فراتر از آنچه تا امروز دیده ایم ممکن است، وقتی با هم به یک سو بنگیرم

کرج، چهار راه طالقانی، ساختمان پزشکان شاه کرم

تلفن تماس : ۰۹۰۵۸۷۹۱۲۲۶

ارتباط طلاق با فرزندان

ارتباط طلاق با فرزندان

تعداد کمی از افراد بالغ و پدر و مادرها میباشند که از چالش‌ها و سختی‌های بالقوه‌ای که طلاق بر فرزندان می‌گذارد، آگاه نیستند. تا الان هزاران کتاب در رابطه با تاثیر‌های مثبت و منفی طلاق بر کودکان نوشته شده است. خبر خوب این مطالعه در قیاس با مطالعات افسرده‌کننده این میباشد که والدین، از طریق اقدامات خود نسبت به فرزندان و همچنین نسبت به یکدیگر، تأثیر زیادی بر نحوه اداره کودکان طلاق در کوتاه‌ مدت و بلند‌مدت دارند. هیچ پدر و مادر درگیر طلاقی وجود ندارد که دچار استرس و نگرانی مضاعف در رابطه با تاثیر منفی کارهایشان بر فرزندان خود و ارتباط طلاق با آن ها، نباشند. با فهم چگونگی حداقل‌کردن جنبه‌های منفی طلاق برای کودکان، اطلاع از واکنش‌های رایج کودکان به طلاق، تمرکز هر دوی پدر و مادر بر حفظ محبت و محیط پرورش کودک حین طلاق، والدین می‌توانند به فرزندان خود برای تنظیم سبک زندگی جدیدشان کمک کنند. فشار گذاشتن بر والد دیگر برای همکاری و ارتباط به دلیل رشد صحیح کودک یا کودکان ضروی میباشد، ولی می‌بایست در چهارچوب قانون، مودبانه و مثبت و همچنین با توجه به توانایی‌های آن فرد برای ایفای نقش پدری یا مادری خوب برای آن کودک باشد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

بسیاری از والدین برای کمک به فرزندان خود در مقابله با درد عاطفی طلاق تلاش می‌کنند و به فرزندان خود زندگی با مادر و پدر در دو خانه مجزا را می‌آموزند. تعداد خیلی کمی از کودکان یا والدین درگیر با این مسئله یافت می‌شوند که زمان کافی را برای کنار‌هم‌بودن صرف می‌کنند. پدر و مادر با هم همکاری می‌کنند تا برنامه‌هایشان را با یکدیگر هماهنگ نموده و و برنامه‌ها و نیازهای بچه‌ها نیز در رسیدگی به مسائل مربوط به زندگی کودکان پس از طلاق، تاثیرگذار خواهد بود.

امروزه دیگر در بسیاری از کشورهای جهان، طلاق، یک اتفاق غیرمعمول تلقی نمی‌شود. درحالی که کشورهای امریکای شمالی نرخ طلاق بالاتری در قیاس با دیگر کشورهای توسعه‌یافته یا درحال‌توسعه دارند، هنوز هم برخی روندها و ارقام مشترک برای طلاق در جهان وجود دارد.

ارتباط طلاق با فرزندان

برای مشاوره بهتر برای فرزندانتان بعد از طلاق میتوانید با روانشناس خوب در کرج در ارتباط باشید.

برای خواندن آخریم مقاله درمورد اختلال دو قطبی چیست؟، اینجا کلیک کنید.

اختلال دو قطبی چیست؟

اختلال دو قطبی چیست؟

اختلال دو قطبی چیست؟ اختلال دو قطبی یا دوقطبی شیدایی- افسردگی ، یک اختلال روانی میباشد که موجب تغییرات شدید در خلق و خوی فرد می شود. شاید همه شما تاکنون دوره هایی از ناامیدی و یا سرخوشی را در زندگی خودتان و یا اطرافیان خود تجربه کرده باشید. بطور مثال شاید شما در روزهای آفتابی شاداب تر از روزهای ابری و بارانی به نظر برسید. با توجه به شرایط و روحیات هر فرد، قسمتی از تغییرات خلق و خود امری طبیعی میباشد. اما گاهی این تغییرات به قدری شدید میباشد که از حالت عادی خارج شده و به نوعی اختلال تبدیل می شود. اما به راستی اختلال دوقطبی چه میباشد و بروز چه نشانه هایی موجب می شود تا شما به وجود یک اختلال پی ببرید.

