فراتر از آنچه تا امروز دیده ایم ممکن است، وقتی با هم به یک سو بنگیرم

کرج، چهار راه طالقانی، ساختمان پزشکان شاه کرم

تلفن تماس : ۰۹۰۵۸۷۹۱۲۲۶

عزت نفس پایین

افرادی با عزت نفس پایین چه ویژگی‌هایی دارند؟

می خواهید که در همه‌‌چیز بی‌نقص باشید:

عزت نفس پایین/

کمال گرایی یکی از مخرب‌ترین جنبه‌های عزت نفس پایین میباشد. کمال‌گرا فردی میباشد که با احساس شکست همیشگی زندگی می‌کند، زیرا با داشتن هر موفقیت چشم‌گیری، باز هم احساس می‌کند که به ‌مقدار کافی خوب نبوده. انتظارات واقع‌بینانه از خودتان داشته باشید. آگاهانه به این فکر کنید که اهداف شما چقدر واقع‌بینانه و منطقی میباشند و پیش از تلاش برای آن‌ها، بخاطر داشته باشید که زندگی همیشه عالی نیست. توجه داشته باشید که تفاوت زیادی میان «شکست‌خوردن در چیزی» و «فردی بازنده‌بودن» وجود دارد. این دو را اصلا باهم اشتباه نگیرید. خود را به‌ خاطر مشکلات کوچک ناراحت نکنید. افراد کمال‌گرا تمایل دارند که مشکلات بسیار کوچک را نیز تحلیل کنند. آنها فراموش می‌کنند که باید به تصویر کلان‌تر توجه کنند و به آن افتخار کنند.

فکر می‌کنید چیزی برای عرضه ندارید:

ممکن میباشد همه ما در دوره مختلف زندگی به توانایی‌هایمان شک بکنیم. اما اگر باور داشته باشید که به اندازه افراد دیگر ارزشمند نیستید، عمیقا احساس «بی‌‌مصرفی» خواهید کرد. اگر این احساس برای شما آشنا است، باید توجه داشته باشید که احساس ارزشمندی چیزی نمیباشد که دیگران بتوانند به شما بدهند، بلکه خودتان باید آن را بسازید. قبول کنید که همه ما استعداد‌های خاص خودمان را داریم و باید به استعداد‌های خودمان افتخار کنیم تا به این باور برسیم که افراد ارزشمندی هستیم.

دیگر به این فکر نکنید که دیگران بهتر از شما میباشند. اگرچه فکر کردن به توانایی‌های دیگران اشکالی ندارد، ترجمه‌کردن آن به «بهتر بودن آنها نسبت به شما» غیرعقلانی میباشد. ویژگی‌های دیگران را تحسین بکنید اما خودتان را در برابر آنها دست‌کم نگیرید. توجه داشته باشید که ما به دیگران یاد می‌دهیم چگونه با ما رفتار کنند. تلاش کنید خود را همچون فردی نشان دهید که دیدگاه‌هایش به‌اندازه دیگران معتبر میباشد. بعد شاهد افزایش عزت نفس خود خواهید بود.

جهت مشاوره در خصوص عزت نفس پایین با نیکا، روانشناس خوب در کرج در تماس باشید.

بیش‌ازحد حساس میباشد:

آیا شما هم نشانه های یک فرد حساس را دارید؟ حساسیت بیش ‌از‌حد یکی از دردناک‌ترین جنبه‌های عزت نفس پایین میباشد. اگر از انتقاد عصبانی می‌شوید یا با هر حرف مستقیمی احساس نابودی می‌کنید، مهم است که از میزان حساسیت خود بکاهید. به فکر درمان عزت نفس پایین خود باشید و با کمک گرفتن از موارد زیر، وضعیت را تغییر دهید. به حرفی که زده می‌شود با دقت گوش بکنید. به‌ این‌ ترتیب، قبل از اینکه احساس خاصی به شما دست بدهد می‌توانید ارزیابی کنید حرفی که زده می‌شود درست میباشد یا خیر.

