشند. وجود ترکیبی از مشاوران متخصص و مجرب در کادر یک مرکز روانشناسی و مشاوره می تواند گزینه مناسبی برای انتخاب مرکز باشد و اما بهترین راه برای تشخیص یک روانشناس خوب این میباشد که او مدرس یا عضو هیئت علمی دانشگاه های معتبر کشور باشد.

نکته ی مهم بعدی در انتخاب مرکز روانشناسی و مشاوره، این میباشد که آن مرکز برای حوزه های مختلف روانشناسی، مشاور متخصص داشته باشد. دنیای امروز، دنیای تخصص ها میباشد و یک مشاور غالبا در یک یا نهایتا سه حوزه مختلف تخصص دارد و لذا نمی تواند در تمام شاخه های روانشناسی به مراجعین به بهترین شکل مشاوره دهد. بنابراین لازم میباشد که در یک مرکز روانشناسی و مشاوره تخصص های گوناگون برای درمانجویان متناسب با مشکلات و اختلالات وجود داشته باشد.

یک مرکز روانشناسی و مشاوره باید کادر مجرب و متخصص در حوزه های عمومی و تخصصی روانشناسی و برای سنین مختلف برخوردار باشد و پاسخگوی نیاز مراجعات و توانایی ارائه راهکارهای مناسب برای آنان را داشته باشد. از لحاظ دسته بندی سنی می توان به بارداری، نوزاد، کودک، نوجوان، جوان و سالمند از لحاظ اختلالات می توان به اختلالات روانی، اختلالات جسمی، اختلالات یادگیری، اختلالات شخصیتی و اختلالات رفتاری  در حوزه های تخصصی روانشناسی مثل افسردگی، وسواس، استرس، ترس، مشاوره فردی، خشم، انزوا برای مشکلات خانوادگی اعم از زناشویی، زندگی مشترک، ازدواج، طلاق، زنان، خانواده، مشاوره جنسی و فرزند پروری اشاره نمود.

۲-مجهز بودن مرکز روانشناسی و مشاوره به امکانات و تجهیزات نوین:

امروز با پیشرفت تکنولوژی های گوناگون، امکان درمان خیلی از بیماری ها و اختلالات روانی فراهم شده. از آنجایی که برخی از درمان های روانشناسی با استفاده از تجهیزات نوین قابل انجام میباشد، اگر یک مرکز روانشناسی و مشاوره ، به امکانات و تجهیزات جدید مجهز باشد. یک مزیت بسیار مهم برای مرکز محسوب می شود.
در درمان برخی از اختلال‌ها نظیر اختلال بیش فعالی روش‌های خاصی نظیر بیوفیدبک و نوروفیدبک مورد استفاده قرار می‌گیرد. این روش‌ها به دستگاه‌های خاصی نیازمندند و درمانگران برای استفاده از آن‌ها باید آموزش‌های لازم را دیده باشند.
همینطور وجود تست‌های روانشناسی که در تشخیص اختلالات روانی و تخمین ضریب هوشی افراد به کار می‌روند در یک مرکز روانشناسی بسیار ضروری میباشند.
وجود این تجهیزات و امکانات در مرکز نشانه به روز بودن مرکز و  تفکرات و نگرش های مترقی آن مرکز روانشناسی و مشاوره است.

۳- استفاده از راهکارهای نوین درمان در مرکز روانشناسی:

از آنجایی که هر بیمار یا مراجعه کننده به مراکز روانشناسی، شرایط و ویژگی های منحصر بفرد خود را دارد، نتیجه اینکه روش درمان متفاوتی را می طلبد. این مسئله اهمیت استفاده از شیوه های نوین درمان روانشناسی را در یک مرکز روانشناسی و مشاوره نشان می دهد. امروزه روش های جدید درمان روانشناسی بسیار متنوع شده اند. روش هایی مانند روانکاوی، روش خانواده درمانی، گروه درمانی، درمان فرد، روش رفتاری-شناختی، درمان رفتاری و… که یک مشاوره یا روانشناس خوب باید به این روش ها تسلط داشته باشد.

۴- برگزاری کارگاه های آموزشی در سطوح مختلف در مرکز روانشناسی و مشاوره:

کارگاه های آموزشی، نقش موثری در ارتقا آگاهی مردم و توانمندسازی آنها در مقابله با اختلالات روانشناختی دارند. معمولا برای برگزاری کارگاه های آموزشی نظام روانشناسی شرایط خاصی را در نظر می گیرد. بنابراین کارگاه های آموزشی همواره توسط مرکز روانشناسی و مشاوره معتبر ارائه میشود. برگزاری کارگاه های آموزشی توسط یک مرکز روانشناسی نشانه اعتبار آن مرکز میباشد. خصوصا اگر مدرسان دانشگاه یا مراکز بهتریستی در آن مرکز استفاده شود.

۵- استفاده از روشهای نوین و به روز برای فرآیند مشاوره:

مشاوره آنلاین، مشاوره تلفنی، مشاوره در فضای مجازی و… از جمله خدمات مشاوره ای یک مرکز روانشناسی و مشاوره بروز و خوب میباشد. از راه مشاوره آنلاین یا مشاوره تلفنی، هزینه مشاوره تا حدود زیادی کاسته میشود. و هزینه های رفت و آمد و هزینه های زمانی نیز عملاً از بین می روند.
دسترسی سریع به مشاوره و استفاده از راهنمایی های مشاور روانشناسی در هر زمان از شبانه روز، موجب استقبال چشمگیر مردم، از این نوع خدمات مرکز روانشناسی و مشاوره شده .

برای رزرو وقت با روانشناس خوب در کرج در تماس باشید.