همان گونه که از نام آن پیداست، اختلال دوقطبی موجب بروز دوره های رفتاری متفاوت در فرد می شود. دوره شیدایی و دوره افسردگی. دوره شیدایی زمانی میباشد که فرد خلق وخوی بسیار فعالی دارد و دوره افسردگی زمانی میباشد که فرد به شدت آرام و افسرده به نظر می رسد. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در مدیریت رفتارهای روزانه خود در مدرسه و یا محل کار و هم چنین حفظ روابط عاطفی خود مشکل داشته باشند.
متوسط سن شروع این بیماری حدود ۲۵ سال و شیوع آن میان زنان و مردان تقریبا یکسان میباشد، با اینکه اکثر افراد دارای این اختلال جوان میباشند اما این امکان وجود دارد که شاهد بروز اختلال دو قطبی در کودکان نیز باشیم. در ادامه بیشتر به این موضوع میپردازیم.

نکته مهم در این بیماری شناسایی به موقع و درمان آن میباشد زیرا در صورت عدم اقدام به موقع، علائم بیماری شدیدتر می شود. در حال حاضر درمان قطعی برای این اختلال وجود ندارد اما افرادی که دچار این اختلال میباشند می توانند با درک این مساله که اختلال دوقطبی چه میباشد و هم چنین استفاده از برخی از روش های درمانی، علائم بیماری خود را کنترل کنند.

جهت درمان اختلال دو قطبی با روانشناس خوب در کرج در ارتباط باشید. بیشتر بخوانید “اختلال دو قطبی چیست؟”

ناخن جویدن در کودکان

ناخن جویدن در کودکان

چرا کودکان ناخن می جوند؟

ناخن جویدن در کودکان

جویدن ناخن یک عادت نامناسب میباشد و دلیل دقیق آن قابل بحث میباشد. یکی از علت های ناخن جویدن می تواند ریشه در فاکتورهای فامیلی داشته باشد، هرچند این علت که آیا فاکتورهای خانوادگی مربوط به تقلید رفتار ناخن جویدن در سایر اعضای خانواده و یا ریشه های ژنتیکی، تاثیر دارد یا خیر، هنوز ناشناخته میباشد.

عوامل روان شناختی اصلی که با این رفتار مرتبط میباشند شامل، استرس، نگرانی، اضطراب و خلق و خوی غیر متمرکز میباشد. در واقع می توان گفت عادت ناخن جویدن در کودکان مکانیزمی میباشد برای مقابله با شرایط استرس زا و از طرف دیگرهم عدم فعالیت مناسب (فعالیت کم، خستگی) ، گرسنگی و یا پایین بودن اعتماد به نفس ممکن است باعث ناخن جویدن در کودکان شود.

تصور می شود که ناخن جویدن در کودکان یک رفتار خودکار و غیرعادی میباشد.

محققان معتقدند که در برخی کودکان عادت ناخن جویدن با اختلالات روانپزشکی همراه میباشد و حداقل یک اختلال مرتبط با روانپزشکی در بیش از دو سوم کودکانی که به کلینیک روانپزشکی مراجعه می کنند وجود دارد. جالب اینجاست بیشتر از نیمی از والدین این کودکان، حداقل یک بیماری روانپزشکی داشتند، به ویژه اختلال افسردگی حاد.

بیماری های روانی که اغلب در رابطه با ناخن جویدن کودکان و نوجوانانی که به درمانگاه بهداشت و ارجاع داده می شوند، شامل:

اختلال کمبود توجه، بیش فعالی، اختلال اضطراب جدایی، اختلال تومور، اختلال وسواس فکری، عقب ماندگی ذهنی، اختلال افسردگی حاد، اختلال اضطراب عمومی و اختلال هراس گزارش شده .

بیش از یک چهارم کودکان و نوجوانان به یکی از این اختلالات دچار بوده اند. در نهایت، رفتارهای کلیشه ای مانند لرزیدن لب، کوبیدن سر، برداشتن پوست و کشیدن مو در بیش از ۶۰٪ کودکان مبتلا به ناخن جویدن هم مشاهده شده.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

عوارض ناخن خوردن:

در اغلب موارد، عوارض ناخن جویدن بیشتر بصورت نامناسب شدن شکل ظاهری انگشتان بوده و منحصرا در حوزه زیبایی جای می گیرد. با این حال، در برخی موارد شدت ناخن جویدن، بر کیفیت زندگی بیمار تاثیر می گذارد.

بطور اجتماعی ناخن جویدن عادت ناخوشایندی است که می تواند باعث تحقیر، سرکوب های احساسی و آسیب های اجتماعی شود. علاوه بر اثرات روحی روانی و سلامتی، ناخن جویدن به طور کلی از نظر دیگران نوعی رفتار ناخوشایند در نظر گرفته می شود.