موضع خود را حفظ بکنید. اگر از شما انتقادی می‌شود که منصفانه نمیباشد، بگویید که با آن مخالف هستید. فعال باشید. اگر نکته درستی در انتقاد وجود دارد سعی کنید بجای اینکه از کوره در بروید، از آن چیزی یاد بگیرد. انتقاد سازنده دقیقا چنین چیزی میباشد؛ این امکان را فراهم می‌کند که از نکته ذکرشده استفاده کنید و خودتان را برای بهترشدن تغییر دهید. از آن به ‌راحتی عبور بکنید. پاسخ‌دادن مکرر به چیزی که شما را ناراحت کرده است، تنها باعث می‌شود که این موضوع بیشتر در ذهن شما جا بگیرد؛ چیزی که هیچ کمکی به شما نمی‌کند.

مضطرب و نگران هستید:

ترس و باور به اینکه شما قدرت کافی را برای تغییر چیزی ندارید به شکلی انکارناپذیر با عزت نفس پایین در ارتباط میباشد. برای درمان عزت نفس پایین و مقابله با این ترس، می‌توانید از موارد زیر کمک بگیرید. میان ترس‌های واقعی و ترس‌های بی‌اساس تمایز بگذارید. اضطراب خود را براساس واقعیت‌ها ارزیابی کنید. بطور مثال شاید فکر کنید تلاش‌کردن برای ارتقا بی‌فایده است، چون فکر می‌کنید نمی‌توانید آن را به‌دست بیاورید. اگر به واقعیت‌ها نگاه کنید، این حرف چقدر درست است؟ برای اینکه اعتماد به نفس تان بیشتر شود با ترس‌هایتان روبه‌رو شوید.

معمولا احساس عصبانیت می‌کنید:

عصبانیت احساسی طبیعی میباشد اما هنگامی‌که عزت نفس پایینی داشته باشد، می‌تواند مخرب باشد. هنگامی‌که نسبت به خودتان افکار خوبی نداشته باشید، این باور در شما شکل می‌گیرد که افکار و احساسات شما برای دیگران اهمیت ندارد. این باعث خشم سرکوب‌شده‌ای در شما می‌شود. درنتیجه، هنگام روبه رو شدن با چیزی ظاهرا کم ‌اهمیت خشم بسیار زیادی از خود بروز می‌دهید. یاد بگیرید که چگونه می‌توان یک فرد آرام بود. یک راه این میباشد که احساس‌تان را پیش از اینکه به مرحله انفجار برسید آهسته‌آهسته بروز بدهید.اگر راه‌حل بالا برای شما مناسب نیست، از موقعیتی که در آن قرار دارید، کناره‌گیری کنید. چند نفس عمیق و آرام بکشید تا ضربان قلب شما کاهش پیدا کند و بدن‌تان به وضعیت آرامش بازگردد.

یک کاری را بیش‌ از حد انجام ندهید. افرادی که عزت نفس پایینی دارند، معمولا خود را بیش ‌از حد متعهد می‌کنند؛ بطوری‌ که کنار آمدن با آن برایشان سخت و دشوار می‌شود. همچنین یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که افراد با عزت نفس پایین با آن روبه‌رو میباشند این میباشد که احساس می‌کنند باید دیگران را خوشحال‌ کنند تا دیگران آنها را دوست بدارند و به آنها احترام بگذارند. درنتیجه بسیاری از افرادی که به‌ دنبال خوشحال‌کردن دیگران میباشند، درنهایت احساس می‌کنند که مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند. نه گفتن به دیگران را یاد بگیرید.