روانشناس خوب در کرج

واکنش صحیح به ترس های فرزندانمان

واکنش صحیح به ترس های فرزندانمان

واکنش صحیح به ترس های فرزندانمان: بطور کلی به هنگام مواجه شدن با خطر، سیستم فیزیکی و عاطفی بدن احساس امنیت خود را از دست داده و از خود واکنش نشان می‌دهد که این‌گونه واکنش هیجانی به این شرایط را ترس می‌نامند و به دو دسته ترس طبیعی و فوبیا تقسیم می‌شوند.

به گزارش ایسنا،بنابراعلام کتاب هدهد، ترس طبیعی به واکنشی گفته می‌شود که مواردی همچون شنیدن صدای مهیب یا قرار گرفتن در ارتفاع زیاد، خود را نشان می‌دهد و این‌گونه ترس برای بیشتر افراد، ترسناک است و این امر کاملاً طبیعی میباشد.

مفهوم کلی و شناخت ترس:

اما فوبیا،  ترسی غیرمنطقی و افراطی است، و افراد در مواجهه با این نوع ترس، مثلاً سوسک یا گربه، به گونه‌ای غیرطبیعی و افراطی واکنش نشان می‌دهند. و البته در مورد این نوع ترس حتماً باید با مشاور صحبت کنید. زیرا ترس بیش از حد، ممکن است تاثیر جدی روی سلامت فیزیکی و عاطفی فرد بگذارد.

از نظر زیست‌شناختی، مغز انسان که اولین واکنش‌های فیزیکی به ترس را کنترل می‌کند، هنگام مواجه شدن با ترس مواد شیمیایی مانند آدرنالین و هورمون استرس کورتیزول در جریان خون آزاد می‌کند و باعث واکنش‌های جسمی‌ خاصی همچون ضربان قلب شدید، افزایش فشار خون و تعرق زیاد می‌شود.

  عوامل و ریشه ترس در کودکان:

برخلاف افراد بزرگسال، کودکان در مواجهه با ترس در معرض آسیب جدی می‌باشند زیرا که قادر به درک درست شرایط نیستند و نمی‌توانند موارد واقعی یا غیرواقعی را تشخیص دهند. این‌گونه تهدیدها و خطرها برای کودکان کاملاً واقعی تلقی می‌شود و نمی‌توانند ترس خود را کنترل کنند.

والدین نیز غالباً توانایی کاملی برای مقابله با ترس در کودکان را ندارند و نمی‌توانند به آنها اطمینان بدهند که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. از این رو ترسی که در کودکان نهادینه می‌شود، تاثیر منفی بر رشد کودک گذاشته و او را در معرض مشکلات استرس و اضطراب در ادامه‌ی زندگی قرار می‌گیرد.

در مراحل رشد کودک تجارب و اتفاق‌هایی صورت می‌گیرد که می‌تواند منشاء ترس او باشد. والدین بیشترین نقش و تاثیر را در ماندگاری ترس در ضمیر کودکان دارند. مثل والدینی که بخاطر ترس شخصی خودشان از یک چیز این ترس را در کودک خود به وجود می‌آورند.

یا اینکه از تهدیدهایی برای تربیت فرزند یا آرام کردن او استفاده می‌کنند. مثل «ما می‌ریم بیرون آمپول بزنیم. تو نیا»، «غذاتو بخور وگرنه می‌گم گرگ بیاد».

توقعات بالا از کودک که باعث رشد ترس در او و تاثیرات روانی جدی می‌شود، «اگر نمره ۲۰ نیاری تنبیه می‌شی».

نیکا، روانشناس خوب در کرج

واکنش صحیح به ترس های فرزندانمان

انواع شایع ترس با توجه به سن فرزندان

ترس از جدایی:

ترس از جدایی یکی از طبیعی‌ترین ترس‌های کودکان به‌خصوص در سن ۲ سالگی می‌باشد. این ترس با بزرگ شدن کودکان شدت می‌یابد چون وارد دنیایی جدید شده و باید وقت زیادی را با معلم یا پرستار به جای مادرشان بگذرانند. گاهی ممکن میباشد این ترس علائمی‌ همچون سردرد یا معده ‌درد به ‌همراه داشته باشد و او را به سمت افسردگی سوق بدهد.

ترس از تنهایی:

معمولاً در گروه سنی ۲ تا ۵ سال کودکان با جیغ و فریاد و حتی پرخاشگری ترس خود را از تنها ماندن یا جدا شدن از والدین نشان می‌دهند. این ترس‌ها باید توسط والدین درک و پیگیری شود زیرا عدم مدیریت ترس می‌تواند روی سلامت عاطفی کودک تاثیر منفی بگذارد.

وظایف والدین:

والدین می‌توانند برای کاهش ترس و استرس کودکان‌شان با او صحبت و او را درک کنند. به او بفهمانند که او تنها کسی نمیباشد که می‌ترسد. در مقابل به او اعتمادبه‌نفس بدهند و او را تشویق به انجام کارهای پرهیجان کنند.

یکی از موثرترین راهکارهای کاهش استرس، کتاب و کتابخوانی است که می‌توان با استفاده از کتاب‌هایی با موضوع مرتبط و شخصیت‌های داخل داستان به کودک کمک کرد. به گونه‌ای که کودک با الگوگیری از شخصیت داستان بفهمد که تنها کسی نمیباشد که می‌ترسد و همچنین راه مقابله با ترس را از شخصیت داستان یاد بگیرد.

برای خواندن آخرین مقاله درمورد چگونه روانشناس خوب انتخاب کنیم؟ اینجا کلیک کنید.