از طرفی برخی افراد، به جویدن ناخن کفایت نکرده و ناخن را قورت می دهند و می خورند. این کار می تواند پیامد های بسیار بدی برای فرد داشته باشد. در واقع، ناخن خوردن می تواند باعث کوتاه شدن پایه ناخن و یا حتی درد های شدید معده و یا خونریزی معده بشود. علاوه بر این، ناخن خوردن می تواند منجر به پارونیشیا، عفونت های باکتریایی ثانویه و ویروس هرپس سیمپلکس از ضایعات تبخال دهانی بشود.

سایر اثرات فیزیکی ناخن خوردن مربوط به دهان و دستگاه گوارش میباشد. بثورات پوستی، ناراحتی سیستم گوارش، مشکلات دندان و ترک های کوچک در ناخن ها از عوارض این عادت نامناسب میباشد.

همچنین ناخن جویدن ممکن است باعث آبسه شده و به لثه آسیب برساند. یکی دیگر از عوارض ناخن جویدن این میباشد که ممکن است عفونت ها و باکتری ها را از راه ناخن به دهان و در نتیجه بدن منتقل بکند.

ناخن خوردن، همچنین می تواند به اختلالات تمپورومندیبولار منجر بشود. این عادت نادرست می تواند خطر ابتلا به عفونت پوسیدگی گوارشی را هم در دستگاه گوارش افزایش بدهد .این اختلال بیشتر در کودکان مشاهده می شود.

برای ترک این عادت در کودکتان میتوانید به روانشناس خوب در کرج مراجعه کنید.

برای خواندن آخرین مقاله درمورد خودنظم دهی ویگوتسکی اینجا کلیک کنید.

چه زمانی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟

چه زمانی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟

اشخاص دقیقا چه زمانی باید به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنند؟

چه زمانی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟
در کشورهای پیشرفته مراجعه به روانشناس و روانپزشک امری بسیار ضروری و بدیهی میباشد و همه ی افراد به آن علاقه داشته و تقریبا هر کسی برای امور مختلف زندگی خود حداقل سالی یک‌بار برای مشاوره به روانشناس مراجعه می‌کند. در کشورهای پیشرفته افراد برای تصمیمات مهم زندگی مانند تصمیم ازدواج یا مهاجرت و یا انتخاب شغل حتما به مشاور مراجعه می‌کنند و این کار یک امر بدیهی تلقی می‌شود. بر این اساس نمی‌توان گفت زمان دقیق مراجعه به روانشناس و یا روانپزشک درباره مشکلات و مسائل روحی و روانی دقیقا چه زمانی میباشد، چون درباره افراد مدرن و امروزی این مراجعه هر زمانی و با هر بهانه‌ای می‌تواند باشد.

‌بطور کلی باید گفت مشاوره گرفتن و مراجعه به روانپزشک اقدامی مفید و مثبت میباشد که در بدبینانه‌ترین حالت اگر فایده‌ای برای فرد نداشته باشد ضرری هم ندارد و حتی توصیه می‌شود همه افراد هرساله علاوه‌بر چکاب جسمی، چکاب روانی نیز شوند تا با رجوع به یک روانشناس و یا روانپزشک بتوانند از وضعیت روانی خود مطلع شوند. مشکلات روانی هم مانند مشکلات جسمی اگر درمان نشده و به حال خود رها شوند عود کرده و به وضعیت وخیم‌تری می‌رسند. افرادی که بیماری‌های روانی حاد مانند انواع پرخاشگری‌ها یا جنون‌های رفتاری دارند یک دفعه و به صورت ناگهانی به این اختلالات مبتلا نشده‌اند. این افراد با ابتلا به بیماری‌های روانی کوچک مانند پرخاشگری‌های مقطعی یا افسردگی‌های فصلی و درمان نشدن این اختلالات به مرور زمان دچار این اختلالات حاد می‌شوند که گاه درمانی برای آن وجود ندارد.

برای یک مشاوره خوب و کارامد، با روانشناس خوب در کرج در ارتباط باشید.

درباره بیماری‌های روانی مانند افسردگی یا پرخاشگری آیا هر نوع تغییر حالت یا تغییر رفتاری نیازمند مراجعه به پزشک است؟

چه زمانی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟
درباره هر تغییر حالتی نیازی به مراجعه به پزشک نمیباشد، زیرا مولفه‌های مختلفی بر رفتارها و خلقیات افراد در طول روز تاثیر می‌گذارد که حتی درباره افرادی که به پختگی شخصیت رسیده‌اند نیز این اتفاق می‌افتد. با وجود این، اگر احساس کنیم چند روزی میباشد که خلق افسرده مان اذیتمان می‌کند یا افکارمان باعث افسردگی و تاثیر بر عملکردمان می‌شود بهتر میباشد به یک متخصص در این زمینه مراجعه کنیم. در بسیاری از مواقع نیازمند مداخله دارویی نیستیم و مشاور می‌تواند با صحبت کردن مشکل را برطرف کند، در حالی که درباره بسیاری از مشکلات روانی ترکیبی از مشاوره و دارو می‌تواند موثر واقع شود.