ارزش شما به تأییدی که از دیگران می‌گیرید، وابسته نمیباشد. دیگران شما را بخاطر چیزی که میباشید دوست دارند نه به ‌خاطر کاری که برای آنها انجام می‌دهید. افرادی که عزت نفس بالایی دارند، می‌دانند که چه زمانی باید نیازهای خودشان را در اولویت قرار دهند. برای دیگران حدودی قرار بدهید. این احساس که از شما سوءاستفاده شده، از اینجا ناشی می‌شود که درخواست‌هایی را از طرف دوستان یا خانواده قبول می‌کنید که از نظر خودتان قبول‌کردنی نبوده‌اند. با محدود کردن درخواست ‌هایی که می‌توانید آن‌ها را قبول بکنید، خواهید دید که عصبانیت شما کمتر خواهد شد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله درمورد رواندرمانی اینجا کلیک کنید.

تفکر

تفکر ایستا و تفکر رشد

تعریف دو تفکر رشد و ایستا:

طرز فکر ایستا همان تفکری میباشد که وقایع را غیر قابل تغییر می داند. این افراد ذهنیت منفی داشته و برای مهارت و دانش، ارزشی قائل نیستند. حتما چنین افرادی را در بین دوستان خود دیده اید. اینها تصور می کنند تلاش ها و زحمات هرگز نتیجه ای ندارد و همه چیز از بدو خلقت مشخص شده است.

طرز فکر رشد ۱۸۰ درجه مخالف طرز فکر ایستا بوده و بر این باور میباشد که همه شرایط را می توان تغییر داد. از تلاش هایی که برای  بالا بردن هوش و استعداد انجام می دهید تا همه مهارت هایی که کسب می کنید، منجر به ایجاد تغییر در شرایط موجود می شود.

در تفکر ایستا تنها به همان مقطع زمانی نگاه می شود و به زمانهای بعد و قبل آن توجه نمی شود.همانطور که از اسم تفکر ایستا مشخص میباشد، در این نوع تفکر، شرایط را ثابت در نظر گرفته و تنها عامل موفقیت را خود فرد می دانند.

بطور مثال، فکر کنید که می خواهید برای دانشگاه انتخاب رشته کنید.ممکن میباشد بدون درنظر گرفتن شرایطی مثل آینده شغلی، تعداد فارغ التحصیلان، نیاز کشور و آینده کاری، دست به انتخاب رشته بزنید.در این نوع انتخاب، شما در واقع درگیر نوعی تفکر ایستا شده اید.

در تفکر رشد، شرایط محیطی و اطراف کاملا بررسی می شود. همچنین به اتفاق ها در طول زمان نگاه می شود و نه فقط زمان کنونی.یعنی به تغییرات شرایط در گذشته و همینطور آینده، نگاه می شود.شرایط همیشه متغیر است و نمی شود تنها به زمان کنونی نگاه کرد.مخصوصاً در کشورهایی مثل ایران که همه چیز به صورت روزانه در حال تغییر میباشد. رک بگوییم، هر شب که می خوابیم و بیدار می شویم، اتفاقی افتاده و چیزی تغییر کرده و ما نمی توانیم بدون در نظر گرفتن آنها تصمیم گیری و یا انتخاب کنیم و در نتیجه به موفقیت برسیم.

همچنین در تفکر رشد، اعتقاد داریم که با تلاش و تمرین می توانیم قدر ذهن و تفکر را تقویت کنیم.

در صورتی که در تفکر ایستا، قدرت ذهن ثابت میباشد. به قول معروف، تا نوک دماغ فرد فراتر نمی رود.

با این طرز تفکر، شما همانی هستید که هستید و نمی توانید خودتان را تغییر بدهید.

نوجوان هایی که دارای طرز فکر رشد میباشند، در برابر مشکلات و چالش ها، پایداری و پشتکار دارند و همین امر باعث تقویت هوش و توانایی آنها می شود.

مقاله قبلی مارا درمورد اصل قورباغه ای مشاهده کنید.