درباره کدام مشکلات روانی فرد باید حتما به روانپزشک مراجعه کند و اگر به حال خودش رها شود تبعات بدی به همراه دارد؟

چه زمانی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟
وقتی رفتارهای فرد با نرم عادی و آن چیزی که در جامعه رایج میباشد و همه از آن تبعیت می‌کنند تفاوت داشته باشد تقریبا همه متوجه این تفاوت‌ها می‌شوند. بطور مثال فردی که افسردگی یا پرخاشگری بی حد و مرز دارد و نمی‌تواند رفتارش را کنترل کند برای هر کسی که در اطرافش وجود دارد رفتارهایش خطرناک میباشد. در کنار این وقتی خود فرد احساس کند خلق افسرده او برایش مشکل‌ساز است و افکاری در ذهنش وجود دارد که به‌شدت منفی و خطرناک است این فرد باید خودش به سرعت به پزشک مراجعه کند. به‌طور کلی باید گفت هرقدر زودتر برای درمان مشکل روانی مراجعه کند و بیماری فرد زودتر تشخیص داده شود به همان نسبت بیماری زودتر درمان می‌شود و درباره برخی بیماری‌های روانی اگر فردی دیر مراجعه کند بیماری تبعات بد و طولانی مدتی بر جای می‌گذارد که گاهی این تبعات قابل درمان نمیباشد. کمک‌هایی که یک متخصص به حل مشکلات روانی می‌کند بسیار درست و اصولی میباشد و او می‌تواند به خوبی فرد بیمار را راهنمایی کند که به چه کسی مراجعه کند و چه خدماتی دریافت کند. افرادی هم وجود دارند که احساس می‌کنند در زندگی‌شان مهارت‌های لازم ارتباطی ندارند و نمی‌توانند در روابط خود موفقیت‌آمیز ظاهر شوند و همچنین افرادی که تجربیات منفی زیادی از گذشته دارند و نمی‌توانند با یادآوری آنها به زندگی عادی بپردازند و نیاز دارند که با مداخله یک روانپزشک این مشکلات را برطرف کنند.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

ویژگی روانشناس خوب

ویژگی روانشناس خوب

ویژگی روانشناس خوب:

ویژگی روانشناس خوب

با روانشناس خوب در کرج در ارتباط باشید.

– نشان دادن دلسوزی و هم دردی با مراجعه کننده:

شما به عنوان مراجع و کسی که تقاضای کمک دارید کاملاً متوجه شیوه برخورد درمانگر خود خواهید شد. شما به این نکته مهم پی خواهید برد که روان شناس شما عمیقا اظهار همدلی و هم دردی با شما دارد یا نه. همدلی و هم دردی چیزی ورای کلمات و جملات میباشد و در این مورد شما باید با دل و جان خود هم دردی را حس بکنید.

– یک روانشناس باید شنونده ی خوبی هم باشد:

روان شناس بیش تر از آن که سخن بگوید میشنود. برای اینکه بتوانید به مراجع خود کمک کنید اول باید به مشکلات وی پی ببرید بهترین راه شناسایی و اگاهی هم گوش دادن میباشد. پس در برخورد با درمانجو باید سرتاپا گوش باشید. روان شناس باید یک شنونده ی فعال باشد و گفته های درمانجو را به خوبی بررسی و تحلیل بکند.

– روان شناس خوب مهارت های بین فردی خوبی دارد:

نخستین و واضح و روشن ترین مهارتی که هر روانشناسی باید داشته باشد این میباشد که بتواند با سایرین بخوبی رابطه برقرار بکند. وی به احساسات و افکار سایرین توجه میکند و با مراجع خود گرم و دوستانه برخورد میکند و در جلسه درمان بر مراجع تمرکز میکند نه خود.

– روان شناس به دنبال درمان است نه درآمدزایی:

هر کسی برای طی کردن زندگی خود نیازمند این میباشد که درامد داشته باشد روان شناسان هم بر پایه ی خدمات درمانی که به درمانجو می‌دهند از وی پول می گیرند. روانشناس خوب تمرکز و توجه خود را روی فرآیند درمان مراجع می گذارد نه اینکه نگاه خود را به ساعتش بیاندازد که با پایان جلسه از وی پول بخواهد.

– روان شناس باید شکیبا و بردبار باشد:

بگذارند مراجع هر چقدر که می خواهد سخن بگوید روانشناس باید به یاد بیاورد که باید شنونده ی خوبی باشد برای درک مشکل مراجع و تشخیص اختلال نباید شتاب کند تعجیل کردن و کم حوصلگی را کنار بگذارد. تشخیص شتاب زده امکان دارد خطا باشد. همان طور که میدانید بعضی از اختلالات روان شناختی نشانه های نزدیک به هم دارند پس شکیبایی رمز پیروزی میباشد.

– روان شناس خوب توصیۀ مستقیم نمی کند:

یک روان شناس خوب به شما توصیه مستقیم نمی کند( مگر در وضعیت اضطراری) و سعی میکند توانایی حل مسأله را اموزش دهد تا خودتان بتوانید مشکلتان را حل بکنید.

وی با همکاری شما مشکل مطرح شده را تحلیل و به شما کمک میکند که بهترین انتخاب را داشته باشید ولی بجای شما انتخاب نمی کند. این ضرب المثل قدیمی در جلسات مشاوره کاربرد زیادی دارد:روان شناس خوب کسی است که به شما ماهیگیری یاد بدهد نه ماهی!

– روان شناس خوب مدام به دنبال افزایش دانش و توانایی خود میباشد:

علم روانشناسی مثل دیگر علوم هر روز شاهد پیشرفت های جدیدی میباشد به همین دلیل هر روانشناسی باید خود را ملزم به مطالعه و اموزش مستمر برای ارتقای توانایی ها و مهارت های خود کند. پس باید به توانایی های افرادی که خود را عالم و همه چیزدان می دانند تردید کرد .

نیکا، روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله درمورد مقابله با افسردگی اینجا کلیک کنید.

عزت نفس پایین

افرادی با عزت نفس پایین چه ویژگی‌هایی دارند؟

می خواهید که در همه‌‌چیز بی‌نقص باشید:

عزت نفس پایین/

کمال گرایی یکی از مخرب‌ترین جنبه‌های عزت نفس پایین میباشد. کمال‌گرا فردی میباشد که با احساس شکست همیشگی زندگی می‌کند، زیرا با داشتن هر موفقیت چشم‌گیری، باز هم احساس می‌کند که به ‌مقدار کافی خوب نبوده. انتظارات واقع‌بینانه از خودتان داشته باشید. آگاهانه به این فکر کنید که اهداف شما چقدر واقع‌بینانه و منطقی میباشند و پیش از تلاش برای آن‌ها، بخاطر داشته باشید که زندگی همیشه عالی نیست. توجه داشته باشید که تفاوت زیادی میان «شکست‌خوردن در چیزی» و «فردی بازنده‌بودن» وجود دارد. این دو را اصلا باهم اشتباه نگیرید. خود را به‌ خاطر مشکلات کوچک ناراحت نکنید. افراد کمال‌گرا تمایل دارند که مشکلات بسیار کوچک را نیز تحلیل کنند. آنها فراموش می‌کنند که باید به تصویر کلان‌تر توجه کنند و به آن افتخار کنند.

فکر می‌کنید چیزی برای عرضه ندارید:

ممکن میباشد همه ما در دوره مختلف زندگی به توانایی‌هایمان شک بکنیم. اما اگر باور داشته باشید که به اندازه افراد دیگر ارزشمند نیستید، عمیقا احساس «بی‌‌مصرفی» خواهید کرد. اگر این احساس برای شما آشنا است، باید توجه داشته باشید که احساس ارزشمندی چیزی نمیباشد که دیگران بتوانند به شما بدهند، بلکه خودتان باید آن را بسازید. قبول کنید که همه ما استعداد‌های خاص خودمان را داریم و باید به استعداد‌های خودمان افتخار کنیم تا به این باور برسیم که افراد ارزشمندی هستیم.

دیگر به این فکر نکنید که دیگران بهتر از شما میباشند. اگرچه فکر کردن به توانایی‌های دیگران اشکالی ندارد، ترجمه‌کردن آن به «بهتر بودن آنها نسبت به شما» غیرعقلانی میباشد. ویژگی‌های دیگران را تحسین بکنید اما خودتان را در برابر آنها دست‌کم نگیرید. توجه داشته باشید که ما به دیگران یاد می‌دهیم چگونه با ما رفتار کنند. تلاش کنید خود را همچون فردی نشان دهید که دیدگاه‌هایش به‌اندازه دیگران معتبر میباشد. بعد شاهد افزایش عزت نفس خود خواهید بود.