روانشناس خوب در کرج

اثر رومئو و جولیت

روانشناس خوب در کرج

اثر رومئو و جولیت:

عشق در یک فضای خالی شکل نمی گیرد. هرچند عشق یک هیجان فردی میباشد اما به هر حال در اجتماع اتفاق می افتد. پدر و مادر، خواهر و برادر و دوستان نزدیک روی دریافت های عاشقانه ما اثر می گذارند. عشق ارتباط دو انسان در یک جزیره متروک نمیشود. ما در جامعه ای زندگی می کنیم،  ارتباط های دوستانه و اجتماعی داریم و در عین حال عاشق می شویم. طبیعیست که نظر دیگران به خصوص تایید یا تکذیب پدر و مادر و دوستان نزدیکمان روی احساس عاشقانه ما اثر می گذارد. حال سوال اصلی این میباشد که اگر پدر و مادر یا دوستان نزدیک نسبت به معشوق ما نظر منفی داشته باشند چه اتفاقی برای عشق می افتد؟ آیا نظر منفی دیگران عشق را تقویت می کند یا به آن آسیب وارد می کند؟ این سوال از سال ۱۹۴۰ تا کنون ذهن روانشناسان عشق پژوه را درگیر کرده. اولین مطالعه روشمند و معتبر در این زمینه توسط ریچارد دریسکول در سال ۱۹۷۲ انجام گرفت. نتیجه ی این مطالعه نشان داد که هرچقدر پدر و مادر نسبت به رابطه عاشقانه فرزندشان مخالف تر باشند، آن عشق قوی و عمیق تر خواهد بود. این یافته به “اثر رومئو و ژولیت” معروف شد. همان گونه که در نمایشنامه شکسپیر رومئو و ژولیت از خانواده هایی بودند که با هم دشمنی دیرینه داشتند، اما عشق واقعی و عمیق در بین آن ها شکل گرفت و با فداکاری و مرگ هر دوی آن ها پایان یافت. این سوال پژوهشی در مطالعات دیگر مورد آزمون قرار گرفت اما هیچ کدام از آن مطالعات اثر رومئو و جولیت را تایید نکردند. برعکس نشان داده شد که رابطه هایی که مورد تایید دوستان نزدیک یا پدر و مادر نباشند خوش فرجام نیستند و به زودی به سردی می گرایند. یافته اخیر در روانشناسی به “اثر شبکه اجتماعی” معروف شد. البته منظور شبکه های مجازی نیست و اطرافیانمان در دنیای واقعی را شامل می شود. با این حساب رابطه هایی که به علت اختلاف سنی زیاد، اختلاف سطح اقتصادی- اجتماعی، تحصیلات یا هر اختلاف دیگر مورد تایید نزدیکان ما نباشند، در معرض آسیب و خطرند. ما بیش از آن چه که تصورش را می کنیم از قضاوت اطرافیان در هر چیزی و از جمله در رابطه عاشقانه مان تاثیر می گیریم. من معتقدم انسان فی ذاته موجود مستقلی نمیباشد. این واقعیت را نمی توان انکار کرد که همه ما تا حد زیادی “دهن بین” هستیم. نسبت به معشوقی که مورد تایید نزدیکانمان باشد افتخار می کنیم و اگر مورد تایید نباشد احساس سرخوردگی داریم. نظریه های نوین روانشناسی عشق هر دوی این پدیده ها را به رسمیت می شناسد: هم اثر رومئو و ژولیت، هم اثر شبکه اجتماعی. اما اثر شبکه اجتماعی قدرتمند تر میباشد. آن هایی که شخصیت های مستقلی دارند و مبارزه با عقاید نزدیکانشان را به عنوان یک چالش و نه یک تهدید می بینند به احتمال بیشتری مصداق اثر رومئو و ژولیت قرار می گیرند و با وجود مخالفت نردیکان به معشوقشان عشق می ورزند. اما با این حال بیشتر ما از اثر شبکه اجتماعی تاثیر می گیریم. ما بیش از آن چه که فکرش را می کنیم وابستگی داریم. چون نیک بنگریم  حتی در خصوصی ترین تصمیم زندگیمان یعنی انتخاب معشوق وابسته ایم. این وابستگی ممکن است به نظر پدر و مادر باشد یا به دوستان، خودآگاه باشد یا ناخودآگاه. اما به هر حال وجود دارد.

روانشناس خوب در کرج
روانشناس خوب در کرج