جهت مشاوره در خصوص عزت نفس پایین با نیکا، روانشناس خوب در کرج در تماس باشید.

بیش‌ازحد حساس میباشد:

آیا شما هم نشانه های یک فرد حساس را دارید؟ حساسیت بیش ‌از‌حد یکی از دردناک‌ترین جنبه‌های عزت نفس پایین میباشد. اگر از انتقاد عصبانی می‌شوید یا با هر حرف مستقیمی احساس نابودی می‌کنید، مهم است که از میزان حساسیت خود بکاهید. به فکر درمان عزت نفس پایین خود باشید و با کمک گرفتن از موارد زیر، وضعیت را تغییر دهید. به حرفی که زده می‌شود با دقت گوش بکنید. به‌ این‌ ترتیب، قبل از اینکه احساس خاصی به شما دست بدهد می‌توانید ارزیابی کنید حرفی که زده می‌شود درست میباشد یا خیر.

موضع خود را حفظ بکنید. اگر از شما انتقادی می‌شود که منصفانه نمیباشد، بگویید که با آن مخالف هستید. فعال باشید. اگر نکته درستی در انتقاد وجود دارد سعی کنید بجای اینکه از کوره در بروید، از آن چیزی یاد بگیرد. انتقاد سازنده دقیقا چنین چیزی میباشد؛ این امکان را فراهم می‌کند که از نکته ذکرشده استفاده کنید و خودتان را برای بهترشدن تغییر دهید. از آن به ‌راحتی عبور بکنید. پاسخ‌دادن مکرر به چیزی که شما را ناراحت کرده است، تنها باعث می‌شود که این موضوع بیشتر در ذهن شما جا بگیرد؛ چیزی که هیچ کمکی به شما نمی‌کند.

مضطرب و نگران هستید:

ترس و باور به اینکه شما قدرت کافی را برای تغییر چیزی ندارید به شکلی انکارناپذیر با عزت نفس پایین در ارتباط میباشد. برای درمان عزت نفس پایین و مقابله با این ترس، می‌توانید از موارد زیر کمک بگیرید. میان ترس‌های واقعی و ترس‌های بی‌اساس تمایز بگذارید. اضطراب خود را براساس واقعیت‌ها ارزیابی کنید. بطور مثال شاید فکر کنید تلاش‌کردن برای ارتقا بی‌فایده است، چون فکر می‌کنید نمی‌توانید آن را به‌دست بیاورید. اگر به واقعیت‌ها نگاه کنید، این حرف چقدر درست است؟ برای اینکه اعتماد به نفس تان بیشتر شود با ترس‌هایتان روبه‌رو شوید.

معمولا احساس عصبانیت می‌کنید:

عصبانیت احساسی طبیعی میباشد اما هنگامی‌که عزت نفس پایینی داشته باشد، می‌تواند مخرب باشد. هنگامی‌که نسبت به خودتان افکار خوبی نداشته باشید، این باور در شما شکل می‌گیرد که افکار و احساسات شما برای دیگران اهمیت ندارد. این باعث خشم سرکوب‌شده‌ای در شما می‌شود. درنتیجه، هنگام روبه رو شدن با چیزی ظاهرا کم ‌اهمیت خشم بسیار زیادی از خود بروز می‌دهید. یاد بگیرید که چگونه می‌توان یک فرد آرام بود. یک راه این میباشد که احساس‌تان را پیش از اینکه به مرحله انفجار برسید آهسته‌آهسته بروز بدهید.اگر راه‌حل بالا برای شما مناسب نیست، از موقعیتی که در آن قرار دارید، کناره‌گیری کنید. چند نفس عمیق و آرام بکشید تا ضربان قلب شما کاهش پیدا کند و بدن‌تان به وضعیت آرامش بازگردد.

یک کاری را بیش‌ از حد انجام ندهید. افرادی که عزت نفس پایینی دارند، معمولا خود را بیش ‌از حد متعهد می‌کنند؛ بطوری‌ که کنار آمدن با آن برایشان سخت و دشوار می‌شود. همچنین یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که افراد با عزت نفس پایین با آن روبه‌رو میباشند این میباشد که احساس می‌کنند باید دیگران را خوشحال‌ کنند تا دیگران آنها را دوست بدارند و به آنها احترام بگذارند. درنتیجه بسیاری از افرادی که به‌ دنبال خوشحال‌کردن دیگران میباشند، درنهایت احساس می‌کنند که مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند. نه گفتن به دیگران را یاد بگیرید.

ارزش شما به تأییدی که از دیگران می‌گیرید، وابسته نمیباشد. دیگران شما را بخاطر چیزی که میباشید دوست دارند نه به ‌خاطر کاری که برای آنها انجام می‌دهید. افرادی که عزت نفس بالایی دارند، می‌دانند که چه زمانی باید نیازهای خودشان را در اولویت قرار دهند. برای دیگران حدودی قرار بدهید. این احساس که از شما سوءاستفاده شده، از اینجا ناشی می‌شود که درخواست‌هایی را از طرف دوستان یا خانواده قبول می‌کنید که از نظر خودتان قبول‌کردنی نبوده‌اند. با محدود کردن درخواست ‌هایی که می‌توانید آن‌ها را قبول بکنید، خواهید دید که عصبانیت شما کمتر خواهد شد.

نیکا، روانشناس خوب در کرج

برای خواندن آخرین مقاله درمورد رواندرمانی اینجا کلیک کنید.

ترس از ارتفاع

ترس از ارتفاع، علل، نشانه ها و درمان فوبیای ارتفاع

ترس از ارتفاع یک نوع فوبیا معرفی می‌شود که ممکن است بسیاری از افراد را در اطرفمان مشاهده کرده باشیم که به این فوبیا گرفتار هستند در برخی موارد حتی فکر کردن به ارتفاع در این افراد موجب اضطراب و استرس می‌شود اما خوشبختانه روش های درمانی مناسبی در این خصو وجود دارد در ادامه مقاله به بررسی علل، نشانه‌ها و درمان فوبیا از ارتفاع خواهیم پرداخت. پس تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.

 

ترس از ارتفاع | فوبیای ارتفاع

به طور کلی فوبیا شامل ترس‌های افراطی، غیرمنطقی و مداوم نسبت به یک شی یا وضعیت خاص می‌باشد. افراد مبتلا به فوبیای ارتفاع به طور فعالانه‌ای از رفتن به ارتفاعات، ساختمان‌های بلند، آسانسورهای شیشه‌ای بیرون از ساختمان و… اجتناب می‌کنند. حتی تصور بودن در جایی بلند برای این افراد موجب اضطراب شدید می‌شود و علائم فوبیا را تجربه خواهند کرد. فوبیای ارتفاع دارای سه بعد می‌باشد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

احساسات

احساسات شامل هرگونه رفتار غیرقابل کنترل مانند ترس و اضطراب شدید می‌باشد که فرد در هنگام قرار گیری در موقعیت ارتفاع از خود نشان می‌دهد.

شناختی

این بعد از ترس مربوط به تفکراتی است که فرد در مورد ارتفاع دارد. به طور مثال نوع نگرش فرد نسبت به سقوط کردن از ارتفاع مربوط به بعد شناختی می‌باشد.

علائم جسمانی

علائم جسمانی همان علائم فیزیولوژیکی هستند که فرد از خود نشان می‌دهد و شامل بالا رفتن ضربان قلب، تعریق شدید، سرگیجه، مشکل در تنفس، لرزش دست و پا می‌باشد.

افراد مبتلا به ترس از ارتفاع در زندگی روزمره خود دچار مشکل می‌شوند. به عنوان مثال بالا رفتن از نردبان، رانندگی کردن روی پل، چرخ و فلک، ایستادن در تراس و موقعیت‌های مشابه برای آن‌ها اضطراب شدید به همراه دارد. تمام این‌ها می‌تواند منجر به اختلال در سبک زندگی فرد و پایین آمدن کیفیت زندگی او شود تا جایی که باعث بروز اختلالات روانی دیگر از جمله اضطراب، افسردگی و وسواس فکری عملی گردد.

 

علائم ترس از ارتفاع

علائم فوبیای ارتفاع در افرادی که به آن مبتلا هستند متفاوت است. در موارد خفیف افراد مبتلا ممکن است هنگام بودن در ارتفاعات احساس تنش و دلشوره داشته باشند، اما در موارد شدیدتر حتی تصور بودن در ارتفاعات برای فرد، علائم شدید اضطراب و سرگیجه را به همراه دارد.

اولین نشانه ترس از ارتفاع سرگیجه است. افراد مبتلا هنگامی که در بلندی قرار می‌گیرند دچار سرگیجه می شوند. دیگر علائم فوبیای ارتفاع شامل موارد زیر می‌باشد.

۱- اضطراب افراطی در هنگام بودن در ارتفاعات

۲- ایجاد علائم جسمانی و روانی ترس مانند بالا رفتن ضربان قلب و احساس دلهره شدید بلافاصله بعد از بودن در ارتفاعات

۳- تلاش بسیار زیاد برای عدم مواجهه با مکان‌های بلند

۴- این علائم بیشتر از ۶ ماه در فرد ادامه دارند و بر عملکرد وی در زندگی اجتماعی و روابط بین فردی و شغلی تاثیر منفی می‌گذارد.

 

علل ترس از ارتفاع

اصلی‌ترین علل ایجاد فوبیای ارتفاع شامل موارد زیر می‌باشد.

تفکرات فرد در مورد ارتفاع

تفکرات نقش مهمی در به وجود آمدن این نوع از فوبیا دارد. به عنوان مثال تفکراتی مانند این که اگر در لبه یک بلندی بایستم ممکن است وسوسه شوم که بپرم و یا ممکن است دیگران مرا هل بدهند، ممکن است تعادلم را از دست بدهم، ساختمان ساختار ضعیفی دارد و ممکن است خراب شود و ممکن است سرگیجه بگیرم و سقوط کنم همگی در به وجود آمدن فوبیای ارتفاع نقش دارند.

تجربیات ناگوار گذشته

ممکن است در گذشته برای فرد یا نزدیکانش حادثه ناگواری در ارتفاعات رخ داده باشد، حتی ممکن است ارتفاع تداعی کننده آن حادثه باشد.

نقش حفاظت کنندگی پرهیز از ارتفاع

تحقیقاتی که در دانشگاه برکلی کالیفرنیا انجام شد، نشان داد که نوزادان پس از مدت کوتاهی می‌آموزند که باید در مکان‌های بلند احتیاط کنند. در نتیجه به نظر می‌رسد که ترس از ارتفاع می‌تواند یک مکانیسم اکتسابی برای حفاظت از خود باشد.

 

 

درمان ترس از ارتفاع یا فوبیای ارتفاع

درمان فوبیا با روش‌های مختلفی در جلسات مشاوره کنترل استرس انجام می‌شود، اما در ادامه سه روش درمانی کارآمد برای درمان ترس از ارتفاع را شرح داده ایم.

 

شناخت درمانی

درمان شناختی یکی از موثرترین راهکارهای درمانی برای ترس از ارتفاع است. افرادی که فوبیای ارتفاع یا بلند هراسی دارند، بودن در بلندی را بسیار خطرناک‌تر از چیزی که هست می‌پندارند. این درمان طرز فکر افراد مبتلا را نسبت به ارتفاع تغییر می‌دهد.

حساسیت زدایی منظم

حساسیت زدایی منظم روش دیگری در درمان فوبیا است. این روش درمانی سه مرحله دارد که شامل موارد زیر می‌باشد.

الف) تهیه لیست از حالت‌ها و موقعیت‌هایی که در فرد اضطراب ایجاد می‌کند. به ترتیب از محرکی که کمترین اضطراب را ایجاد می‌کند تا اضطراب آورترین محرک

ب) یادگیری روش‌های آرمیدگی و ریلکسیشن

ج) تصور کردن سلسله مراتب لیست از محرکی که کمترین اضطراب را ایجاد می‌کند به ترتیب تا اضطراب آور ترین، در حالی که فرد کاملا ریلکس است.

 

مواجهه درمانی

این روش درمانی شباهت زیادی با روش حساسیت زدایی منظم دارد. فرد در معرض سلسله مراتب قرار می‌گیرد با این تفاوت که فرد احساس اضطراب را در هر مرحله حفظ می‌کند تا به تدریج این اضطراب برای فرد عادی شود. برای آن که روش‌های درمانی موثر واقع شود، فرد مبتلا باید نسبت به مسئله خود و عامل ایجاد کننده آن آگاهی پیدا کند. شرکت در جلسات درمانی و مشاوره روانشناسی فردی خصوصی با به کارگیری بهترین روش‌های درمان فوبیا و متعهد ماندن شما به برنامه درمانی، باعث می‌شود ترس از ارتفاع به راحتی درمان شود. در موارد شدیدتر، می‌توان ابتدا از یک دوره دارو درمانی مانند داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی استفاده کرد.

 

سوالات متداول درباره ترس از ارتفاع

بهترین راهکار درمانی برای ترس از ارتفاع چیست؟ 

درمان شناختی رفتاری یا همان CBT از درمان‌های موثر برای انواع فوبیاها مخصوصا فوبیای ارتفاع است. البته نوع درمان بسته به شرایط فرد مراجعه کننده نیز دارد. با این حال همه درمان‌های موجود اثربخش هستند.

چه موقعی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟

در صورتی که این نوع از فوبیا عملکرد و کیفیت زندگی شما را با تهدید مواجه کرد و باعث مختل شدن زندگی شما گردید بهتر است هرچه زودتر به روانشناس مراجعه کنید تا از بدتر شدن اوضاع پیشگیری شود.